هيچ دانش و معرفتي، ارزش علم توحيد و معرفت حضرت حق را ندارد. موضوع اين علم، معرفت وجود مبارکي است که جميع صفات کمال را در بر دارد.
بالاترين و بهترين منبعي که ما را به شناخت و پيوند به او و عشق به ياري حضرت حق رساند، قرآن است. البته قرآن به ما اجازه نميدهد که به آياتش قناعت کنيم و در همين ظواهر بمانيم، بلکه از ما ميخواهد که براي فهم مفاهيم بلند ملکوتي آيات، در محضر مبارک رسول خدا9 و ائمه طاهرين: عقل خود را هزينه کنيم؛ و حقايقي را که در قلب آيات است، از بزرگان دريافت كنيم.
توجه صرف به ظاهر قرآن، به گمراهي و سردرگمي منجر ميشود.
قرآن مجيد ميفرمايد:
(يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ)[1]
يکي از اهداف والاي پيامبر، اين است که قرآن مجيد را به شما بفهماند. کتاب خداوند ميفرمايد: بخشي از اين آيات، تأويل دارد؛ يعني آيات درك عميقي دارند که نميشود آن را از الفاظ كشف كرد.
(وَ ما يَعْلَمُ تأويلهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم)[2]
اين معاني ژرف، نزد راسخون در علم است.[3]
يقيناً طلبهاي که حتی بيست سال درس خوانده، نميتواند بگويد منظور خدا از راسخون در علم، من هستم. ما هزار سال هم که درس بخوانيم، به يک جزء دانش اميرالمؤمنين نیز نمیرسیم.
منبع : پایگاه عرفان