فارسی
يكشنبه 04 آذر 1403 - الاحد 21 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

غزل غزل بنویسم حدیث رویایی از هاشم طوسی

غزل غزل بنویسم حدیث رویایی

برای اوج ادب منتهای شیدایی

برای وصف شماپای شعر می لنگد

تو انتخاب خدایی برای سقایی

تویی که منصب باب الحوائجی داری

ندیده کس به خدا از شما جز آقایی

و کوه پیش تو انگشت بر دهان مانده

امیر علقمه از بس رشید و رعنائی

به یک اشاره ی چشمان آسمانیتان

حریف حرمله ها میشوی به تنهایی

همیشه بروی دوشت رقیه جان میگفت

توبهترین و یگانه عموی دنیائی

تو امتداد طراوت به نو بهارانی

تو تکیه گاه و امید دل غزالانی

به پای مقدم خود سجده ی مَلَک داری

تو با قبیله ی تان حسن مشترک داری

اگر چه هاشمیان بی مثال و مه رویند

ولی تو بین همه بیشتر نمک داری

ز دست و پا زدنت بین دستهای حسین

مشخص است که قصدی تو بر کمک داری

تو بین معنی این واژها نمی گنجی

به روی خاک ولی ریشه در فلک داری

سوال های زیادی میان ذهن خودت

زماجرای کبود غم فدک داری

همیشه شرم شریعه زمشک خالی توست

که پای چشمه لبانی پر از ترک داری

هنوز آب روان حسرت لبت دارد

نگاه برادب چشم پر تبت دارد

به وجدآمده از وصل روی دلداری

که پا به پای دلش تا به صبح بیداری

کنار تربیتت رد پای مادرتوست

که این چنین ز وقار و حیا تو سرشاری

به پای گوش توهمواره این نوامی خواند

مباد لفظ برادر به لب کنی جاری

همیشه و همه جا پیش مرگ او باشی

مباد یک نفس از او تو دست برداری

علم به دوش سحرگاه! ای ستون حرم

برای حضرت عشقم نما علم داری

بدان که دست توسل به دامن زهرا

به بازوان ستبر تو می دهد یاری

مسیر سجده ی افلاک سوی محضر توست

دل زنان بهشتی اسیر مادر توست

زازدیاد حسودی ماه بر رویت

تو چشم خوردی و آمد بلا زهر سویت

به پای بیرق و مشک تو آسمان افتاد

عمود فاصله انداخت بین ابرویت

برای این همه جانبازی و ، وفاداری

خدای بوسه گرفته ز روی بازویت

نگاه خیمه زتعظیم کردنت فهمید

نشسته مادر پهلو شکسته پهلویت

همین که پای غریبه به خیمه ها واشد

(نسیم روضه وزیدن گرفت در مویت)

و کاش بودی وتاروز آخرش می ماند

رکاب زینب کبریبه روی زانویت

منم که (مسلم) این قبله گاه احساسم

همیشه و همه جا زیر دین عباسم


منبع : هاشم طوسی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

همه مجنون رخ ليلايند از احمدطاوسيان
آیینه شدند و تابناک افتادند از جعفر رسول ‌زاده
داغ
شعری از مولانا جلال الدین رومی
بند نهم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)
خنجر و عطش از سیدعلی حسینی ایمنی
حسینیهء خدا از رحمان نوازنی
علمدار از محمد هاشمی فرد «ساجد»
چون میر کربلا به صف کربلا رسید از عباس حسینی (ذاکر)
من و شهری که از مردی نشان نیست از محسن غلامحسینی

بیشترین بازدید این مجموعه

رجعت سرخ
داغ
بند نهم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)
شعری از مولانا جلال الدین رومی
علمدار از محمد هاشمی فرد «ساجد»
یک خیابان کرده مجنونم تو می دانی کجاست از سید حسن ...
عاشقان مست نشستند بگویند از تو از علی سلیمانی
من و شهری که از مردی نشان نیست از محسن غلامحسینی
چون میر کربلا به صف کربلا رسید از عباس حسینی (ذاکر)
خنجر و عطش از سیدعلی حسینی ایمنی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^