اميرالمؤمنين (ع) ميفرمايد:
«و ارتبک في الهلکات»
اين خيلي جمله سنگيني است كه يک طاغوت زده در انواع خطرها دست و پا ميزند و تمام راههاي چاره به روي او بسته است.
اما زينب کبري3 وقت وداع، به امام حسين (ع) گفت: حسين جان! شما شهيد ميشويد؛ بعد از شما تکليف ما اهل بيت چيست؟ سؤال واقعي بود. حضرت حسين (ع) فرمود: خواهرم در سفر از کربلا به کوفه و از کوفه به شام و از شام به مدينه، تنها تکليف شما تکيه کردن به پروردگار است. در تمام خطرات او به شما ياري ميرساند.
زينب کبري3 ديگر بحثي با امام نکرد و با کمال بزرگواري به کوفه آمد و در کوفه با کمال عزت سخنراني کرد و به دهان ابن زياد كوبيد. با کمال شوكت، در شام آبروي خاندان بنياميه و ابوسفيان و معاويه و يزيد را به باد داد. با کمال قدرت به يزيد فرمود: تمام شما خاموش ميشويد و نامتان با لعنت مردم همراه ميشود. ولي بياباني که بدن قطعه قطعه برادر من را انداختيد، در آينده قبلۀ قلوب اهل دنيا ميشود و خاک قبر امام حسين (ع) را براي مهر نماز و تبرك خواهند برد. اين توحيد است.
توحيد به انسان نقشه منفعت براي زندگي ميدهد. توحيدي که ميفرمايد:
(إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون)
منبع : پایگاه عرفان