فارسی
جمعه 05 مرداد 1403 - الجمعة 18 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

شهادت پسر امام مجتبى در دامن امام حسين عليه السلام

شهادت پسر امام مجتبى در دامن امام حسين عليه السلام

در گرماگرم جنگ ، وقتى دشمن ، سیدالشهداء را احاطه کرده بود (گویا در لحظاتى که حضرت پیاده و یا مجروح بر زمین آمده بود) جوانى که هنوز بالغ نشده بود، بنام عبدالله از اولاد امام مجتبى علیه السلام ، بطرف عموى خود سیدالشهداء در میدان جنگ دوید، امام حسین علیه السلام متوجه آمدن وى شد، به خواهرش زینب فرمود: جوان را نگه دار، اما او امتناع کرد و آنقدر تلاش کرد تا به نزد امام حسین علیه السلام آمد و گفت : بخدا سوگند از عمویم جدا نمى شوم ، در این موقع ظالمى بنام ابحر بن کعب ، خم شد تا با شمشیر بر سیدالشهداء فرود آورد، جوان متوجه شد، صدا زد اى پسر خبیثه عموى مرا مى کشى ؟ شمشیر آن ظالم فرود آمد، جوان دست خود را سپر قرار داد، دست وى به پوست آویزان شد، صدا بر آورد: مادر جان ، سیدالشهداء او را در آغوش گرفت و فرمود: برادرزاده بر آن چه به تو رسیده صبر کن ، و امید خیر داشته باش ، خداوند تو را به پدران شایسته است ، به پیامبر و على و حمزه و جعفر و حسن صلوات الله علیهم اجمعین ، ملحق خواهد کرد،
سپس حضرت دست خود به آسمان برداشت و عرضه داشت : الها قطرات آسمان و برکات زمین را از آنها دریغ مدار، خدایا اگر آنها را مدتى مهلت داده اى ، میانشان تفرقه انداز و حاکمان را از آنها خشنود مکن ، اینان ما را دعوت کردند تا ما را یارى کنند، ولى بر ما یورش بردند، و ما را کشتند.
در همین میان ناگاه حرمله تیرى انداخت و آن جوان را در آغوش عمویش ‍ ذبخ نمود،(۱)
مؤ لف گوید: حرمله در عاشورا سه تیر انداخته است ، با یکى على اصغر را شهید کرد، با دومى پسر امام مجتبى را، و با سومى بر سینه حضرت سیدالشهداء زده است که حضرت را به سختى ضعیف و ناتوان نمود به گونه اى که این تیر از زره عبور کرد و از پشت حضرت سر زد، حضرت تیر را از پشت بیرون کشید و خون مانند ناودان سرازیر شد.
سپاهى که در مقابل امام حسین علیه السلام ایستاده بود، همه از اهل کوفه بودند، یعنى آن ها که على و خاندان وى را به خوبى مى شناختند بسیارى از آن ها خود از دعوت کنندگان امام حسین علیه السلام بودند.
اما با این حال نسبت به امام حسین ، جنایاتى کردند که قلب هر انسانى را آزرده مى کند،
امام باقر علیه السلام فرمود: حدود سیصد و بیست زخم نیزه و شمشیر و تیر بر بدن امام حسین وارد آمد،
فرقت روى تو از خلق جهان شادى برد         هر که را دیده بیناست دل غمگین است
پیکرت مظهر آیات شد از ناوک تیر         بدنت مصحف و سیمات مگریس است
یادم از پیکر مجروح تو آید همه شب         تا دم صبح که چشمم به رخ پروین است
باغ عشق است مگر معرکه کرب و بلا         که ز خونین کفنان غرق گل و نسرین است
مثل شیر بر آن روبه صفتان حلمه مى برد، شمر سواره نظام را در پشت پیاده قرار داد و تیراندازان را گفت تا حضرتش را تیرباران کنند، آنقدر تیر بر آن بدن مقدس انداختند که مانند خارپشت شد، و دست از پیکار برداشت و روبروى آن سپاه ایستاد تا ساعتى استراحت کند که ناگاه سنگى آمد و بر پیشانى حضرت اصابت کرد، حضرت با پارچه مشغول پاک کردن خون از صورت بود که ناگاه تیر سه شعبه زهرآلود به سینه حضرت اصابت کرد.
حضرت گفت : بسم الله و بالله و على مله رسول الله ، خدایا تو مى دانى که اینها مردى را مى کشند که روى زمین جز او پسر پیامبر نیست ، سپس ‍ حضرت تیر را از پشت بیرون کشید (گویا این تیر چنان سخت و کوبنده بر بدن آن مظلوم فرود آمده بود که زره را دریده از بدن حضرت گذشته از پشت سر زده بود و نمى شد از جلو آن را بیرون کشید و معلوم است که با بیرون کشیدن این تیر حال حضرت چگونه خواهد بود) خون مانند ناودان سرازیر شد، خون را بر آسمان مى پاشید، قسمتى را بر سر و محاسن مالید و فرمود: اینگونه در حالى که به خون خود آغشته ام جدم رسول الله را ملاقات مى کنم .
خواهرش زینب در کنار خیمه عمر سعد را صدا زده فرمود: واى بر تو اى عمر، ابا عبدالله کشته مى شود و تو نگاه مى کنى ؟
عمر جوابى نداد، زینب صدا زد واى بر شما آیا میان شما مسلمان نیست ؟ هیچکس جوابى نداد.
در روایت است که عمر سعد در حالى که اشکهایش بر صورتش روان بود، از زینب روى برگرداند، سید الشهداء مدتى مجروح روى زمین بود، اما مردم از کشتنش واهمه داشتند، شمر صدا زد: منتظر چه هستید، او را بکشید، نامردى شمشیر بر دست چپ حضرت زد و آن را قطع کرد، دیگرى با شمشیر بر گردن حضرت کوبید بطورى که حضرت بر زمین افتاد، سپس ‍ در حالى که حضرت افتان و خیزان بود و به مشقت بر مى خواست ، عقب نشستند. سنان بن انس با نیزه بر حضرت کوبید، حضرت افتاد.
هلال ابن نافع گوید: کشته بخون تپیده زیباتر و نورانى تر از او ندیدم ولى او در آن حال ، آب طلب مى کرد، بجاى آب به او گفتند از آب نمى نوشى تا در جهنم از آب جوشان آن بنوشى ،
خولى ابن یزید پیشدستى کرد تا سر مقدسش را جدا کند، بدنش لرزید، شمر گفت : خدا بازوى تو را سست کند از چه مى لرزى ؟
سپس او خودش ، حضرت را ذبح نمود، در روایت است که عمرو ابن حجاج از اسب فرود آمد تا سر مقدس حضرت را جدا کند وقتى نزدیک حضرت شد و به دو چشم حضرت نگاه کرد، پشت نمود و برگشت ، و سوار بر اسب خود شد و رفت ، شمر پرسید چرا برگشتى ؟ آن ملعون گفت : به دو چشم حضرت نگاه کردم ، دیدم در چشم پیامبر است ، دوست ندارم خدا را با خون او ملاقات کنم ، سپس شبعث ابن ربعى جلو آمد، دستش لرزید، شمشیر را انداخت و فرار کرد در حالى که مى گفت اى حسین به خدا پناه مى برم ! از اینکه خدا و جد و تو و پدرت را با خون تو ملاقات کنم .(۲)
امام باقر علیه السلام فرمود: امام حسین را به گونه اى کشتند که پیامبر کشتن کلاب را به آن گونه نهى فرموده بود، او را با شمشیر و نیزه و سنگ و چوب و عصا کشتند و سپس اسبها را بر بدنش تاختند.
راوى گفت : در آن وقت که امام شهید شد گرد و خاکى سخت سیاه و تاریک برخاست و بادى سرخ وزید که هیچ چیز پیدا نبود، مردم پنداشتند عذاب فرود آمد، ساعتى همچنان بود، آنگاه هوا باز شد،
ابن حجر از علماء عامه در صواعق آورده است که هنگام شهادت امام حسین ، آسمان سیاه شد به گونه اى که در روز ستاره نمایان شد، خورشید گرفت و مردم گمان کردند که قیامت بر پا شده ، هیچ سنگى برداشته نشد مگر آنکه خون تازه در زیر آن بود(۳).
خلق در ظل خودى محو و تو در نور خدا         ما سوى در چه مقیمند و مقام تو کجاست
زنده در جان و دل ما بدن کشته توست         جان مائى و تو را قبر حقیقت دل ماست
دشمنت کشت ولى نور تو خاموش نگشت         آرى آن جلوه که فانى نشود نور خداست
بیرق سلطنت افتاد کیان را ز کیان         سلطنت سلطنت توست که پاینده لو است
نه بقا کرد ستمگر نه بجا ماند ستم         ظالم از دست شد و پایه مظلوم بجاست
زنده را زنده نخوانند که مرگ از پى اوست         بلکه زنده است شهیدى که حیاتش ز قفاست
دولت آن یافت که در پاى تو سر داد ولى         این قبا راست نه بر قامت هر بى سر و پاست
ما فقیریم و گدا بر سر کوى تو حسین         پادشاه است فقیرى که در این کوچه گداست


