فارسی
شنبه 13 خرداد 1402 - السبت 14 ذي القعدة 1444
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 7
69% این مطلب را پسندیده اند

پند گرفتن از راهزن

پند گرفتن از راهزن

فضیل بن عیاض پیش از آن که با شنیدن آیه اى از آیات قرآن توبه کند ، راهزن بود . وى در بیابان مرو خیمه زده بود و پلاسى پوشیده و کلاه پشمین بر سر و تسبیح در گردن افکنده و یاران بسیار داشت ، همه دزد و راهزن . هر مال و جنس دزدیده شده اى که نزد او مى بردند میان دوستان راهزن تقسیم مى کرد و بخشى هم خود برمى داشت .روزى کاروانى بزرگ مى آمد ، در مسیر حرکتش آواز دزد شنید .

 

ثروتمندى در میان کاروان پولى قابل توجه داشت ، برگرفت و گفت : در جایى پنهان کنم تا اگر کاروان را بزنند این پول برایم بماند . به بیابان رفت ، خیمه اى دید در آن پلاس پوشى نشسته ، پول به او سپرد . فضیل گفت : در خیمه رو و در گوشه اى بگذار ، خواجه پول در آنجا نهاد و بازگشت . چون به کاروان رسید ، دزدان راه را بر کاروان بسته و همه اموال کاروان را به دزدى تصرف کرده بودند ، آن مرد قصد خیمه پلاس پوش کرد .

 

چون آنجا رسید ، دزدان را دید که مال تقسیم مى کردند . گفت : آه من مال خود را به دزدان سپرده بودم ! خواست باز گردد ، فضیل او را بدید و آواز داد که بیا . چون نزد فضیل آمد ، فضیل گفت : چه کار دارى ؟ گفت : جهت امانت آمده ام . گفت : همان‌جا که نهاده اى بردار ! برفت و برداشت .یاران فضیل را گفتند : ما در این کاروان هیچ زر نیافتیم و تو چندین زر باز مى دهى ! فضیل گفت : او به من گمان نیکو برد و من نیز به خداى تعالى گمان نیکو مى برم ، من گمان او را به راستى تحقق دادم تا باشد که خداى تعالى گمان من نیز به راستى تحقق دهد .

 

منبع کتاب عرفان اسلامی استاد انصاریان


منبع : پایگاه عرفان
0
69% (نفر 7)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ما دزد پول مردم هستیم نه دزد اعتقادات آنها!
داستان قارون و ثروتش
ماجرای زن بدکاره ای که به زندان امام کاظم (ع) رفت
فروش خانه همسایه امام صادق(ع)
رفتار امام حسين (ع) با معلم فرزندش‏
حیات پیغمبر صلی اﷲ علیہ وآلہ و سلم میں ابو طالب ...
حكايت ابراهيم ادهم‏
حكايت بهلول نبّاش‏
به طرف من توجه كن‏
امام صادق(ع) و ابوشاكر ديصانى‏

بیشترین بازدید این مجموعه

با مردم مدارا کن
دعاى غلام حضرت سجّاد(عليه السلام)
نظر چاره ساز
حكايتى غريب از فقيه خراسانى‏
حكايت فروش نخلستان و انفاق آن‏
حكايت جوان صالح و پيشنهاد عجيب‏
زن بدكاره‏ در خانه عابد
حکایت يحيى وخوف از خدا
ما دزد پول مردم هستیم نه دزد اعتقادات آنها!
آشپزخانۀ عمرولیث صفار بر گردن سگ

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^