ارزش کار معنوی برده او را بهشتی کرد
اسلم بن عمرو برده اى بود که حضرت حسین (علیه السلام) او را پس از شهادت برادرش حضرت مجتبى (علیه السلام) خرید و وى را به حضرت زین العابدین (علیه السلام)بخشید . محمد بن یوسف گنجى شافعى ، و ابونعیم اصفهانى ، و محدث قمى از اسلم بن عمرو در کتاب هاى خود یاد کرده اند و بزرگان دین هم چون صاحب کتاب « فرسان الهیجا » او را از قاریان قرآن شمرده اند .شغل او کتابت براى حضرت حسین (علیه السلام) بود ، و چون حضرت از مدینه به سوى مکه حرکت کرد ملازم رکاب آن حضرت شد ، و با آن بزرگوار از مکه به کربلا آمد تا در روز عاشورا به شرحى که مى آید به شرف شهادت نایل آمد و بر کرامت همه آزادگان جهان افزود .در کتاب « بحر اللئالى » و « روضه الاحباب » آمده : چون این غلام وفادار و برده خریدارى شده که از همه آزادگان برتر بود در طلب اذن جهاد به محضر حضرت حسین (علیه السلام) آمد .حضرت فرمود : از فرزندم سید سجاد (علیه السلام) اجازه جهاد بخواه .آن سعادتمند دنیا و آخرت از امام سجاد (علیه السلام) اذن جهاد خواست و با اهل حرم وداع گفت و به میدان جنگ شتافت ، و هفتاد نفر را به شمشیرش که در راه دفاع از امامت به کار گرفته بود به دوزخ فرستاد .حضرت سجاد (علیه السلام) با بالا زدن دامن خیمه به تماشاى کارزار آن مرد الهى نشست ، و از این که برده اى زر خرید به دفاع از امامت برخاسته مسرور و شاد بود .برده وفادار پس از کارزارى عظیم و جنگى نمایان و جهادى خالص ، دوباره به محضر حضرت سجاد (علیه السلام)شتافت و با آن حضرت وداع گفت و به میدان بازگشت .این بار از کثرت کوشش و سعى و مقاتله سنگین و شدت عطش و جراحت زیاد ، به خاک افتاد .حضرت حسین (علیه السلام) به بالین او حاضر شد و سخت گریست و صورت مبارک برگونه غلام گذاشت تا به جهانیان بفهماند که ارزش معنوى این برده هم چون ارزش فرزندش على اکبر است ، و ثابت کند که او از همه تعلقات براى خدا و در راه خدا رهید و از مصادیق بارز فانى لا اعلم اصحاباً خیراً من اصحابى شد .آرى ، حضرت حسین (علیه السلام) یارانى را در جهان به خوبى آنان و بهتر از آنان سراغ نداشت .