خداوند فیّاض مطلق است و از طرف او هیچ منعى براى فیض رساندن به مخلوقاتش وجود ندارد. هر چه تفاوت هست، مربوط به نحوه وجود مخلوقات است. هر موجودى به اندازه شایستگى اش از نعمت هاى الهى بهره مند مى شود. فیض الهى به دریایى مى ماند که هر ظرفى به اندازه ظرفیتش از آن پر مى شود.عصمت از گناه اختصاص به پیامبران و اوصیا ندارد، بلکه افراد دیگر هم مى توانند مقام عصمت از گناه را دارا باشند، ولى عصمت در حد بالاتر به طورى که با مصونیت از خطا در اعمال دینى و مصونیت از خطا در اعمال دنیوى و شخصى ملازم باشد، مربوط به پیامبران و امامان(ع) مى باشد، چون پیشواى دینى هستند و این امور، لازمه پیشوایى است. عصمت با تأیید الهى حاصل مى شود، ولى تأیید الهى بدون علت نیست و علت آن، شایستگى وجودى پیامبر و امام است. شایستگى را خداوند تشخیص مى دهد که در چه کسى موجود است. چنان که اعطاى مقام نبوت و امامت چنین است، یعنى بر اساس آمادگى روحى، پاکى ضمیر، سجایاى انسانى، فکر بلند، اندیشه و استعدادهاى خاصى به برخى از انسان ها عنایت مى شود.وقتى برخى به جاى ایمان به پیامبر اسلام(ص) گفتند که چه فرق است بین ما و محمّد(ص) که به او وحى مى شود و به ما نمى شود، قرآن پاسخ داد که: دادن نعمتى و فیضى به افراد به طور گزاف و گسترده نیست. این طور نیست که مثلاً قرعه بکشند یک کسى اسمش پیامبر یا امام در بیاید، بلکه شایستگى در فرد لازم است و شایستگى را فقط خدا مى داند:"اللَّه أعلم حیث یجعل رسالته؛ خدا خودش مى داند رسالتش را کجا قرار دهد".چنین نیست که اگر کسى به مقام عصمت نائل شد، دیگر خیالش از رفتار و گفتار و گناهان و کارهاى خوب و بد، راحت و آسوده باشد، بلکه انسان هر چه به مقام بالاتر مى رسد، مصایب و مشکلات و سختى ها و آزمون هاى الهى و مسئولیت ها و تلاش ها بیشتر و سخت تر مى شود.