منابع مقاله:
فصلنامه مشکوة، شماره 60، حسینی، سید حسین؛
در مسیر وحدت اسلامی
مقدمه
عنوان «راهبردهای ارزشی و اجتماعی » به بررسی نقش و تاثیر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در به کارگیری عامل «وحدت اسلامی » به عنوان یکی از ابزارها در جامعه اسلامی آن زمان می پردازد.
در یک تقسیم بندی کلی نقش پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در پایه گذاری وحدت امت اسلامی شامل سه مطلب بنیادین می شود: نخست تلاش در وضعیت جامعه عربی آن زمان و به کارگیری عوامل «سیاسی » جهت زمینه سازی های لازم; سپس برنامه ریزی های «فرهنگی » در مسیر ترسیم دورنمای امت واحده برای مسلمانان و ایجاد فضای رشد فکری و ارتقای فهم مردم نسبت به مسؤولیت های خود; و در نهایت، به کار بستن راه حل هایی که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از آنها به عنوان ابزار تحقق وحدت بهره می گرفت.
این چنین راهبردهایی را می توان تحت عنوان «دعوت ارزشی پیامبرصلی الله علیه وآله برشمرد که پاره ای از آنها شامل «راهبردهای ارزشی ملی و مذهبی »، «راهبردهای ارزشی قومی و میهنی » و نیز «راهبردهای ارزشی اجتماعی و فردی » خواهند بود. و اینک به هر بخش اشاره ای گذرا خواهیم کرد.
راهبردهای ملی و مذهبی
الف) ایجاد وحدت ملی و همبستگی ایمانی
ورود پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به مدینه همراه با عقد قراردادهایی بین گروههای گوناگون بود. این پیمان ها را می توان یکی از بارزترین شواهد به کارگیری رهیافت وحدت اسلامی در جامعه آن زمان شمرد.
پیمان نامه عمومی مدینه: یکی از مهمترین این پیمانها، اولین قراردادی بود که بین پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و طوایف و قبایل موجود یثرب بسته شد و بعضی آن را «نخستین قانون اساسی مکتوب جهان » دانسته اند. این تدبیر بهترین مقوله برای به وجود آوردن وحدت ملی و همبستگی دینی بود چرا که وحدت میان قبایل درگیر، حقوق اجتماعی یهودیان و نیز مهاجران مسلمانان را تصمین می کرد و از سوی دیگر، این پیمانها مقدمات تشکیل یک وحدت سیاسی و حکومتی را فراهم می آورد.
به عنوان نمومه در مفاد قرارداد بین مسلمین بروشنی قید شده بود که مسلمین امت واحده ای، جدای از مردم دیگر هستند: (انهم امة واحدة من دون الناس)، و ارتباطی بین مسلمانان و کافران نیست و دوری بین مسلم و مسلم نباید باشد. اگر چه روح حاکم بر این پیمانها همانا به کارگیری ابزار وحدت اسلامی در جهت راهبرد ارزشی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در جامعه اسلامی است و از همین رو تمام زموارد آن مصداق این امر قرار دارند، ولی به بعضی از آن موارد اشاره می کنیم: (1)
- مسلمین در برابر ظلم و تجاوز و توطئه و فساد با هم متحد خواهند بود.
- هیچ مؤمنی بدون اشاره سایر مؤمنان در جهاد فی سبیل الله صلح نمی کند و صلح جز برای همگان اجرا نخواهد شد.
- تمامی گروهها (که به جنگ مشغول اند) به ترتیب وارد جنگ خواهند شد و جنگیدن به یک گروه (دومرتبه پشت سرهم) تحمیل نخواهد شد.
- «ذمة الله » نسبت به همه افراد یکسان است.
- اگر اختلافی بین مسلمین بروز کرد، مرجع حل آن خدا و رسول خواهند بود.
- مسلمین، فرد مقروض و مدیونی را که دین او سنگین است رها نخواهند ساخت، بلکه اور ا کمک می کنند.
و در قسمت دیگری از این عهدنامه تاریخی که طرف خطاب آن یهودیان مدینه بودند، اموری پیشداوری شد که توجه به مفاد آن حاکی از انگیزه تحقق وحدت ملی توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است:
- مسلمانان و یهودیان امت واحده اند و مانند یک ملت در مدینه زندگی خواهند کرد و هر یک دین خود را دارند.
- به یهودیان هم پیمان، همراهی و کمک خواهد شد و متقابلا وقتی مسلمین آنها را به مصالحه می خوانند، یهودیان باید بپذیرند.
- مسلمین و یهود هر دو باید بر ضد کسانی که با این قرارداد به مخاصمه برمی خیزند، مبارزه کنند.
- هر دو باید با یاری یکدیگر در برابر مهاجمان به یثرب بجنگند.
- هیچ کافری از ناحیه دو طرف اجیر نشود مگر این که به مصلحت هر دو گروه باشد.
به هر حال، باید چنین نتیجه گرفت که کوشش برای ایجاد حساسیت مشترک دینی و ملی یکی از شاخص ترین راه حل های پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در جهت تحقق وحدت اسلامی شمرده می شود.
تثبیت وحدت ایمانی: پیامبرصلی الله علیه وآله بعدها نیز در مسیر تثبیت همبستگی ایمانی مسلمین مکررا بر این موضوع تاکید فرمود. در بخشی از سخنان حضرت پس از فتح مکه و در مسجدالحرام چنین نقل کرده اند که فرمود: «المسلم اخ المسلم والمسلمون هم ید واحد علی من سواهم تتکافوا دمائهم یسعی بذنبهم ادناهم ». (2)
ایجاد چنین حس مشترک دینی و پیوستگی مذهبی واحد بین مؤمنان در کلام زیبایی منسوب به حضرت کاملا مشهور است که: «المؤمنون کنفس واحدة ».
