
محبت يوسف به برادران
گرچه يوسف ناملايمات و مشكلات زيادى را بواسطه بىمهرى برادران ـ چون افتادن در قعر چاه و اسارت در دست كاروانيان و خوارى و خفت بردگى و مشكلات زندان و... ـ متحمل شد، اما با رحمت و عطوفت ، از تمام بدىها و زشتيهاى برادران در گذشت و با چشم مهربانى و محبت برادران را نگريست و كيل خالى آنها را با عزت و كرامت پر نمود و بر آن بيچارگان تصدق و احسان كرد .
برادران از نظر مذهب و قانونِ ابراهيم خليل عليه السلام خود را مستحق كيفر ديدند و به گناه خود اعتراف نمودند و اين گونه طلب عفو و بخشش نمودند كه: تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ .
به خدا سوگند يقيناً كه خدا تو را بر ما برترى بخشيد و به راستى كه ما خطاكار بوديم .
و به انتظار پاسخ نشستند تا ببينند چه مىگويد و با آنها چه خواهد كرد، ولى از دهان يوسف سخنى را شنيدند كه انتظار آن را نداشتند و احتمال نمىدادند كه گفت: لاَ تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ) .
گفت : امروز هيچ ملامت و سرزنشى بر شما نيست ، خدا شما را مىآمرزد و او مهربانترين مهربانان است .
يعقوب نيز زمانى كه فرزندانش از او عذرخواهى نموده و طلب عفو و بخشش نمودند و گفتند:
يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ .
اى پدر ! آمرزش گناهانمان را بخواه ، بىترديد ما خطاكار بودهايم .
به آنان وعده استغفار و طلب بخشش از محضر حضرت حق ـ كه رضايت او در گرو طلب رضايت از بنده او و توجه به حقالناس است ـ داده و فرمود: سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّى إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ.
براى شما از پروردگارم درخواست آمرزش خواهم كرد ؛ زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است . مسلماً شيوه پيامبران الهى عفو و اغماض و پذيرش عذر عذرخواهان و مهر و رحمت و عطوفت و مهرورزى به گناهكارانِ پشيمان است.