اما اين سه آيه براى رواياتى كه آثار گناه را بيان مى كنند مقدمه بود. اين ها وقتى به عالم بعد وارد مى شوند، آنجا را روشن مى كنند. وقتى امام زين العابدين عليه السلام گلوى بريده پدر را روى خاك گذاشت، همين را فرمود:
« أبتاه ! أما الدنيا فبعدك مظلمة و امّا الآخرة فبنور وجهك مشرقة »
تو رفتى، تمام دنيا تاريك شد، اما عالم آخرت را به نور خودت روشن كردى.
در آخر سوره حديد مى فرمايد:
« يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَـتِ يَسْعَى نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَـنِهِم »
زنان و مردان مؤمن در قيامت به قدرى روشنايى دارند كه در روشنايى پيش رو و دست راست خود حركت مى كنند.
يكى از نشانه هاى محسنين، گريه است:
« أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ »
« ذَ لِكَ جَزَآءُ الُْمحْسِنِينَ »
تا حدى براى شما روشن شد كه با اين گريه اى كه خدا به شما داده است، شما نيز محسن هستيد. ما نمى گوييم كه به طور كامل محسن هستيم، اما بويى از محسن بودن در ما هست. يكى از علائمش اين است كه تا اسم خدا را مى شنويم، دعاهاى مربوط به او را مى خوانيم و اسم اولياى خدا را مى شنويم، اشك مى ريزيم. چشم ما نعمت اشك دارد.
گاهى انسان از شدت عشق و محبت، پشيمانى و ندامت بر گناه در تحير مى ماند كه او اين همه به ما عنايت دارد كه به ما بويى از محسنين مرحمت فرموده
است كه تا اسم او و اوليائش را مى شنويم يا مى خوانيم، دل ما را تكان مى دهد، قلب ما را مى لرزاند و اشك ما را جارى مى كند.
ديد مجنون را يكى صحرانورد
در ميان باديه بنشسته فرد
ساخته بر ريگ ز انگشتان قلم
مى زند حرفى به دست خود رقم
گفت: اى مفتون شيدا ! چيست اين؟
مى نويسى نامه سوى كيست اين؟
گفت: شرح حسن ليلى مى دهم
خاطر خود را تسلّى مى دهم
چون ميسر نيست من را كام او
عشق بازى مى كنم با نام او
منبع : پایگاه عرفان