نویسنده:سید محمد نجفی یزدی

 

 

 

 

 

پی نوشت:
۱- نفس المهموم از شیخ مفید
۲- معالى السبطین ص ۲۴
۳- نفس المهموم .

 


منبع : کتاب اسرار عاشورا
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

فرهنگ عاشورا(17)
اوقات ويژه شتافتن به كوى دوست  
سه پيام تهديدآميز
وسیله و هدف
ورود امام حسین(ع) به سرزمين كربلا
ورود به کربلا و اتفاقات (4)
قرآن و جلوه‏های عزّت و آزادگی در نهضت امام حسین ...
دستور ترور امام حسين عليه السلام از طرف يزيد
علت عدم حضور سليمان بن صرد در کربلا
ثواب زيارت عاشورا به روایت امامان

بیشترین بازدید این مجموعه

ورود امام حسین(ع) به سرزمين كربلا
نقش انحراف جامعه اسلامي در ظهور واقعه عاشورا
آسیب شناسی اجتماعی کوفه از صدر اسلام تا قیام ...
عاشورا در بحرین
جريان شناسي تاريخي رويکرد و قرائت حماسي -اسطوره ...
فرهنگ عاشورا(17)
اوقات ويژه شتافتن به كوى دوست  
سه پيام تهديدآميز
ثواب زيارت عاشورا به روایت امامان
پژوهشي درباره فرجام و محل دفن سر مطهر امام حسين(ع) ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^