فارسی
يكشنبه 16 ارديبهشت 1403 - الاحد 25 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

داستان دعاى مستجاب‏

 

در زمان «منصور بن عمار» كه از زمره عارفان و اهل حال بود ثروتمندى مجلس معصيتى آراست، چهار درهم براى خريد وسائل پذيرايى به غلامش داد و او را روانه بازار كرد.

غلام در راهى كه به سوى بازار مى رفت به مجلس منصور بن عمار گذشت، گفت: بايستم و گوش فرا دهم كه منصور بن عمار چه مى گويد؟ شنيد منصور براى فردى تهى دست از مجلسيان خود چيزى طلب مى كند و مى گويد: كيست كه چهار درهم انفاق كند تا چهار دعا در حق او كنم؟ غلام پيش خود گفت: چيزى بهتر از اين نيست كه چهار درهم را به جاى خريد طعام و شراب براى اهل معصيت به او دهم تا در حق من چهار دعا كند.

چهار درهم را به منصور پرداخت و گفت: چهار دعا در حق من كن. منصور گفت: به چه امورى نسبت به تو دعا كنم؟ دعايت را بيان كن. گفت: اول: دعا كن كه خدا مرا از اسارت بندگى و بردگى نسبت به اربابم آزاد كند. دوم آن كه: خواجه مرا توفيق توبه عطا فرمايد. سوم آن كه: عوض اين چهار درهم انفاق شده را به من عطا كند. چهارم آن كه: مرا و خواجه ام و اهل مجلس خواجه ام را مورد آمرزش قرار دهد.

منصور، چهار دعا كرد و غلام با دست تهى به سوى خواجه بازگشت.

خواجه گفت: كجا بودى؟ غلام گفت: اى خواجه، چهار درهم دادم و چهار دعا خريدم. خواجه گفت: چهار دعا كدام است؟ غلام گفت: دعاى اول اين كه: از قيد بردگى آزاد شوم. خواجه گفت: تو در راه خدا آزادى. دوم آن كه: تو اى خواجه توفيق توبه از گناه يابى. خواجه گفت: توبه كردم. سوم آن كه: خدا عوض چهار درهم را به من عطا فرمايد. خواجه چهار درهم به او داد. چهارم آن كه: خداى مهربان من و تو و اهل مجلس را بيامرزد. خواجه گفت: آنچه بر عهده من بود بجا آوردم، آمرزش من و تو و اهل مجلس از عهده من بيرون است. خواجه شبانه در عالم رؤيا صداى هاتفى را از جانب حق شنيد كه: اى بنده، تو با اين فقر و مسكنت به وظيفه خود رفتار كردى، حاشا به كرم ما كه با وجود كرم بى پايان به وظيفه خود عمل نكنيم، ما تو را و غلامت و تمام اهل مجلس را آمرزيديم.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حکایتی از خانه ‏اى دو در
بيعت كنيد!
حکایت همسايه‏ ابوبصير
حکایت خدمت به پدر و مادر
داستان شگفت انگيز سعد بن معاذ
در و دیوار هم با نماز شبش هم‌صدا می‌شدند
حكايت زنبور و آتش نمرود
با حسودان چگونه باید رفتار کنیم؟
مشاهدات ملکوتی سيّدالشهدا(ع) در عصر تاسوعا
ما دزد پول مردم هستیم نه دزد اعتقادات آنها!

بیشترین بازدید این مجموعه

عطا و بخشش به كسى كه تو را محروم نموده
حكايت زنبور و آتش نمرود
داستان شگفت انگيز سعد بن معاذ
داستان تأسف‏بار عقبة بن ابى معيط
حکایت همسايه‏ ابوبصير
عبادت مادر از زبان پسر
از آنان بازرسى نكنم‏
بيعت كنيد!
با حسودان چگونه باید رفتار کنیم؟
آشپزخانۀ عمرولیث صفار بر گردن سگ

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^