فارسی
چهارشنبه 05 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 14 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 24
64% این مطلب را پسندیده اند

زنده شدن مرده توسط امام حسین(ع)

زنده شدن مرده توسط امام حسین(ع)

يحيي‌بن‌امّ‌طويل[1] كه از چهره‌هاي برجسته مكتب تشيّع بوده و ساليان زيادي از عمر خود را نزد حضرت سيّدالشهدا و امام زين العابدين(ع) گذرانده است نقل مي‌كند که روزي خدمت حضرت سيّدالشهدا(ع) مشرّف شدم و با حضرت در مورد مسائل ديني گفتگو مي‌كردم، ناگهان جواني كه در حال گريه و ناله بود به منزل حضرت آمد، به ايشان سلام كرد و گفت: مولاي من! لحظاتي پيش مادرم از دنيا رفت و من با مشكلي مواجه شده‌ام. حضرت فرمود: مشكلت را بازگو كن. او گفت: مادرم ثروت فراواني داشت و اجازه تصرّف در مال را به من نمي‌داد؛ و می‌گفت تا خودم چگونگي تصرف مالم را به تو بیان نکرده‌ام، حق نداري از آن استفاده نمايي و تا آخر عمر در اين مورد صحبتي نكرد و هم اكنون دارفاني را وداع گفت. حال نمي‌دانم چگونه از اين مال استفاده كنم.

 

حضرت رو به من و آن جوان كرد و فرمود: با هم به منزل اين جوانِ مصیبت زده برويم. به همراه حضرت وارد منزل آن جوان شديم، جنازه اين مادر در وسط اتاق بود و پارچه‌اي بر روي آن كشيده شده بود. حضرت در گوشه‌ای به پروردگار عرض كرد: خدايا! اين زن را لحظاتي زنده كن تا مشكل فرزند خود را حل كند. ناگهان ديدم آن زن پارچه را از روي جسد خود برداشت و بر روي زمين نشست. ذكر شهادتين را بر زبان جاري كرد و بار ديگر به وحدانيت پروردگار و رسالت رسول‌خاتم(ص) اقرار نمود؛ سپس به اطراف خود نگاه كرد و متوجّه شد حضرت سيّدالشهدا(ع) در گوشه‌ای ايستاده است. به حضرت عرض كرد: مولاي من! چرا وارد اتاق نمي‌شويد! امام وارد اتاق شده و در گوشه‌اي نشستند و فرمودند: براي اموالت وصيّت كن، زيرا بايد به زودي به سراي باقي بازگردي.

 

آن زن خطاب به حضرت عرض كرد: مولاي من! يك سوّم از اموالم را به شما مي‌بخشم؛ زيرا مي‌دانم شما براي مصارف شخصي خود استفاده نمي‌كنيد، بلكه اين اموال را براي پيشبرد اهداف اسلامي مصرف مي‌كنيد. از آن جايي كه فرزند ديگري ندارم، باقي اموال را به پسرم مي‌دهم؛ امّا براي استفاده از آن شرطي دارم. اگر فرزندم به شما علاقه‌مند است و مكتب شما را مي‌پذيرد، مي‌تواند از اموالم استفاده كند؛ امّا اگر با شما مخالفت كند، راضي نيستم در اموالم تصرف كند.

آن زن در ادامه به حضرت گفت: درخواستي از شما دارم. حضرت فرمود: چه درخواستي داری؟ آن زن عرضه داشت: بعد از مرگم، شما مرا به خاك سپرده و بر جنازه‌ام نماز بخوانيد. بعد از اين گفت‌وگو آن زن به سراي باقي شتافت و حضرت به وصاياي اين زن عمل نمود.»[2]

 

 -------------------------------------------------------------------------

[1]. يحيي بن امّ الطويل یکی از ياران پرشور و از نزديكان خاص امام سجاد(ع) بود. او در كوفه و در عصر حكومت حجاج با صداي بلند در ميان مردم مي‌گفت: «هركس علي را سبّ كند، لعنت خدا بر او باد. ما از مروان و معبودهايي كه غير از خدا گرفته‌اند، بيزاريم». حجاج به خاطر اين اعتراضات و سخنان پرشور او را به شهادت رساند. (تنقيح المقال:3/312؛ معجم رجال الحديث:20/35)

[2]. چهره درخشان حسين بن علي8: 12-13؛ کرامات حسينيه و عبّاسيه8: 40-41.

 

برگرفته از کتاب آئین اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا(ع) نوشته استاد حسین انصاریان


منبع : پایگاه عرفان
  • دم عیسوی
  • زنده شدن مرده
  • 0
    64% (نفر 24)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    حکایت ثعلبة بن حاطب‏
    حكايتى از نماز باران‏
    دو حكايت در اسراف‏
    حكايت حلواى معاويه و ابوالاسود
    رفتار امام حسين (ع) با معلم فرزندش‏
    چگونه بخوابم ؟
    خبر دادن به ثواب بيشتر
    عبد شاكر ، راضى به فعل حق
    طلبه‌ای که به لوسترهای حرم امیرالمؤمنین(ع) ...
    حکایت پیرمرد آتش‌پرست با حضرت موسی(ع)

    بیشترین بازدید این مجموعه

    طلبه‌ای که به لوسترهای حرم امیرالمؤمنین(ع) ...
    توسل و توبه
    عبد شاكر ، راضى به فعل حق
    منبر تربيتى ملا عباس تربتى‏
    حكايت حلواى معاويه و ابوالاسود
    دو حكايت در اسراف‏
    من راهب نيستم‏
    در این دنیا چه چیز مرا كفايت مى‏‌كند؟
    خبر دادن به ثواب بيشتر
    حكايتى از نماز باران‏

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^