آيت الله شهيد مرتضي مطهري (رحمت الله عليه) مي فرمايند:
2) عزاداري سنتي امروز امام حسين عليه السلام، تبديل حرکت به بنياد است. اين عزاداري که به حق درباره اش گفته شد: «من بکي او ابکي او تباکي و جبت له الجنه» - که حتي براي تباکي (خود را شبيه گريه کن ساختن) هم ارزش فراوان قائل شده - در اصل فلسفه اش تهييج احساسات عليه يزيدها و ابن زيادها و بسود حسينها و حسينيها بوده، در شرايطي که حسين (عليه السلام) به صورت يک مکتب در يک زمان حضو دارد و سمبل راه وروش اجتماعي معني و نفي کننده راه و روش موجود معين ديگري است، يک قطره اشک برايش ريختن واقعاً نوعي سربازي است، در شرايط خشن يزيدي، در حزب حسينيها شرکت کردن و تظاهر به گريه کردن بر شهدا، نوعي اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه اهل باطل و در حقيقت نوعي از خود گذشتگي است، اينجا است که عزاداري امام حسين بن علي (عليه السلام) يک حرکت است، يک موج است، يک مبارزه اجتماعي است.
اما تدريجاً روح و فلسفه اين دستور فراموش مي شود و محتواي اين ظرف بيرون مي ريزد و مسأله، شکل يک «عادت» به خود مي گيرد که مردمي دور هم جمع بشوند و به مراسم عزاداري مشغول شوند، بدون اينکه نمايانگر يک جهتگيري خاص اجتماعي باشد و بدون آنکه از نظر اجتماعي عمل «معني داري» به شمار رود، فقط براي کسب ثواب (که البته ديگر ثوابي هم در کار نخواهد بود)، مراسمي را مجرد از وظايف اجتماعي و بي رابطه با حسينهاي زمان و بي رابطه با يزيدها و عبيدالله هاي زمان به پا دارند، اينجاست که حرکت، تبديل به بنياد، يعني «عادت» شده و محتواي ظرف بيرون ريخته و ظرف خالي باقي مانده است. در چنين مراسمي است که اگر شخص يزيد بن معاويه هم از گور بدر آيد، حاضر است که شرکت کند بلکه بزرگترين مراسم را بپا دارد. در چنين مراسم است که نه تنها «تباکي» اثر ندارد، اگر يک من اشک هم نثار کنيم به جايي بر نمي خورد.
منبع : نهضتهاي اسلامي در 100 ساله اخير - ص 80 و 81 - شهيد مطهري (ره).