فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حبيب نجار


او انسانى وارسته و با كرامت بود كه بر اثر انتخاب سه پيامبر به مرشدى و دوستى و با توجه به اين معنا كه در جهان هستى دلسوزتر و مهربان تر از پيامبران وجود ندارد ، پس بايد از وجود آنان بهره معنوى گرفت ، به درجاتى از رشد و مراتبى از كمال رسيد كه پس از نزول قرآن مورد ستايش قرآن قرار گرفت . او در منطقه انطاكيه هنگامى كه سه فرستاده خدا از سوى مردم در تنگنا و مضيقه قرار گرفتند و با لج بازى و عناد مردم روبه رو شدند و جامعه انطاكيه از پذيرش دعوت آنان امتناع ورزيد ، از دورترين نقطه شهر به يارى پيامبران و نصرت فرستادگان خدا شتافت و با مهربانى و دل سوزى به مردم گفت :« اى قوم من ! از فرستادگان خدا پيروى كنيد ، از كسانى پيروى كنيد كه از شما در برابر زحمات طاقت فرسايشان براى هدايت و نجات شما هيچ پاداشى نمى خواهد ، مرا چه شده كه خدايى كه مرا آفريده و همه به سوى او بازگردانده مى شويد را نپرستم ؟ آيا به جاى او معبودان باطلى را بپرستم كه اگر خداى رحمان زيانى را براى من بخواهد ، شفاعت آنان چيزى از زيان را از من برطرف نمى كنند و نجاتم نمى دهند ، آرى ! اگر من پرستش معبود حق را رها كنم و دست به دامن معبودان باطل بزنم در اين صورت در گمراهى آشكارى خواهم بود ، بى ترديد من به پروردگارتان كه معبود واقعى و آفريننده عالم و آدم است ايمان آوردم و شما اقرار من را به ايمان به خدا بشنويد .مردم جاهل انطاكيه و جمعيت لج باز و معاند شهر ، از گفتار محكم و استوار حبيب نجار نه اين كه اثر نگرفتند و به آن حقايق با ارزش گوش ندادند ، بلكه در خشم و كينه نسبت به او قرار گرفتند و به جرم مؤمن بودنش و اين كه به يارى پيامبران شنافته به او حمله كردند و وى را به شدت كتك زده تا جايى كه به دست آن تيره بختان شهيد شد .چون از اين دنيا به عالم برزخ وارد گرديد به او گفته شد :وارد بهشت شو ، هنگامى كه بر سر سفره رحمت خاص حق و نعمت ويژه خداوند قرار گرفت ، از روى دلسوزى و مهربانى گفت : اى كاش قوم من مى دانستند و آگاه مى شدند به اين كه پروردگارم مرا مورد آمرزش قرار داد و در گروه مُكْرَمين وارد نمود 3 .
اميرالمؤمنين على  (عليه السلام) و همنشينى با پيامبران
وجود مبارك اميرمؤمنان  (عليه السلام) كه از عقلى كامل و درايتى جامع و بصيرتى بى نظير و هوشى فوق هوش ها و ذكاوتى فراتر از ذكاوت ها برخوردار بود ، از ابتداى ورود به خيمه حيات  ، پيامبر اسلام  (صلى الله عليه وآله) را در ظاهر و همه پيامبران  (عليهم السلام) را در باطن به عنوان همراه و همراز و همنشين و دوست و بلكه برادر از جان بهتر انتخاب كرد و با انتقال همه ارزش هاى آنان به وجود مقدس خود از همه انبيا  (عليهم السلام)برتر و در مرتبه پس از پيامبر اسلام  (صلى الله عليه وآله) قرار گرفت .برترى او بر همه پيامبران  (عليهم السلام) و مرتبه والاى او پس از مرتبه پيامبر  (صلى الله عليه وآله)حقيقتى است كه به راحتى مى توان با آيات قرآن به ويژه آيه مباهله 4و روايات فراوانى كه شيعه و سنى نقل كرده اند ، ثابت كرد .