فارسی
سه شنبه 06 آذر 1403 - الثلاثاء 23 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

دستهایت عشق را... از پروانه بهزادی آزاد

مشک را هم شأن دریا می کنی

آب را با عشق معنا می کنی

عکس ماهت توی آب افتاده است

نهر را محو تماشا می کنی 

آب در مشت و نمی نوشی چرا؟

قطره را غرق تمنا می کنی

عقل را، اندیشه را، احساس را

باز در گیر معما می کنی

                         در میان نیزه ها بی دست و چشم                         

محشری در عشق برپا می کنی

آن امان نامه خیالی باطل است

شمر را اینگونه رسوا می کنی

مشق صبر و صدق و اخلاص و صفا 

این همه در نقش سقا می کنی

** 

با نگاهی٬ ای مسیح پاک دم

مرده زنده ، کور بینا می کنی

دردهایم را نمی گویم ولی

دیده ام، درمان مهیا می کنی

دستهایت عشق را پل می شود

در غزلهایم چه خوش جا می کنی

گونه های شعر من تر می شود

عقده های بسته را وا می کنی!


منبع : پروانه بهزادی آزاد
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

نام تو قلم روی اساطیر کشید ازجلیل صفز بیگی
آینه در کربلاست از بیدل دهلوی
دریای ادب‏ سید رضا موید خراسانی
جلوه هاي عاشورا در شعر دفاع مقدس(2)
بزرگ فلسفه قتل شاه دین حسین این است از خوشدل ...
عشق من پائیز آمد مثل پار از احمد عزیزی
احمد نیکو همت‏ وفاداری برادر
مجید مرادی رودپشتی سبزگون‏
خاک مشکبار
این عطش چیست در آیینه ی رود افتاده ست از محمد حسین ...

بیشترین بازدید این مجموعه

خاک مشکبار
دریای ادب‏ سید رضا موید خراسانی
مجید مرادی رودپشتی سبزگون‏
احمد نیکو همت‏ وفاداری برادر
عزای ابوالفضل از خباز کاشانی‏
جلوه هاي عاشورا در شعر دفاع مقدس(2)
یاری نماند و کار ازین و از آن گذشت از وحشی بافقی
بزرگ فلسفه قتل شاه دین حسین این است از خوشدل ...
این عطش چیست در آیینه ی رود افتاده ست از محمد حسین ...
آینه در کربلاست از بیدل دهلوی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^