همچون آن یک نور خورشید سما صد شود نسبت به صحن خانه ها لیک یک باشد همه انوارشان چون که برگیری تو دیوار از میان چون نماند خانه ها را قاعده مؤمنان مانند نفس واحده
و البته رمز این پرتو نورانی نیز در روح انسانی و الهی مؤمنان خواهد بود که:
جان حیوانی ندارد اتحاد تو مجو این اتحاد از روح باد جان گرگان و سگان از هم جداست متحد جانهای شیران خداست
(مولوی)
ب) پیوند روح اخوت و برادری
پیدایش تعلق اجتماعی: در نخستین سال ورود پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به مدینه یکی از مهمترین ابتکارها و راهبردهای مهم حضرت در به کارگیری عامل وحدت دینی واقع می شود; یعنی پیوند (عقد) مواخات بین کلیه مسلمانان اعم از مرد و زن:
دو قبیله کاوس و خزرج نام داشت یک ز دیگر جان خون آشام داشت کینهای کهنه شان از مصطفی محو شد در نور اسلام و صفا اولا اخوان شدند آن دشمنان همچو اعداد عنب در بوستان وز دم المؤمنون اخوه، به پند درشکستند و تن واحد شدند غوره ای کو سنگ بست و خام ماند در ازل حق کافر اصلیش خواند نی اخی نی نفس واحد باشد او در شقاوت نحس ملحد باشد او آفرین بر عشق کل اوستاد صد هزاران ذره را داد اتحاد
(مولوی)
رسول خداصلی الله علیه وآله در یک مجلس عمومی می فرماید: «تآخوا فی الله اخوین اخوین ». (3)
این پیمان برادری همگانی تنها براساس نفی انگیزه های قومی و قبیله ای و بر محور حق و همکاری اجتماعی شکل گرفت چه این که: «انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم واتقوا الله لعلکم ترحمون ». (حجرات /10)
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بین هر مهاجر و یکی از مردم مدینه عقد برادری بست و در یک انگاره تاریخی، حضرت علی را در دنیا و آخرت برادر خود خواند که: «انه منی و انا منه ».
به هر ترتیب، این تصمیم داهیانه، کارآمدترین ابزار تحقق الفت فراگیر در جامعه آن زمان بود که نشان از همه کوشش پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله برای پیدایش یک تعلق اجتماعی بالنده بر محور ایمان به خدا داشت.
محبت الهی پایه تشکیل جامعه آرمانی: جامعه مطلوب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، نظامی است که تمامی اعضای آن بر محور دیانت توحیدی، پیوند برادری با یکدیگر دارند و مکلف هستند آن را استوار نگه دارند تا خداوند عزیز حکیم نیز زمینه های الفت و وحدت دلها را (به قدرت خود) پایدار سازد و بدین سان پایه های تفاهم اجتماعی جامعه اسلامی محکم گردد: «وان یریدوا ان یخدعوک فان حسبک الله هو الذی ایدک بنصره وبالمؤمنین × والف بین قلوبهم لو انفقت ما فی الارض جمیعا ما الفت بین قلوبهم و لکن الله الف بینهم انه عزیز حکیم.» (انفال /62 و63)
براساس مفاد آیات الهی اولا بدون تحقق الفت اجتماعی نمی توان سخن از جامعه کرد; ثانیا تحقق این امر تنها به ست خداست، ثالثا مؤمنان نیز قادرند شرایط و زمینه های وحدت اجتماعی را فراهم آورند. (4)
کلام راستین خداوند پیرامون مساله برادری قبایل یثربی نیز بس گویاست; «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا واذکروا نعمة الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا... «(آل عمران /103)
جامعه آرمانی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله که در آن روح اخوت و برادری موج می زند، جامعه ای است که در شدت بر کفر و رحمت به ایمان، حول یک محور، وحدت می یابند، یعنی: «محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم ». (فتح /29)
جامعه ای که مانند پیکره ای واحد است و تمام افراد آن در ارتباطی وحدت بخش با یکدیگر پایدار می مانند و روح عشق و ایمان مذهبی در تار و پود آن جریان دارد: «مثل المؤمنین فی توادهم وتراحمهم وتعاطفهم کمثل جسد واحد اذا اشتکی منه عضو تداعی له سائر الاعضاء بالسهر والحمی ». (5)
بهره وری از ظرفیت های اجتماعی: در نتیجه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با طرح پیمان برادری انصار و مهاجران، از ظرفیت خاص چارچوب اجتماعی جامعه عربی (که حمایت از هم پیمانان خود بوده) در جهت اهداف تحقق امت واحده بهره برد و این موفقیت بارز پیامبرصلی الله علیه وآله نه تنها باعث تعجب افرادی چون ابوسفیان شد، که حتی آثار و پیامدهای این مساوات اسلامی تا مقدم داشتن اموال و دارایی ها نسبت به یکدیگر پیش رفت. مورخان نقل می کنند که در جریان برادری مهاجر و انصار، پیمانی بسته شد که شامل مشارکت در میراث هم بود و در همین راستا رویداد تقسیم غنایم جنگی «بنی النضیر» از بهترین نمونه هاست.
به هر حال، سراسر وقایع تاریخ اسلام گویای شواهدی است که نقش پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله را در جلوگیری از افتراق صفوف مسلمین و متقابلا بهره بری ابزار وحدت اسلامی نشان می دهد و این دستور آشکار قرآن بود که: «ولاتکونوا کالذین تفرقوا واختلفوا...» (آل عمران /105)تلاش پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در ایجاد وحدت به اوج کوشش های ممکن، می رسد و چون آرمان وحدت را یکی از رسالت های الهی بعثت خود می داند; و رنج تفرق مؤمنان بر او گران می آید و سخت مهربان و هواخواه آنان است، پس در این راه تمام توان خود را به کار می برد که: «لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رءوف رحیم ». (توبه/128) و شاید به همین دلیل است که خود می فرماید: «ما اوذی نبی مثل ما اوذیت.» (6)
راهکار سازگاری و همدلی: موضوع «اصلاح ذات البین » و سفارشها و موضعگیری های پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله پیرامون آن نیز، در ردیف راهکارهای ایجاد برادری قرار می گیرد:
«... وفی الخبر عن ابی ایوب قال: قال رسول الله صلی الله علیه وآله: یا ابا ایوب الا ادلک علی صدقة یحبها الله و رسوله قال: بلی. فقال رسول الله: تصلح بین الناس اذا تفاسدوا... و فی راویه تسعی فی صلاح ذات البین اذا تفاسدوا و تقرب بینهم اذا تباغضوا». (7)
و نیز نقل شده که درباره آیه اخوت از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله پرسش کردند، فرمود: مزد آن کس که در برقراری آشتی میان مردمان بکوشد; برابر مزد کسی است که در راه خدا پیکار کند. (8)
بدین ترتیب یکی از این شیوه ها را در تصمیمی که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله مبنی بر «اصلاح ذات البین » در مورد تقسیم غنایم جنگ بدر می گیرد، مشاهده می کنیم. قطعا فقدان قانون خاص تقسیم غنایم و نیز عدم آمادگی تربیتی و اخلاقی کامل مسلمانان آن دوره، عواملی بود تا در وحدت پویای جامعه اسلامی ایجاد خلل کند. از این رو، پیامبرصلی الله علیه وآله مامور به اصلاح امور و حفظ یکپارچگی ملت می شود و مؤمنان نیز موظف به رعایت همدلی و تبعیت از رسول اکرم صلی الله علیه وآله که: «فاتقوا الله واصلحوا ذات بینکم واطیعوالله ورسوله ان کنتم مؤمنین ». (انفال /1)
پیامبرصلی الله علیه وآله به گونه ای اختلاف زدایی می کند که شقاقی (هر چند ناچیز) در پیکره وحدت دینی مسلمین سر برنیاورد; چنان که مورخان نقل کرده اند، پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله حتی برای گروهی هم که در جنگ حاضر نبودند سهمی از غنیمت قرار می داد. (9)
جالب توجه است که پیش از آغاز جنگ بدر، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با وجود اعلام حمایت عده ای از مهاجران، در انتظار اعلام رضایت انصار مبنی بر آمادگی جهاد نبرد با دشمن است; چون محتوای قرارداد انصار با پیامبرصلی الله علیه وآله درباره دفاع از حضرت در داخل شهر مدینه بود و نه همراهی در جنگ های خارج، لذا پیش از حرکت به دنبال رای و نظر انصار بود و پس از اطمینان از یاری آنان آماده کارزار می گردد.