مشهور است كه حضرت فرموده اند :« كُنْتُ مَعَ الاَْنْبِيَاءِ سِرّاً وَمَعَ مُحَمَّد جَهْراً » .من در عالم باطن با همه پيامبران  (عليهم السلام) همراه و همراز و در مرحله آشكار و ظاهر با محمد  (صلى الله عليه وآله) معيت و همنشينى دارم .در نامه محبت آميز و پر از پند و موعظه اى كه براى فرزند با كرامتش امام حسن  (عليه السلام) تنظيم كرده ـ و بر هر پدرى واجب است متن آن را به فرزندانش بياموزد و آنان را بر اساس مطالب اين نامه تربيت كند ـ پيرامون اين حقيقت كه از طريق باطن و سفر عقلى چنان با گذشتگان پيوند خورده كه گويى يكى از آنان است ، مى نويسد :« أَى بُنَىَّ إنّى وَإنْ لَمْ أكُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ كَانَ قَبْلى ، فَقَدْ نَظَرْتُ فِى أعمَالِهِم ، وَفَكَّرْتُ فِى أخبَارِهِم ، وَسِرْتُ فِى آثَارِهِم حتّى عُدْتُ كَأحَدِهِم ، بَلْ كَأنّى بِمَا انْتَهى إلىَّ مِنْ أُمُورِهِم قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أوَّلِهِمْ إلى آخِرِهِم . . . پسرم ! اگر چه من به اندازه مردمى كه پيش از من مى زيستند عمر نكرده ام ولى در كردارشان دقت و در اخبارشان فكر نموده ام و در آثارشان سياحت كرده ام تا جايى كه همانند يكى از آنان شده ام بلكه گويى به دنبال آنچه كه از وضع آنان به من رسيده عمرم را با اولين و آخرينشان گذرانيده ام آرى ; آن حضرت در عالم باطن و از راه عقل و قلب و از طريق آيات قرآن و راهنمايى هاى پيامبر  (صلى الله عليه وآله) چنان با پاكان گذشته به ويژه پيامبران  (عليهم السلام) اتصال روحى پيدا كرده بود كه به قول خودش چون يكى از آنان شده بود .در اين زمينه به نظر ملكوتى و الهى پيامبر  (صلى الله عليه وآله) و ارزيابى متين آن جناب درباره حضرت اميرمؤمنان  (عليه السلام) دقت كنيد كه معنويت همنشين با انسان چه مى كند و انسان را تا چه درجات و مرتبه هايى رفعت مى دهد .پيامبر اسلام  (صلى الله عليه وآله) در ميان گروهى از يارانش نشسته بود كه ناگهان اميرالمؤمنين على  (عليه السلام) به سوى آن حضرت روى آورد ، پيامبر خدا  (صلى الله عليه وآله)فرمود :« مَنْ أرادَ أنْ يَنْظُرَ إلى آدَمَ فى خُلْقِهِ ، وَإلى نُوح فى حِكْمَتِهِ ، وَإلى إبراهِيمَ فى حِلْمِهِ فَلْيَنْظُرْ إلى عَلىّ بْنَ أبى طالب  (عليه السلام)  » .كسى كه مى خواهد به آدم در اخلاقش و به نوح در حكمتش و به ابراهيم در بردباريش بنگرد ، بايد به على بن ابى طالب نظر كند .و نيز فرمود :« مَنْ أرادَ أنْ يَنْظُر إلى آدَمَ فى عِلْمِهِ ، وَإلى نُوح فى فَهْمِهِ ، وَإلى يَحيىَ بْنِ زَكَريّا فى زُهْدِهِ وَإلى مُوسَى بْنِ عِمْرانَ فى بَطْشِهِ ، فَلْيَنْظُرْ إلى عَلىّ بْنَ أبى طالب  (عليه السلام)  » .كسى كه مى خواهد به آدم در دانشش و به نوح در فهمش و به يحيى بن زكريا در زهدش و به موسى بن عمران در سرعت و شدت عملش نظر كند ، بايد به على بن ابى طالب بنگرد .
 
