فارسی
يكشنبه 04 آذر 1403 - الاحد 21 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

شعری از سیف فرغانی

ای قوم! درین عزا، بگریید 
بر کشته کربلا بگریید 

با این دلِ مرده، خنده تا کی؟! 
امروز، درین عزا بگریید 

فرزند رسول را، بکشتند 
از بهر خدای، ها! بگریید 

از خون جگر، سرشک سازید 
بهر دل مصطفی، بگریید 

وَز معدنِ دل به اشکِ چون دُر 
بر گوهر مرتضی، بگریید 

دلخسته ماتم حسینید 
ای خسته دلان! هلا بگریید! 

در ماتم او، خَمُش مباشید 
یا نعره زنید، یا بگریید! 

تا روح ـ که متَّصل به جسم است 
از تن نشود جدا ـ بگریید! 

در گریه، سخنْ نکو نیاید 
من می گویم، شما بگریید 

اشک از پیِ چیست؟ تا بریزید 
چشم از پیِ چیست؟ تا بگریید 

در گریه، به صد زبان بنالید 
در پرده، به صد نوا بگریید 

تا شسته شود کدورت دل
یکدم نرسد صفا، بگریید**زیرنویس=دیوان سیف فرغانی، دکتر ذبیح اللّه صفا، ج 1، ص 176.@. 


منبع : راسخون
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

همه مجنون رخ ليلايند از احمدطاوسيان
آیینه شدند و تابناک افتادند از جعفر رسول ‌زاده
داغ
شعری از مولانا جلال الدین رومی
بند نهم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)
خنجر و عطش از سیدعلی حسینی ایمنی
حسینیهء خدا از رحمان نوازنی
علمدار از محمد هاشمی فرد «ساجد»
چون میر کربلا به صف کربلا رسید از عباس حسینی (ذاکر)
من و شهری که از مردی نشان نیست از محسن غلامحسینی

بیشترین بازدید این مجموعه

رجعت سرخ
داغ
بند نهم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)
شعری از مولانا جلال الدین رومی
علمدار از محمد هاشمی فرد «ساجد»
یک خیابان کرده مجنونم تو می دانی کجاست از سید حسن ...
عاشقان مست نشستند بگویند از تو از علی سلیمانی
من و شهری که از مردی نشان نیست از محسن غلامحسینی
چون میر کربلا به صف کربلا رسید از عباس حسینی (ذاکر)
خنجر و عطش از سیدعلی حسینی ایمنی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^