این امر در واقع نشان از اهتمام پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به رعایت سنت های اجتماعی و ملاحظه شرایط خاص سیاسی زمان دارد. (10)
تفوق به جای تفرق: رویداد دیگری که در جریان جنگ احد شاهدیم دستوری است که قرآن به پیامبرصلی الله علیه وآله می دهد مبنی بر عدم ملامت پاره ای مسلمانان به سبب فرار از جنگ و در برابر، بخشودن آنها و سعی در امیدوار ساختن و همکاری به گونه ای که جذب جامعه اسلامی شوند و در مسیر اصلاح و تربیت روحی قرار گیرند: «فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم فی الامر...» (آل عمران /159)
قطعا یکی از ریشه های اصلی چنین تصمیم پسندیده ای، همخوانی با وحدت و یکپارچگی سیاسی امت اسلام بوده است تا از این طریق پیشاپیش زمینه افتراق بین گروههای مسلمان (به علت طرد افرادی از مبارزین که در جریان جنگ دچار خطا و تخلف شدند) و سایر اقشار جامعه، محو شود.
در همین جنگ است که به نقل تاریخ; جوان مسلمان ایرانی پس از وارد آوردن ضربه ای بر افراد سپاه دشمن می گوید: «خذها و انا الغلام الفارسی » (این ضربت را تحویل بگیر که منم یک جوان ایرانی) اما پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله او را خطاب و عتاب نمود که چرا نمی گویی منم یک جوان انصاری؟! و منظور آن است که به این وسیله هم، آهنگ برانگیخته شدن تعصبات قومی دیگر را خاموش، و وحدت صفوف اسلام را حفظ کند و هم، ملاک افتخار و ارزش را از محور قوم و نژاد و ملیت به دین و مکتب و ارزشهای توحیدی بازگرداند.
بدین سان حضرت از هر عاملی برای نگهداری تفوق اجتماعی و جلوگیری از تفرق استفاده می کرد و حتی در جریان تخریب مسجد ضرار!
حفظ وفاق ملی: سیاست پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درباره ویران کردن مسجد ضرار دقیقا به قصد ایجاد یک مانع مؤثر برای جلوگیری از ظهور شکاف سیاسی در جامعه اسلامی بود تا پیاپی، وفاق ملی آسیب نبیند.
یک مثال دیگر اندر کژروی شاید ار از نقل قرآن بشنوی این چنین کژ بازیی می باختند مسجدی جز مسجد او ساختند فرش و سقف و قبه اش آراسته لیک تفرق جماعت خواسته قصدشان تفریق اصحاب رسول فضل حق را کی شناسد هر فضول
بر این اساس، پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه وآله حتی در آخرین سفارشهای خود به امت اسلامی نیز چنین می گوید: «ایها الناس، ان دماءکم و اموالکم علیکم حرام الی ان تلقوا ربکم، کحرمة یومکم هذا، و کحرمة شهرکم هذا...» و نیز در آخر خطبه دارد که: «... ایها الناس اسمعوا قولی و اعقلوه، اعلموا ان کل مسلم اخ للمسلم و ان المسلمین اخوة.» (11)
2 - راهبردهای قومی و میهنی
الف) نفی نژادپرستی و قومیت گرایی
یکی دیگر از راه حل هایی که پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه وآله در مسیر بنیانگذاری وحدت امت اسلامی به کار می گرفت، نفی نژادپرستی، قومیت گرایی و تبعیض های ناروا و ناپسند بود.
شکستن ارزشهای جاهلی: مبارزه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با برده داری آن زمان که همراه افزایش تدریجی قدرت سیاسی و اجتماعی حضرت با قاطعیت روزافزونی نیز توام بود، بهترین شاهد است. این جنبش، بخشی از حرکت های عدالت خواهی پیامبرصلی الله علیه وآله در برابر ظلم آشکار آن دوره به شمار می آید چرا که حضرت به دنبال تاسیس جامعه فلاح پسند دینی و پایه گذاری حزب رستگاران است که: «الا ان حزب الله هم المفلحون » (مجادله /22) و نیک، از قرآن آموخته که فلاح و سعادت با ظلم و شقاوت قابل جمع نیست: «.. انه لایفلح الظالمون ». (انعام /35)
یکی از تلاشهای پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در دوره ابتدایی حضور ده ساله مکه مکرمه، گسستن مبانی نظام ارزشی حاکم بر جامعه جاهلی آن زمان بود. در بافت پیوندهای عشیره ای; بردگان و کنیزکان بدون اذن صاحبان خود، حق هیچ گونه تصمیم گیری مستقل و یا اظهار مشارکت اجتماعی خاص نداشتند. اجازه بردها در پذیرش یا عدم پذیرش معتقدات دینی خویش نیز به دست خود آنان نبوده است.
