حقيقت ديگرى كه در دسترس مردم بودو اكنون نيز هستقرآن است. پروردگار خطاب به مردم مىفرمايد: چرا در آيات الهى، در اين وحى منزل، و در مجموعه كلماتى كه بر پيغمبر نازل شده، تدبر و تفكر نمىكنيد؟
«أفلا يتدبرون القرآن أم على قلوب اقفالها». [4]
آيا در قرآن نمىانديشند تا حقايق را بفهمند يا بر دلهايشان قفلهايى قرار دارد؟
مگر بر دلهاى شما قيدوبندها و قفلهايى زده شده است كه نمىتوانيد فكر كنيد؟ قرآن در پاسخ به سخن آن عده كه راجع به پيغمبر مىگفتند قلب و فكر ما نسبت به ايشان بسته است، مىگويد: آنها دروغ مىگويند. فكر يا دلشان در اينباره بسته نيست، بلكه از سر عناد و لجبازى و كبر و حسادت اين سخن را مىگويند. قرآن مىفرمايد آنها نمىخواهند حق را قبول كنند، لذا اينكه مىگويند:
«قلوبنا غلف». [5]
دلهاى ما در پوشش است و قدرت ندارد كه حقيقت را بفهمد.
دروغ است. قرآن در يكى از آيات سوره مباركه بقره مىفرمايد: اين گروه از بت پرستان داناى به توحيد بوده و جاهل به آن نيستند. آنها آگاهند كه تمام چرخهاى عالم به اراده يك نفر مىچرخد و او خداست.
بااينحال، در برابر پروردگار مشتى بت جاندار يا بيجان را علم كردهاند و در امور زندگى به آنها متوسل مىشوند؛ درحالىكه مىدانند هيچ كارى از آنها برنمىآيد. در اين ميان، عدهاى به مجسمههاى مختلف متوسل مىشوند؛ گروهى به چوب و آهن و ...، و عدهاى به به پول.
قرآن در اينباره مىفرمايد:
(سركشى و ياغىگرى اين افراد) براى آن است كه داراى ثروت و فرزندان فراواناند.
همه دلخوشى آنان اين است كه پولدار هستند و چون فكر مىكنند كه پول همه جا و همه وقت كليد حلّ مشكلات است، تكيهشان به پول است. در قرآن مجيد، سرنوشت تعدادى از اين پولدارها آمده است كه پروردگار عالم تا نابود شدن و مرگشان، از بندى كه درونش افتاده بودند نجاتشان نداد.
منبع : پایگاه عرفان