ز راه نسبت هر روح با روحدرى از آشنايى هست مفتوح
ميان آن دو دل كاين در بود باز *** بود در راه دائم قاصد راز
بود هر جا درى از خشت و از گل *** در آوردن توان الا در دل 8
 
امام حسين  (عليه السلام) جلوه اوصاف پيامبران
وجود مبارك حضرت امام حسين  (عليه السلام) كه در آيينهقرآن و در عرصه گاه وجودپيامبراسلام  (صلى الله عليه وآله) و در صفحه روشن بصيرت و بينش خود همه پيامبران  (عليهم السلام) را با ارزش هاى وجودى آنان مى ديد ، سراپا عاشق آنان شد و در دنياى باطنش همراه و همراز آنان گشت و از ارزش هاى وجود آنان به شدت رنگ گرفت تا جايى كه وارث آنان شد .هنگامى كه مى گوييم حسين  (عليه السلام) وارث پيامبران  (عليهم السلام) است ، به اين معنا نيست كه آن حضرت از آن بزرگواران ارث مادى برده است ، بلكه به اين معناست كه آن جلوه گاه حقيقت ، همه ارزش هاى الهى و معنوى آنان را به ارث برده است .پيامبران الهى  (عليهم السلام) گرچه هر يك به شغلى از مشاغل دنيايى براى امرار معاش مشغول بودند ولى در زندگى مادى خود در خوراك ، پوشاك و مسكن به بهترين صورت قناعت ورزيدند و زهد پيشه كردند و اضافه درآمد خود را در زمان حياتشان در راه خدا هزينه نمودند و پس از مرگشان جز ارثى اندك از مال دنيا كه قابل توجه نبود از آنان باقى نماند .پربارترين و سنگين ترين ارثى كه از پيامبران  (عليهم السلام) براى پس از خودشان باقى ماند ارزش هاى الهى و انسانى و فرهنگ ثمربخش و پاكشان بود كه هر انسانى با نشان دادن لياقت و شايستگى و از طريق حسب و نسب معنوى مى توانست از آن بزرگواران ارث ببرد و در ميان همه ، سهم ارث برى امام حسين  (عليه السلام) به خاطر بستگى روحى به آنان ، سهم فوق العاده اى بود .امام  (عليه السلام) از حضرت آدم  (عليه السلام) مقام خلافت ، مقام علم همه اسماء ، مقام هدايت و مقام كرامت را به ارث برد و از حضرت نوح  (عليه السلام) مقام تبليغ و صبر و استقامت و دلسوزى و مهرورزى به بندگان خدا و از حضرت ابراهيم  (عليه السلام) مقام دوستى و دعا و تسليم و امامت و از حضرت موسى  (عليه السلام)مقام پايدارى و مبارزه سخت بر ضد ستمگران و از حضرت عيسى  (عليه السلام)مقام معنوى و باطنى و از پيامبر اسلام  (صلى الله عليه وآله)همه ارزش هاى الهى و از اميرالمؤمنين على  (عليه السلام) همه حقايق را به ميراث برد و از طريق اين ارث برى و همنشينى باطنى به جايى رسيد كه در زيارت وارث به آن حضرت خطاب مى شود :« أَشْهَدُ أَنَّكَ الاِْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّكِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ » .گواهى مى دهم كه تو يقيناً پيشوا ، نيكوكار ، اهل رضايت از حق ، و پاك و پاكيزه ، هدايت كننده ، هدايت شده اى

بر گرفته از کتاب معاشرت استاد حسین انصاریان

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

قال الامام السجاد - عَلَیْهِ السَّلامُ -
چیستی حیا و نفی آن از خدا
منافع ديگر نماز
ولادت امام سجاد(ع
در مجلس یزید
چهل حدیث
حکومت حسین(علیه السلام) بر دلهاست!
خطبه حضرت زينب (سلام الله عليها) در کوفه
آداب ورود و خروج منزل
خنجر و عطش از سیدعلی حسینی ایمنی

بیشترین بازدید این مجموعه

مواردی که غیبت جایز است
هفت نمونه‌ از احیای مردگان در کلام قرآن
یک کلام چهل کلام/ ای شب قدر علی در چشم تو
مال حلال و حرام در قرآن و روايات‏
قابل توجه زنان آزاردهنده به همسر
اسم اعظمی که خضر نبی به علی(ع) آموخت
گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها
سوره ای از قران جهت عشق و محبت
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^