فارسی
يكشنبه 30 ارديبهشت 1403 - الاحد 10 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

تا آفتاب از حرکات تو می وزد از سیداکبر میرجعفری‏

تا آفتاب از حرکات تو می وزد
از سمت سیب عطر صفات تو می وزد
دل می دهیم ، پنجره را باز می کنیم
باران گرفته یا کلمات تو می وزد؟
اینک چقدر بوی شهادت ، چقدر صبح
اینک چقدر از نفحات تو می وزد
امشب بهار می دمد از خون روشنت
فردا بهشت از برکات تو می وزد
من ایستاده ام به تماشای زیستن
جایی که موج موج فرات تو می وزد
با هر اذان به یاد همان ظهر چاک چاک
گیسوی خون چکان صلات تو می وزد
کشتی نشستگان تو را بیم موج نیست
آن جا که بادبان نجات تو می وزد


منبع : سیداکبر میرجعفری‏
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

مشکانه از قادر طراوت پور
داغ عطش‏ از سید مهدی حسینی قمی
همواره تجّسم قیام است حسین (ع) از معصومه جمهوری
نور خدائي از نادر بختياري
عصر عاشورا کنار خیمه‌های سوخته از محمود اکرامی ...
باران خنجر فرو ریخت، خون تا فراسو شتک زد از ناصر ...
وصیت نامه از مریم حقیقت
در سرش طرح معما می کرد ازاحسان محسنی فر
ماه خندان از علی ‏اکبر خوشدل تهرانی‏
دشتِ عطش از مهدى خليليان

بیشترین بازدید این مجموعه

زمزم و هاجر از علي انساني‏
در سرش طرح معما می کرد ازاحسان محسنی فر
خورشيد بود وعلقمه از جعفر رسول زاده
علی اکبر(ع) از یوسف رحیمی
عصر عاشورا کنار خیمه‌های سوخته از محمود اکرامی ...
مَحرَمان ماندند در غوغای عشق از حسین اسرافیلی
باران خنجر فرو ریخت، خون تا فراسو شتک زد از ناصر ...
هر آینه حماسه ... از جواد محمدزمانی
دشتِ عطش از مهدى خليليان
نور خدائي از نادر بختياري

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^