ما قدرت جدایی از ابی عبدالله (ع) رو نداریم!
وقتی همه دار و ندار زینب از دست می رود!
بمناسبت شب جمعه،شب زیارتی حضرت ابی عبدالله علیه السلام
خدایا ما هنوزم با تو راجع به محرم حرف داریم،گداییم ،ضعیفیم،ناتوانیم.می دانی ما قدرت جدایی از ابی عبدالله را نداریم،ما نمی توانیم بدون گریه زندگی کنیم.
خدایا بحق جوادالائمه واقعا در این زمینه به ما رحم کن، ما محروم نشویم،حالا اراده تو ،قدرت تو،بهر گونه که اقتضا می کند،راه ما را به سوی ائمه،بسوی ابی عبدالله نبند.
دوباره صدای فریاد زینب(س) را شنید، برگشت و دید زینب(س) روی زمین افتاده، دیگر دست و پایش تکان نمی خورد! پیاده شد، خواهر که به حال آمد و بلند شد، ابی عبدالله(ع) بغلش را باز کرد و زینب(س) را در آغوش گرفت، بعد گفتند: خواهر جدّم رفت، مادرم رفت، برادرم رفت. زینب(س) گفت: حسین جان، دیروز جدم نرفت، دیروز مادرم نرفت، دیروز برادرم نرفت؛ همه امروز می روند! امروز جدّم رفت، مادرم رفت، پدرم رفت، کجا می روی؟ حسین جان، همه امروز رفتند!