دلم از هجر جانان غرق خون است جگر اندر فراقش لاله گون است
شب و روز از غم دلبر بسوزم تو گویی بخت عاشق واژگون است
من از هجران دلبر دل برم نیست اگر دل در برم دلبر برم نیست
سراپای مرا سوزاند این غم که دیگر دلبر و دل در برم نیست
برگرفته از کتاب گلزار محبت