دعوت فرهنگی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به توحید، و نیز دعوت ارزشی حضرت به ایجاد تعلق دینی و حب اجتماعی توحیدی، سبب شد تا زمینه شکستن چنین تبعیض های ظالمانه ای فراهم گردد، معیارهای جاهلی روابط نسبی از بین رفته و در نهایت افراد، بدون وابستگی قومی و قوم گرایی به دین جدید بگرایند چرا که: «لاعصبیة فی الاسلام ».
حاصل توفیق پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در به کارگیری این راه، مسلمان شدن افرادی از عشیره ها و قبایل متعدد مشرکین و تمرد آنان از قوانین نظام قبیله ای و سپس، پیوستن به صفوف مؤمنان بود. این روش، علاوه بر تاثیرگذاری «ارزشی و اجتماعی » یعنی ایجاد یاس و وحشت در دل مشرکان و ویران شدن اصول ارزش حاکم، زمینه ای برای زایش نظام اجتماعی جدید پدید آورد.
ارزش مساوات توحیدی: بعدها پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در قالب فرمان، ارشاد یا نصیحت، مسلمانها را رهنمون به آزادسازی بردگان می سازد و خود نیز چنین می کند و این فرمان «خدای » بود که ایمان به خود و آخرت و پیامبران را با بخشش مال در جهت آزادی انسانهای دیگر همسنگ می داند: «.. ولکن البر من آمن بالله والیوم الآخر والملئکة والکتاب والنبیین واتی المال علی حبه ذوی القربی و... وفی الرقاب و...» (بقره /177)
حضرت، افرادی مانند «زید بن حارثه » را فرمانده سپاه اسلام، «بلال حبشی » را مؤذن ویژه قرار می دهد و از «سلمان فارسی » ایرانی تجلیل می کند و به او مقام و منزلت والا می بخشد تا به این ترتیب هم با تبعیض های موجود به مبارزه برخیزد: «من اعتق مؤمنا اعتقه الله العزیز الجبار...«و هم بتدریج ارزش تقوا را ملاک منصب ها و منزلت های اجتماعی، معرفی نماید که: «ان اکرمکم عندالله اتقیکم...» (حجرات /13)
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آشکارا اعلام می کرد آن غلام حبشی و این سید قریشی (هر دو) در نزد من یکسان هستند و بدین سان آن حضرت را منادی به حق مساوات توحیدی دانسته اند. چه این که: «کلکم لآدم و آدم من تراب لیس لعربی علی عجمی فضل الا بالتقوی ». (12)
به هر حال رعایت تساوی و عدالت توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله که دقیقا در برابر ظلم و تبعیض های رایج قرار داشت، از مؤثرترین راهکارهای ایجاد وحدت اسلامی در جامعه آسیب دیده آن روزگار بود.
در متون تاریخی و روایی می خوانیم که حضرت تفاوتی بین برده و غیربرده نمی گذاشت و خود نیز در اجرای احکام، طعم شیرین حق مساوات و عدالت را به دیگران می چشانید; که حتی در جمع مسلمانان، جایگاه پیامبر خداصلی الله علیه وآله ناپیدا بود و هر زمانی در مجلس می نشست افراد ناشناس بسادگی نمی توانستند حضور رسول الله صلی الله علیه وآله را نزد مردم بیابند. اوج درخشش این مساوات طلبی حتی در چشمان مبارک رسول رحمت نیز نمایان بود که: «کان رسول الله یقسم لحظاته بین اصحابه، ینظر الی ذا وینظر الی ذا بالسویة ». (13)
البته شکی نیست که همه این آداب الهی در جلب حمایت توده مردم بسیار مؤثر بوده است. حضرت در یک تمثیل گویا می فرماید: «ان الناس من عهد آدم الی یومنا هذا مثل اسنان المشط لا فضل للعربی علی العجمی ولا للاحمر علی الاسود الا بالتقوی.» (14)
این سیره با درایتی خاص و تدبیری موشکافانه در دوران حکومت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نیز دنبال می شود تا همواره نقش خود را به عنوان یکی از ابزارهای ارزشی وحدت ساز ایفا کند. پیامبرصلی الله علیه وآله درصدد است تا همه پایه های نابرابری های جاهلی را از میان بردارد و بازگشت به عهد جاهلیت و پسند احکام غیرالهی را ناممکن سازد که: «افحکم الجاهلیة یبغون...» (مائده/50)
رسول الله صلی الله علیه وآله خود، آغازگر این حرکت بزرگ اجتماعی - ارزشی است و از هر رخدادی در جهت القا و تثبیت روح مساوات و عدالت انسانی در جامعه نوپای آن زمان بهره می برد. در جایی به زیبایی تمام می فرماید: «ان الله یکره من عبده ان یراه ممیزا بین اصحابه ». (15)
بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت: نفی قومیت گرایی و هر نوع تعصب ناپسند جاهلی، همیشه مدنظر پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله بوده است و هشدارهای حضرت نیز به کسانی که حسب و نسب را ملاک افتخارات و ارزشها می دانستند، در تاریخ اسلام ثبت شده است:
«سلمان فارسی در مسجد پیامبرصلی الله علیه وآله نشسته بود. عده ای از بزرگان اصحاب نیز حاضر بودند و سخن از اصل و نسب به میان آمد هر کسی درباره اصل و نسب خود چیزی می گفت تا این که از سلمان سؤال کردند... او گفت: انا سلمان بن عبدالله، کنت ضالا فهدانی الله عزوجل بمحمد، کنت عائلا فاغنانی الله بمحمد وکنت مملوکا فاعتقنی الله بمحمد. سپس پیامبرصلی الله علیه وآله وارد شدند و سلمان گزارش جریان را به حضرت رساند. رسول اکرم صلی الله علیه وآله به آن جماعت که همه از قریش بودند فرمود: یا معشر قریش ان حسب الرجل دینه و مروئته خلقه و اصله عقله. (16)
همچنین در روایت دیگری، افتخار و فخرفروشی بر محور تعصبات قومی را از آتش جهنم می شمارد: «لیدعن رجال فخرهم باقوام انما هم فحم من فحم جهنم...» (17)
در همین ردیف باید بر زندگی بسیار ساده پیامبر عزیزصلی الله علیه وآله اشاره کرد که به نقل امیرالمؤمنین علیه السلام حتی اجازه نصب پرده ای با نقش و نگار معمولی را بر در خانه خود نمی دهد. این امر، بهترین شاهد و عالی ترین زمینه برای جذب انسانهای محرومیت کشیده آن زمان و عامل تحقق وحدت دینی بود. به نقل صحابه آن حضرت: «کان رسول الله صلی الله علیه وآله خفیف المؤونة ».
