فارسی
جمعه 14 ارديبهشت 1403 - الجمعة 23 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

من و شهری که از مردی نشان نیست از محسن غلامحسینی

من و شهری که از مردی نشان نیست
در این کوفه ز هم دردی نشان نیست

چنان در بی‌وفایی شهره هستند
که عهد روز را در شب شکستند

مرا اول به نزد خویش خواندند
ولی در همرهی از راه ماندند

ز بی‌مهری و نامردی و سردی
نصیب میهمان شد کوچه‌گـَردی

مرا تنها و سرگردان نهادند
مرا پشت در خانه نشاندند

به دل غیر از غم تو غم ندارم
گـِله از جور این مردم ندارم

اگر از دست آنان سنگ خوردم
و گر خود را به ذلت ناسپردم

کنون از غم دلی بی‌تاب دارم
نگاه مضطر و بی‌خواب دارم

که در راهی و عزم کوفه‌ات هست
میا چون تار و پود عهد بگسست

نه دعوتنامه‌ها را پاس دارند
نه بر مـِهر و وفا احساس دارند

دو دست بسته‌ام حاکی از این است
که رسم میهمانداری چنین است‌!

میا کوفه که این وادی خطر زاست
دلم سرگشته اولاد زهراست


منبع : محسن غلامحسینی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

چشمه خشکیده‏ی شعر مرا پر آب کن ازپروانه بهزادی ...
شهادت ابوالفضل‏ از صابر همدانی
در مقام قرب‏ از خباز کاشانی‏
بزرگ فلسفه قتل شاه دین حسین این است از خوشدل ...
اشک فرات بود ز مشکت چکیده بود از محمد زمانی
بند دوم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسین(ع)
خاک حرمت ، مهر نماز است حسین (ع)ازمشفق کاشانی
گلاب اشک
باز این چه شورش است از مهدی تقی نژاد
دیرگاهیست که اوضاع حیات آرام است! از رضا عزیزی

بیشترین بازدید این مجموعه

بند دوم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسین(ع)
در مقام قرب‏ از خباز کاشانی‏
شهادت ابوالفضل‏ از صابر همدانی
چشمه خشکیده‏ی شعر مرا پر آب کن ازپروانه بهزادی ...
خاک حرمت ، مهر نماز است حسین (ع)ازمشفق کاشانی
بزرگ فلسفه قتل شاه دین حسین این است از خوشدل ...
اشک فرات بود ز مشکت چکیده بود از محمد زمانی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^