فارسی
چهارشنبه 27 تير 1403 - الاربعاء 9 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

جلوه‏ی علم‏ از طائی شمیرانی‏

ای جلوه ی دیگر ز وقار تو علم را 

از بندگیت فخر عرب را و عجم را 

 

درگاه ترا هر که ندیده است ز حسرت 

در حشر به دندان گزد انگشت ندم را 

 

بنواخت ید لطف تو چه شاه چه درویش 

نشناخت کف وجود تو نه بیش و نه کم را 

 

از بیم گردش فتد این گنبد گردون 

بر خصم چو در رزم کشی تیغ دو دم را 

 

گویند که کردی تو گذر سوی شریعه 

کز سوز کنی رسته غزالان حرم را 

 

نشنیده کسی تا به کنون کز پی حاجت 

رجعت به سوی قطره بود جوشش یم را 

 

تا پیش دهان آب ببردی و نخوردی 

آخر چه توان گفت چنین جود و کرم را؟ 

 

تو آب ننوشیدی از آن بحر که تا حشر 

آتش صفت از غصه بسوزی دل غم را 

 

زینب به حرم چادر عزت ز سر افکند 

چون دید به خاک از تو نگونسار علم را 

 

تا آب تو از مشک فروریخت ز خجلت 

مانع شدی از رفتن در خیمه قدم را 

 

استادی تا آنکه عمودت به سر آمد 

دادی به بدن جای همه تیر ستم را 

 

صد شکر که دارند ز بسرودن مدحت 

هم دشمن و هم دوست به من چشم کرم را 


منبع : راسخون
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

خون گریه می کرد
نشانه از زهرا محدثی خراسانی
چشم مشک‏ از عمان سامانی‏
اگر چه باغ پر از لالة تو پرپر شد ازمصطفی محدثی ...
ارباب از حاج حيدر توكلي
به یاد کربلا افتاده ام باز از محمد فخار زاده
یک قافله غم ، زکربلا آوردم از محمود تاری
کربلا بود و حسین علیه‏السلام از سیدتقی قریشی ...
پیشنماز ازسید حبیب حبیب پور
تو می خواهی پر از اخلاص باشی از پروانه بهزادی آزاد

بیشترین بازدید این مجموعه

از علي اصغر خجالت مي کشم...ازمصطفی رحماندوست
سجّاده ازمنیره هاشمی
ساقی لب تشنه ازحبیب‌اله معلمی
به یاد کربلا افتاده ام باز از محمد فخار زاده
اى که خم شد ز غمِ مرگِ برادر کمرت از ملا محمد تقی ...
قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش
بزرگ فلسفه قتل شاه دین حسین این است از خوشدل ...
محرم در ادب فارسی
کشتی نجات از خدیجه پنجی
ارباب از حاج حيدر توكلي

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^