زیباترین تعبیر پیرامون نقش ارزشی پیامبران همان است که در نهج البلاغه می خوانیم: «مع قناعة تملا القلوب والعیون غنی و خصاصة تملا الابصار و الاسماع اذی ». (18)
حمایت از محرومین: در جهت نفی تعصبات قومی، خطمشی حمایت از محرومین و بیچارگان نیز قرار دارد. این گروه که عمدتا بردگانی از مردان و زنان اند طبق قوانین حاکم، زیر پوشش حمایتی هیچ قوم و قبیله ای نبودند و لذا از کلیه حقوق اجتماعی و سیاسی محروم می شدند و به دلیل ساخت سیاسی خاص دوران جاهلی و نیز ناتوانی های گوناگون این افراد، امکان پی ریزی جامعه ای مستقل را هم نداشتند.
در چنین شرایطی، مخالفت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با تبعیض ها و قوم گرایی ها و از سوی دیگر، حمایت از محرومان، سبب جذب این گروه به اسلام و پیامبرصلی الله علیه وآله می شد و بدین ترتیب گروه کثیری بر محور رسول خداصلی الله علیه وآله وحدت اجتماعی و سیاسی پدید می آوردند. در واقع، محتوای فکری دعوت حضرت در اعلام اصالت تقوا و کرامت انسانی و نیز مقتضای عملکرد او، نقش یک ابزار پویا برای ایجاد وحدت اسلامی نوین را ایفا کرد.
این اعلام حمایت و جانبداری که بتدریج دامنه پوشش آن نیز گسترده می شد، توانست نیروهای خسته و گریزان، ستم دیده و درگیر تردیدهای فکری را به مرکزی واحد هدایت کند و پایه های وحدت دینی را استوار سازد.
ب) نقش بیت الله
با نظری به رویدادهای تاریخ اسلام بعضی راه حل های دیگر نیز به چشم می آید که در آنها به نحوی از ظرفیت و مقتضیات موجود جامعه آن زمان در جهت تحقق وحدت اسلامی بهره برداری شده است.
در این باره تاثیر کعبه مکرمه و کیفیت استفاده پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از آن به عنوان یکی از ابزارهای ارزشی وحدت ساز شایان توجه است چه این که: «ان اول بیت وضع للناس للذی ببکة مبارکا وهدی للعالمین ». (آل عمران /96)
پیامبرصلی الله علیه وآله از موقعیت مکانی مکه و فرصت زمانی ایام حج در مقطعی که تمام مردم جزیرة العرب به آن جا می آمدند بهره می برد تا دعوت توحیدی خود را به مهتران و بزرگان قبایل ارائه دهد. در متون تاریخی نام قبیله های «بنی حنیفه »، «کنده »، «بنی صعصعه »، «کلب » و دیگران را در فراخوان حضرت می بینیم و حتی گرایش مردم یثرب به اسلام هم از طریق همین تدبیر در استفاده از موقعیت خانه خدا و موسم حج بوده است: «جعل الله الکعبة البیت الحرام قیاما للناس ». (مائده /97)
میزان کارآمدی این عامل در تمایل و کشش توده ها به سوی پیامبرصلی الله علیه وآله به قدری بود که کفار و مشرکان را کاملا در موضع انفعالی قرار می داد. آن گونه که پیش از آغاز مراسم برای جلوگیری از شعاع نفوذ پیام نبی صلی الله علیه وآله به مشورت می پرداختند تا مناسب ترین شیوه های تبلیغی و روانی را برای تغییر اذهان مخاطبان و مردم به کار گیرند. شعارهای روانی - سیاسی آنها این بود: «وقالوا یا ایها الذی نزل علیه الذکر انک لمجنون ». (حجر/6)
و مهم این است که در تبلیغاتشان، روح تعصب های نژادی و قومی موج می زد: «ویقولون ائنا لتارکوا الهتنا لشاعر مجنون ». (صافات /36)
3 - راهبردهای اجتماعی و فردی
الف) حمیت عربی و حس مشترک
بهره برداری پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از اخلاق و خصوصیات روحی عرب جاهلی در جهت اهداف توحیدی و بویژه تحقق وحدت اسلامی، یکی دیگر از راهبردهای ارزشی به شمار می آید.
ظرفیت های روحی جامعه آن زمان در تمامی شرایط اجتماعی خاص خود تنیده شده بود و پیوندی مستحکم با پیشینه تاریخی اش داشت; سعی پیامبرصلی الله علیه وآله این بود که قابلیت ها را به سمت مطلوبیت های موردنظر هدایت کند و به نوعی، آمیزه های اخلاقی نوینی به وجود آورد. بدین سان پیامبر عزیزصلی الله علیه وآله از این امکانات اخلاقی و روحی برای پدیدآوری یک همگرایی دینی و استحکام علایق مشترک اعراب در جهت آرمانهای امت واحده استفاده می کند.
روحیه تعصب و حمیت عربی، تعهد و وفای به عهد و پیمان، شجاعت و دلاوری یا میهمان نوازی، نمایانگر شاخصه های اجتماعی اعراب جاهلی شده است: «اذ جعل الذین کفروا فی قلوبهم الحمیة حمیة الجاهلیة...» (فتح /26)
و در همین حرکت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله اصلاح و بهسازی ارزشهای حاکم در چارچوب نظام ارزشی اسلام را یکی از کلیدهای رویکرد اتحاد اسلامی می داند. به این صورت که تعصب به قوم و قبیله، حفظ و بزرگداشت منزلت عشیره و رؤسا و بزرگان آن و نیز واکنش در حمایت از افراد طایفه (که معمولا به نحو صریح یا ضمنی توام با گونه ای تعهد و پیمان بود) بارها و بارها در تاریخ اسلام سبب حمایت از حضرت در مواضع مختلف و اصولا، زمینه تشکیل اولین وحدت سیاسی و علنی اسلام تلقی می گردد. پیامبرصلی الله علیه وآله خود می فرمود: «ما نالت منی قریش شیئا اکرهه حتی مات ابوطالب.» (19)
به هر حال، چنین بیعت هایی نه تنها در محدوده داخلی که بیشتر در تعهد قبایل نسبت به یکدیگر نیز کاربرد داشت و طبق رسوم جاهلی تا زمان اعلام انصراف هم پیمان یا هم پیمانان به قوت خود باقی می مانده است. و پیامبرصلی الله علیه وآله نیز از همین طریق دیگران را دعوت به اسلام می کرد و در طول تاریخ مکرر بین حضرت و افراد یا گروهی از یاران، پیمانهای گوناگونی منعقد می گردید که تکرار آن حاصلی جز فراگیری دامنه وحدت اسلامی نداشت. شبیه آنچه در «عقبه اولی »، «عقبه ثانیه »، «بیعت در غزوه بدر»، «بیعت رضوان » و غیر آنها روی داد.
