وعده خدا با موسى
- تاریخ انتشار: 5 ارديبهشت 1391
- تعداد بازدید: 679
اين كه وجود مقدس حضرت حق موسى را به ميعادگاه قرب و ميهمانى ويژه، آن هم در طول چهل شب دعوت كرد، تا از افق وجود او خورشيد تورات را براى تربيت نفوس و رشد ارواح و تأمين سعادت دنيا و آخرت مردم طلوع دهد، دليل بر شخصيت و عظمت و كمال آن حضرت است.
موسى از همان زمانى كه ديده در خيمه حيات باز كرد، و قدم به عرصه زندگى گذاشت، با اين كه در دربار فرعون و ميان فرعونيان رفت و آمد داشت با تكيه بر عقل خدادادى، و انديشهى صحيح و نيت پاك، و عمل به آئين قهرمان توحيد حضرت ابراهيم درخت وجودش را به ثمر نشاند و از وجود خويش موجودى موحد، منظم، با تربيت، ظلم ستيز، و همراه با كمالات و خصايل انسانى و الهى به وجود آورد، و به ويژه ساليان درازى كه در خدمت شعيب پيامبر به سر برد، به ارزشها و كمالات، و پاكى درون و برون خود افزود و تبديل به عبدى خاص و بندهاى ويژه، و شخصيتى از هر جهت صالح و نهايتاً از مقربان درگاه حضرت حق شد، و استعداد پيامبرى و رهبرى و اولوالعزمى و كليم اللهى در او ظهور كرد، و از سوى پروردگار مهربان براى هدايت بنىاسرائيل و ديگر مردم مأموريت يافت.
او پس از آن كه بنىاسرائيل را از آن همه مظالم و ستم و سختگيرىهاى فرعونيان و شكنجههاى سنگين ستمگران نجات داد و از لابلاى امواج نيل به صورت معجزه آسا با عنايت و لطف پروردگار قوم خود را نجات داد و رابطه و علاقه آنان را با فضاى زندگى مصريان كه محكوم فرهنگ شيطانى فرعونيان بود قطع كرد، مىبايست در سايه فرهنگ با بركت و سعادتبخش حضرت حق به همه جهات زندگى بنىاسرائيل رنگ ديگر دهد، و تحولى همه جانبه در فكر و انديشه و آراء و ارواح و اعمال آنان به وجود آورد، تا از آنان ملتى موحد، پاك، درستكار، عزيز، ارجمند، متحد و تسليم حق بسازد. به همين خاطر از طريق قلب پاكش اين معنا را از جانب حضرت ربالعزه دريافت كرد كه بايد خود را براى گرفتن كتاب آسمانى كه حاوى همه نظامات زندگى و دارنده احكام فقهى و آداب اخلاقى، و فرمانهاى معنوى است آماده نمايد.
آن حضرت كه فوقالعاده دلسوز امت، و براى تربيت فرد فرد آنان و آراسته شدنشان به توحيد ناب و عدالت در همه شئون حيات دغدغهداشت و به انتظار دعوت حق براى دريافت كتاب آسمانى بود تا به وسيله آن منبع حقايق، هدايت قوم را كامل كند و دريچههاى جديدى از ماوراء طبيعت به روى آنان باز كند و آنان را از اثرات ريشهدارى كه از فرهنگ مصريان و به ويژه فرعونيان در قلب و جانشان نشسته بود پاك كند، و از زنجيرهاى نامرئى فرهنگ مادى كه بر دست و پاى باطنشان بسته بود آزاد نمايد نهايتاً از سوى پروردگارش دعوت شد تا چندى كه در حقيقت چهل شب كامل بايد باشد از غوغاى زندگى، و هياهوى مادى، و لجام گسيختگىهاى پول پرستان، و تقاضاهاى غير منطقى قوم، كنارهگيرى كند و به عزلت نشيند، و جز با حضرت محبوب همدم نباشد و با غير او انسى نداشته باشد، و به روزه و عبادت و بندگى در خلوت قرب مشغول گردد، و به رياضات شرعيه تن دهد، تا روحش و قلب ملكوتىاش از كدورتهاى زندگى دنيائى پاك گردد و صفاى باطنش به اوج نهائى رسد، و آئينه وجودش چنان صيقل يابد كه براى طلوع و تابش وحى آماده شود.
وحى و الهام سرمايه بىبديل و مايه بىنظيرى است كه فقط و فقط از افق وجود مخلصان، و پاكان و صالحان كه عمرى را در بندگى و عبادت خالص به سر بردند، و به غير حق توجه نكردند، و جز خدا را نخواستند و عاقبت به مقام پيامبرى و ولايت رسيدند طلوع مىكند.
كسى كه در عبادت دائم نيست، و عبادتى را كه انجام مىدهد به شوق رسيدن بهشت و نجات از دوزخ است، و گاهى هم به دنبال خواهشهاى نفسانى و شهوات شيطانى آلوده به گناه مىشود، و دچار حجابهاى ظلمانى است، و فقر معنوى او را از حضرت يار دور نگاه داشته و دغدغه ماديگرى درونش را به كدورت آلوده كرده، و آتش طمع و حرص و بخل و حسد درخت باطنش را سوزانده و افكار و نياتش را به شوائب و ناپاكىها و ناخلاصىها مخلوط نموده شايسته دريافت ضعيفترين مرحله الهام نيست چه رسد به دريافت وحى كه از شئون نبوت و امامت است.
با اين آلودگىها و عبادات اندك كه آن هم بر مبناى توحيد صرف صورت نمىگيرد نه اين كه انسان بوى موسى و رنگ او را نمىگيرد بلكه به سوى متخلق شدن به اخلاق فرعونى پيش مىرود و رهزن صد موسى و هارون مىشود.
آن كه او بنياد فرعونى كند
راه صد موسى و صد هارون زند
در هر صورت پاكى كامل موسى، و عبادات مخلصانه او كه جز به عشق حق صورت نمىگرفت، و كمالات باطنى و افكار و انديشهها و نيات پاكش كه او را به مقام والاى نبوت و رهبرى معنوى رسانده بود اقتضاء كرد كه حضرت حق براى عطا نمودن كتاب آسمانى به او از او بخواهد كه چهل شب به ضيافت الله رود و در آنجا با قرار گرفتن در عبادات ويژه و راز و نيازمخصوص به دريافت آن سرمايهگران نايل آيد.