براى این که این اراده و قدرت در این مسیر خرج شود، بعثت پیامبران را ایجاب مى کند، چون ما با وجود مقدّس او ارتباط مستقیم نداشتیم ؛ از این رو، انسان بى عیب و نقص را نمونه خودش در قدرت و اراده قرار داد تا او با اراده آزاد بتواند با تصمیم و اراده خودش، به کمال لازم خود که همان رسیدن به لقاى حق است، برسد این کمال از همه کمالات برتر است. رسیدن به جایى که میان او و وجود مقدّسش، در مقام نوعى حجابى باقى نماند ؛ البته هر کسى به اندازه استعداد ظرفیتى که دارد. سلمان به اندازه استعداد خودش، پیامبران و اولیاى خدا به اندازه استعدادى که دارند. ما به اندازه استعدادى که داریم، براى این که این اراده و قدرت در این مسیر خرج شود، بعثت پیامبراان را ایجاب کرد، چون ما با وجود مقدّس او ارتباط مستقیم نداشتیم و گوش ما صداى او را هم نمى شنید، او صداى مقدّسش را به انبیا شنواند تا انبیا صداى خود را به ما بشنوانند و ما هم شنیدیم و حرف پروردگار هم این بود که براى نمونه این قدرت و اراده از توست به کار بینداز تا از این جلد و خانه مادى، آزاد شوى و به یک معناى نورى صرف تبدیل گردى. در همین جا در قرآن مجید آمده است که اهل خدا وقتى وارد محشر مى شوند، نور از وجود آنها فروزان مى شود. در روایات و اخبار آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : وقتى وارد قیامت مى شوم، پایه و منبرى از نور برایم قرار مى دهند و انبیا، ائمه و پیروان ما وقتى وارد محشر مى شوند، محشر از ورود ما به تمام وجود روشن مى شود. نورى هم که در بهشت است، براى خورشید و ماه نیست، بلکه فقط مال خود مردم است.