شجاعت و دلیری اعراب که ریشه در وضعیت خاص آن جامعه و نیز مسایل جغرافیایی و طبیعی داشت، هیچ گاه به صورت مطلق از ناحیه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله مطرود و مذموم دانسته نشد بلکه این روحیه خاص نیز در مسیر اصلاح و امور پسندیده و صحیح قرار گرفت. و بدون تردید این امر در گسترش حاکمیت سیاسی اسلام که فقط در طی ده سال، بیش از هشتاد غزوه و سریه را در پرونده خود جای داده، تاثیر بسزایی داشته است.
حضرت، در جنگهای بسیاری ضمن تجلیل و تمجید از روحیه شجاعت و سلحشوری سربازان اسلام، ارزشمندی آن را در محدوده عبادت و تقوای الهی مورد سنجش و مقایسه قرار می داد و بدین سان شیوه تعدیل و تصحیح ویژگی های اخلاقی اعراب را برمی گزید مانند: «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین » از سوی دیگر، پیامبرصلی الله علیه وآله در تقویت و اصلاح روحیه مهمان نوازی اعراب نیز می کوشد که این نیز سبب جذب فزونتر افراد به قلمرو مسلمانان است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله مسلمین را امر به سخاوت و بخشش اموال و انفاق دارایی های خود می کرد بر مبنای: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون...«(آل عمران /92) و خود می فرمود: «فاحسنوا صحبة السلام بالسخاء...» نیز در دوره اولیه تکون جامعه اسلامی از انصار می خواست مهاجران را مورد حمایت قرار دهند و مسلمانان مدنی هم با توجه به همان روحیه خاص اجتماعی، (که اکنون صبغه دینی هم پیدا کرده بود) چنین کردند تا آن جا که برای اسکان مهاجران در خانه های خود به قرعه کشی روی آوردند: «والذین تبوءو الدار والایمان من قبلهم یحبون من هاجر الیهم ولایجدون فی صدورهم حاجة مما اوتوا ویؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصة ومن یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون ». (حشر /9)
بدین ترتیب بهره بری پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از این ظرفیت روحی که با صحه گذاشتن و تعدیل دینی همراه بود، سبب شد تا وحدت اسلامی، هر روز با اقتدار بیشتری همراه باشد و به مرور زمانی، تسری یابد. البته نزد اسلام، اصل تعدد در ملیت و اقوام نفی نمی شود اما ستیزه جویی و ایجاد تشتت در وحدت سیاسی و وفاق عمومی جامعه اسلامی نیز مورد قبول نیست. چه این که: «انا خلقناکم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا...» (حجرات /13) بدین ترتیب چنانچه تعصب در مسیر پایبندی بر غیر حق و تهی شدن از ارزشهای دینی و انسانی و تنها به صرف تکیه بر قومیت و ملی گرایی باشد، مورد پذیرش دین و پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نیست: «لیس منا من دعی الی عصبیة ». (20)
ب) آداب اخلاقی
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله یکی از اهداف عالی رسالت خود را اتمام اخلاق نیک و تکمیل فضایل الهی و اخلاقی انسان می داند که: «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق » (21) و بر این بنیان یکی از موارد دیگری که می توان در زیرمجموعه راهبردهای ارزشی پیامبرصلی الله علیه وآله در جهت ایجاد زمینه وحدت اسلامی یاد کرد، نحوه رفتار فردی و آداب خاصی است که از آن حضرت در متون تاریخی آورده اند چه این که: «وانک لعلی خلق عظیم ». (قلم /4)
برخوردهای پرجاذبه: اخلاق نرم و خوی پر جاذبه رسول حق همواره یکی از مهمترین ابزارهای ارزشی وحدت دینی و فرونشاندن اختلاف ها و نزاعها و جذب انسانهای پاک سرشت بوده است: «فبما رحمة من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک...» (آل عمران/159)
رویدادهای تکان دهنده تاریخ اسلام آن چنان آشکار و گویاست که هیچ نیازی به ترجمان تحلیلی ندارند چه این که: «الم نشرح لک صدرک » (شرح /1) یکی از هزاران: فردی به نام «غورث بن الحارث » در برابر پیامبرصلی الله علیه وآله شمشیر در دست گرفت و گفت: «من ینجیک منی »، رسول خداصلی الله علیه وآله می فرماید: «الله ». لرزه بر اندام او افتاد و شمشیر از دست بینداخت. سپس، پیامبر او را آزاد کرد. همین شخص هر جا می رود می گوید: «جئتکم من عند خیر الناس ». (22)
و به واقع عنوان: «اطهر المطهرین شیمة واجود المستمطرین دیمة...» (23) تنها بر او زیبنده بود. این سلوک و اخلاق نیکوی الهی است که او را اسوه حسنه و نمونه برتر انسان کامل می دانند تا آن جا که محبت معجزه آسای او سبب می شد مخالفان سرسختش به صف دوستان مؤمن سوق یابند (24) و این آداب الهی، محور جمع و وحدت دلها قرار گیرد. دعوت فطری پیامبرصلی الله علیه وآله جان تشنه هر حق خواهی را مجذوب او می ساخت و این، نیکوترین ابزار برای دمیدن روح وحدت دینی بود:
در دل هر امتی کز حق مزه است روی و آواز پیمبر معجزه ست چون پیمبر از برون بانگی زند جان امت در درون سجده کند
(مولوی)
پیوندهای خانوادگی: در ردیف آداب ویژه پیامبر می توان به فلسفه پیوندهای خانوادگی حضرت اشاره ای کوتاه کرد. بدون تردید با توجه به جایگاه خاص نظام قبیله ای در جامعه آن روز، یکی از آثار اجتماعی این امر ایجاد الفت، پیوند بین قبایل، و وحدت لایه های اجتماعی بوده است. این نوع پیوندهای قبیله ای (به نوعی) بدیل حلف های قانونی و رسمی شناخته می شود و پیش از اسلام نیز ازدواج های متقابل، دشمنی ها را به دوستی تبدیل می ساخت. به عنوان نمونه ازدواج پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با «جویریه دختر حارث » از طایفه بنی مصطلق بود که مسلمانان، به سبب این خویشاوندی، بقیه اقوام او را آزاد کردند و در نهایت تمام طایفه او به اسلام پیوستند و یا ازدواج حضرت با «صفیه دختر حی بن اخطب یهودی »، سردار بنی قریظه که پس از اسارت، همسری پیامبر خدا را در برابر آزادی و الحاق به خانواده خود برمی گزیند و در آخر، به همراه گروهی از اقوام، اسلام می آورند.
