فارسی
يكشنبه 12 آذر 1402 - الاحد 20 جمادى الاول 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
1
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

حكايتى زيبا از اهميت سكوت‏

 

يكى از بزرگان و علما مى فرمود: شب در عالم رؤيا ديدم با جوالدوز- سوزن هاى بزرگى كه پارچه هاى ضخيم را با آن مى دوزند لب پايين مرا به لب بالايم مى دوزند.

وقتى اين جوالدوز را در لبم فرو مى كردند، از شدت دردى كه در خواب حس كردم، از خواب پريدم، بلند شدم و نشستم، از خودم پرسيدم: داستان اين جوالدوز و دوختن دو لبم چيست؟ فكر كردم. ديدم روزى كه بر من گذشت، كلمه اى بيهوده گفتم كه اين دهان را با جوالدوز بايد ببندند، تا ديگر مار و عقرب توليد نكند.

خدا مى داند كه با اين زبان، چه تجارت و يا خسارت عظيمى مى توان ايجاد كرد. در اعضا و جوارح ما تاجرى در ميدان تجارت و خسارت، گسترده تر از زبان نيست.


منبع : پايگاه عرفان
1
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

توبه فضیل عیاض
اصمعی و تائب بیابانی
بيان حال غافلان به صورت تمثيل‏
از عجايبى كه ديده‏اى برايم بازگو كن‏
حکایتی از لقمه حرام‏
حكايت نمك خوردن و حرمت صاحب نمك‏
عزّت نفس
چهار وصيت به موسى عليه السلام‏
حکایت خدا و گنه‏ كاران پشيمان‏
حکایتی از آتش عشق

بیشترین بازدید این مجموعه

برده آزاد
حكايت نمك خوردن و حرمت صاحب نمك‏
حکایتی از لقمه حرام‏
حكايت گرگان و كرمان‏
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
حکایت خدمت به پدر و مادر
شايد برنگردد
چهار وصيت به موسى عليه السلام‏
فروش خانه همسایه امام صادق(ع)
ماجرای زن بدکاره ای که به زندان امام کاظم (ع) رفت

 
نظرات کاربر

میرزایی
خیلی عالی باید همه مواظب سخنان خود باشیم
پاسخ
1     0
25 خرداد 1394 ساعت 00:12 صبح
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^