فارسی
سه شنبه 06 آذر 1403 - الثلاثاء 23 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

سجده قوم سبأ

در قرآن مجيد آمده كه:

وقتى هدهد از مملكت سبا به بارگاه سليمان بازگشت از قومى خبر داد كه به خورشيد سجده مى كردند و از اين راه مسخر شيطان پليد بودند و به خاطر سجده بر غير خدا به راه بدبختى و پستى مى رفتند.

[وَجَدْتُها وَ قَوْمَها يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ* أَلَّا يَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْ ءَ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ يَعْلَمُ ما تُخْفُونَ وَ ما تُعْلِنُونَ ] .

او و قومش را يافتم كه به جاى خدا براى خورشيد سجده مى كنند و شيطان، اعمال [زشتشان ] را براى آنان آراسته و در نتيجه آنان را از راه [حق ] بازداشته است به اين سبب هدايت نمى يابند،* [و شيطان آنان را اين گونه فريب داده ] تا براى خدا سجده نكنند، همان كه نهان در آسمان ها و زمين را بيرون مى آورد و آنچه را پنهان مى داريد و آنچه را آشكار مى كنيد، مى داند.

ضرر و ضربه هاى پرستش غير خدا، هر چه كه باشد براى حسابگران عالم قابل ارزيابى نيست.

خداوند مهربان به ما توفيق نجات از شرك خفى و جلى عنايت كند و ما را به راهى كه رضا و خشنودى و عشق او در آن است هدايت كرده و سپس ثابت قدم بدارد.

در روايات اسلامى آمده:

منفورترين معبودى كه در زمين عبادت شده، هواى نفس است و همين هواى نفس است كه منشأ گرفتار كردن انسان به عبادت انواع بت هاست و شديدترين مبدأ براى وقوع سجده بر غير خدا مى باشد .

خوشا به حال آنان كه در حد ظرفيت و استعداد خود، حقايق را شناختند و از عبادت و پرستش غير رسته، دل به عبادت حضرت حق بستند.

از رهن شيطان درآمده و به بندگى حق پيوستند، از خزى دنيا و عذاب آخرت رستند و جان و دل از بندهاى شيطانى گسستند و براى هميشه به تواضع و سجده بر در دوست نشستند و دست از غير حضرت او با همه وجود شستند.

عشقى جز عشق او نخواستند و پيشانى جز به خاك بندگى او نگذاشتند، تمام درهاى رحمت حق را به روى خود باز كرده و هر در شرى را به روى خويش بستند و با تمام هستى خود به پيشگاه حضرت او عرضه داشتند:

زنده عشق تو آب زندگانى كى خورد

 

عاشق رويت غم جان و جوانى كى خورد

جان چو باقى شد زخورشيد جمالت تا ابد

 

ذره اى اندوه اين زندان فانى كى خورد

گر فصيح عالمى باشد به پيش عشق تو

 

گرنه لال آيد زلال جاودانى كى خورد

دل كه عشقت يافت بيرون آمد از بام دوكون

 

هر كه سلطان شد قفاى پاسبانى كى خورد

     

گر كسى گويد شرابى خورده ام از دست دوست

 

پادشا با هر گدايى دوستگانى كى خورد

جان ما خوش نوش دارى غم عشق تو خورد

 

با يقين عشق زهر بدگمانى كى خورد

چون دل عطار در عشقت غم صد جان نخورد

 

پس غم اين تنگناى استخوانى كى خورد

     

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

نیایش برای درخواست عافیت و سلامت
به سوی قرآن و اسلام
تكرار «الرحمن الرحيم» در سوره حمد
ابن خضیب و نماز نیکو
نگاهی کوتاه به زندگی و شخصیت علمی استاد حسین ...
استعجال
معنى ايمان فزاينده
عبادت، عامل عدالت در زندگى‏
بهداشت آب
حرص در روايات‏

بیشترین بازدید این مجموعه

نفس و هفت مرحله آن
خوف ممدوح
معنى ايمان فزاينده
به سوی قرآن و اسلام
ثواب اذان و مقام مؤذّن
سخنراني مهم استاد انصاريان در روز شهادت حضرت ...
پاسخ‌های تلخ و تاریخی به دعوت سیدالشهدا(ع)
مجالس علم‏
حق‏الناس و اهميت آن‏
كلام علامه مجلسى رحمه الله در انديشه‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^