4 - امت اسلامی و وحدت دینی
این بحث را با نظری به رسالت امت اسلامی در تداوم رحمت نبوی تا تحقق وحدت اسلامی، به پایان می بریم:
«وحدت »، جوهره قوام، پایداری و حیات هستی است و پیامبران، مامور و سرپرست احیای رحمت مطلقه الهی در دنیای انسانی:
برگ و ساز کائنات از وحدت است اندرین عالم حیات از وحدت است
(اقبال لاهوری)
و محمد خاتم صلی الله علیه وآله، پیامبر وحدت و رسول رحمت: «وجعلنی رسول الرحمة و رسول الملاحم ». (25)
رحمت واسعه الهی، با او جریان یافته: «واطیعوا الله والرسول لعلکم ترحمون » (آل عمران/132) و امت بشری حول خاتمیت او گرد می آیند: «ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله وخاتم النبیین » (احزاب /40) و با این همه، چشمه جوشان رحمت الهی است که: «فبما رحمة من الله لنت لهم...» (آل عمران /159)
ندای وحدت او، صدای وحدت طلبی تمامی انبیای الهی است و این آهنگ شیرین در حلقوم مبارک او به کمال نهایی خود می رسد:
نام احمد نام جمله انبیاست چون که صد آمد نود هم پیش ماست
(مولوی)
او آخرین پیامبران از سلسله منادیان رحمت و وحدت الهی است; «تقدم در غایت و تاخر در نوبت دارد یعنی: «لولاک لما خلقت الافلاک ».
پس سری که مغز آن افلاک بود اندر آخر خواجه لولاک بود با محمد بود عشق پاک جفت بهر عشق او خدا لولاک گفت
(مولوی)
و از این رو، به تمام شاخ و برگ های این شجره طیبه; رنگ، عطر، و میوه حیات ابدی می بخشد و با خاتمیت او، درخت نبوت الهی معنا می یابد که: «ما من نبی آدم و من سواه الا تحت لوائی » (26) یعنی:
«هر چه دارند اولیان و آخریان همه از عکس او دارند و سایه اویند»!
(مولوی)
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی آمده مجموع در ظلال محمد
(سعدی)
و از این پس، امت محمدی او; «امة مرحومة » و «امة آخرون السابقون »، و نیز، آخرین نخبگانی اند که پذیرای حضور اویند;
پس به معنی آن شجر از میوه زاد گر به صورت از شجر بودش ولاد مصطفی زین گفت کادم و انبیاء خلف من باشند در زیر لوا بهر این فرموده است آن ذوفنون رمز نحن الآخرون السابقون گر به صورت من ز آدم زاده ام من به معنی جد جد افتاده ام
(مولوی)
و بی شک امت محمدصلی الله علیه وآله رسالت گسترش دعوت او را تا توسعه امت واحده الهی در پهنه ارض به دوش دارند چرا که: «کنتم خیر امة اخرجت للناس...» (آل عمران /110) و همانانند که برگزیدگان خدایند و غیر آنان، زیانکاران: «ومن یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الاخرة من الخاسرین » (آل عمران /85)
به آرزوی روزی که وحدت اسلامی، راهی برای پیوند جوامع اسلامی، به امت واحده الهی گردد و دعوت «امت » با دعوت «خدای »، همسان که: «والله یدعوا الی دارالسلام ویهدی من یشاء الی صراط مستقیم ». (یونس /25) آن افق روشن و درخشان که پیامبر وحدت برای امت عزیز اسلام به زیبایی تمام ترسیم نمود و شایسته: «فطوبی لک یا محمد ولامتک ». (27)
طریقی که وحدت امت را زمینه احیای امت واحده می دانست چرا که احیاء امت واحده را با جوهره اقامه دین (تقوا و عبودیت الهی) همردیف شمرده: «... ان هذه امتکم امة واحدة وانا ربکم فاعبدون » (انبیاء /92) و از سویی، اقامه دین حق (در سلسله انبیاء) را نیز به وحدت می پیوندد: «شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا والذی اوحینا الیک ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی ان اقیموا الدین ولا تتفرقوا فیه...» (شوری /13)
و بدون تردید استجابت و پذیرش ندای «پیامبر وحدت » به وحدت دینی، قبول و احیای حیات ابدی انسانی و الهی امت اوست که: «یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله وللرسول اذا دعاکم لما یحییکم » (انفال /24) و این دستور قطعی الهی است که: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله واطیعوا الرسول ولاتبطلوا اعمالکم » (محمد /33) دستوری که تخلف از آن، تباهی و سیاهی آشکارا، به دنبال دارد: «ومن یعص الله ورسوله فقد ضل ضلالا مبینا». (احزاب /36)
خلاف پیمبر کسی ره گزید که هرگز به منزل نخواهد رسید مپندار سعدی که راه صفا توان رفت جز بر پی مصطفی
(سعدی)
و به این ترتیب; امت واحده، راهی است تا تفوق تمام: «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله وکفی بالله شهیدا.» (فتح /26) و سپس تسری این حقیقت نهفته الوهی به همه وجدان های خفته که: «محمد رسول الله » (فتح /29)
و در نهایت از حال تا آینده امت واحده فرایندی است به میزان یک اراده جمعی یک تمایل معمولی و نیز صبری استوار و پایدار: «یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر والصلوة ان الله مع الصابرین » (بقره /153) و آن گاه پیامد آب حیات وعده الهی: «فاصبر ان وعد الله حق » (روم/60)
این رهیافتی است که به جای مقصد، مسیر، و مایه های درونی، بیشتر نیازمند همگرایی اراده و تمایلات وحدت طلبانه مسلمانان جهان حول محور جمع و نظام بخشیدن به آن است.
امر حق را حجت و دعوی یکی است خیمه های ما جدا دلها یکی است از حجاز و چین و ایرانیم ما شبنم یک صبح خندانیم ما
(اقبال لاهوری)
و آینده روشن، از آن مؤمنان مجاهدی است که نور وحدت می نشانند و کمال آن می افشانند چه این که: «یریدون ان یطفئوا نور الله بافواههم ویابی الله الا ان یتم نوره ولو کره الکافرون » (توبه/32) و آنگاه خشنود از سپاس الهی: «و رضوان من الله اکبر ذلک هو الفوز العظیم ». (توبه/72)
نتیجه گیری
وحدت امت همواره یکی از آرمانهای دینی پیامبران توحیدی قلمداد می شده و بر این بنیان، یکی از محورهای مهم دعوت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نیز پی ریزی شاکله های پیدایش آن بوده است.
تحلیل رویدادهای تاریخ اسلام گویای آن است که در جهت تلاشهای «سیاسی » و «فرهنگی » حضرت برای تحقق این هدف، «راهبردهای ارزشی » نیز کارآیی خاص داشته اند تا آن جا که با شناخت دقیق ظربفیت های اجتماعی حاکم بر جامعه، ابزارهایی برگزیده شده تا زمینه پذیرش و گرایش همگانی را به سوی ایجاد وحدت امت متمایل گرداند.
طرح پیمان نامه ملی مدینه بهترین راه برای ایجاد یک وحدت عمومی و القای روحیه همبستگی دینی بود و در همین راستا پیمان ویژه مسلمین، راهکاری مذهبی برای پیوند روح برادری به حساب می آمد. استفاده از راهبردهای ملی و مذهبی تنها می توانست پایه های استواری اجتماعی جامعه را نمایان سازد; اما، در این میان مبارزه با نژادپرستی و قوم گرایی و یا به کارگیری عاقلانه موقعیت ها و مکانهای تجمع عمومی نیز، از جمله راهکارهای قومی و میهنی لازم جهت دستیابی به وحدت طلبی شمرده می شد و با این همه، بهره گیری پیامبرصلی الله علیه وآله از ظرفیت های اخلاق اجتماعی و نیز توان اخلاق فردی، امری قابل توجه است.
بدین ترتیب، یکی از ضروری ترین راههای پی ریزی وحدت دینی در امت بزرگ اسلامی، هماهنگی اراده ها و تمایلات ارزشی جوامع بر بنیاد همانند سازی ابزارهای سه گانه فوق است; یعنی: «راهبردهای ملی و مذهبی »، «قومی و میهنی » و نیز «اجتماعی و فردی ».
پی نوشت ها و مآخذ
1- حمیدالله، محمد: اولین قانون اساسی مکتوب در جهان، ترجمه غلامرضا سعیدی، تهران، انتشارات بعثت، 1365، ص 55-64.
2- علامه هندی، علاءالدین، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، مؤسسه الرسالة، 1985م، ج 1، ص 149.
3- آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،1366، ص 235.
4- تفصیل این سخن را در جای خود باید دنبال کرد; نگاه کنید: حسینی، سید حسین: «علوم انسانی اسلامی، مبنای تحقق وحدت فرهنگی »، نامه فرهنگ، بهار1377، شماره 29 و نیز: جزوه درسی «عرفان دینی » از همین قلم.
5- روایت پیامبرصلی الله علیه وآله در کنزالعمال، جلد 1، ص 149.
6- علامه مجلسی، محمدتقی، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه،1403 ق، جلد39، ص 56.
7- المیبدی، ابوالفضل رشیدالدین، کشف الاسرار و عدة الابرار، به اهتمام علی اصغر حکمت، تهران، امیرکبیر، 1361، جلد9، ص 271-267.
8- حاج سید جوادی و دیگران، دایرة المعارف تشیع، تهران، سازمان دایرة المعارف تشیع،1366، جلد 1، ص 243.
9- تاریخ پیامبر اسلام، ص 272.
10- بهشتی، سید محمد، محیط پیدایش اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1367، ص 147.
11- ابن هشام، ابومحمد عبدالملک: السیرة النبویه، قم، انتشارات ایران،1363، جلد 4، ص 250.
12- یعقوبی، احمدبن ابی یعقوب: تاریخ یعقوبی، لیدن،1883م، جلد 2، ص 110.
13- کلینی رازی، ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق: الاصول من الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه،1363، جلد 8، ص 268.
14- بحارالانوار، جلد22، ص 348.
15- مطهری، مرتضی، سیره نبوی، تهران، انتشارات صدرا،1367، به نقل از «هدیه الاحباب » داستان روایت را آورده است.
16- مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، انتشارات صدرا، 1362، ص 75 و76.
17- سنن ابی داوود، جلد 2، ص 624 به نقل منبع پیشین، ص 74.
18- نهج البلاغه، ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی، تهران، انتشارات سهامی عامل، 1371، خطبه 192، ص 215.
19- تاریخ پیامبر اسلام، ص 168.
20- بحارالانوار،جلد73، ص 283.
21- همان، جلد16، ص 210.
22- البخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، چهار جلدی، بیروت، دارالمعرفة للطباعة والنشر، بی تا، جلد 2، ص 539.
23- نهج البلاغه، خطبه 105.
24- پاره ای مورخان داستانی از کافری خشن و معاند نقل می کنند که به خانه پیامبرصلی الله علیه وآله به مهمانی رفت و در نهایت با ایمان خارج شد. این جریان نمونه جالبی از همین تاثیر اخلاقی و الهی خاص پیامبر رحمت است. نگاه کنید: زرین کوب، عبدالحسین، بحر در کوزه، تهران، علمی،1367، ص 104 و 105.
25- شیخ صدوق، ابوجعفر، معانی الاخبار، تصحیح علی اکبر غفاری، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات،1399 ق، ص 51.
26- بحر در کوزه، ص 115.
27- معانی الاخبار، ص 51.
منبع : پایگاه حوزه