فارسی
چهارشنبه 12 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 21 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حكم مست نسبت به نماز

در آيه 219 سوره مباركه بقره به تفصيل درباره مشروبات الكلى و مسكرات و قمار بحث شد، در اين بخش از آيه خداوند مهربان به وضع مست نسبت به نماز اشاره مى كند، و مى فرمايد در حال مستى به نماز نزديك نشويد، نماز و حتى مسجد كه محل نماز است حريم حضرت حق، و عرصه معنوى و ملكوتى است، و كسى كه حرمت حكم تكليفى را حفظ ننموده، و خود را به حرام آلوده كرده، و خون و گوشت و قلب و مغز را به چنين نجاستى نجس نموده، حق ورود به عرصه عرشى نماز و مسجد را كه جاى عبادت براى حضرت مولاست ندارد.

نمازگزار بايد از حرام تهى باشد، از طهارت معنوى نصيب داشته باشد، در نماز نيت خالص و توجه به مفاهيم سوره حمد و سوره توحيد و ذكر ركوع و سجود و تشهد بياورد و بفهمد كه در برابر چه كسى ايستاده و چه سفرى را به سوى چه مقصدى شروع كرده است؟ و توجه داشته باشد كه فلسفه و حكمت نماز پاك شدن از فحشا و منكرات است، و نماز حقيقى بازدارنده از هر زشتى و بدى و حافظ انسان از سيئات روحى و اخلاقى است، و مستى حايل و سدّى و حجاب و مانعى در برابر تحقق همه اين واقعيات است، و اتفاقاً سكر و سكارى به معناى سدّ و حجاب است، و مستى ميان عقل و انسان مانع مى شود و در نظام فكرى و عقلى و روحى اختلال ايجاد مى كند و نمى گذارد انسان در محضر حضرت دوست حاضر شود، و با او عاقلانه و عاشقانه مناجات كند، و علاوه بر اصل مستى چه بسا كه مستى نظم و ترتيب سوره حمد و توحيد و بقيه اذكار نماز را به هم بزند و از اين طريق نيز مانع از تحقق نماز به معناى واقعى گردد.

نماز اعلام تسليم همه وجود به خداوند، و گردن نهادن به حكم او، و قرار گرفتن در محضر مبارك حضرت حق و نمايشى معنوى از ادب عبد در برابر مولا و حركت به سوى لقاء و قرب است، و مست در عين ورود به نماز از همه اين فيوضات محروم است و چه بهتر كه در حال مستى خود را به زحمت نيندازد و به كارى باطل و بيهوده وارد نشود.

به اين نكته بايد توجه داشت كه مستى نه فقط محصول تلخ مسكرات است، بلكه مستى به فرمود اميرمؤمنان (ع) چند نوع است و بر هر عاقلى واجب و لازم است از هر نوع مستى بپرهيزد:

«ينبغى للعاقل ان يحترس من سكر المال، و سكر القدرة، و سكرالعلم، و سكر المدح، و سكر الشّباب فان لكل ذلك رياحاً خبيثة تسلب العقل و تستخّف الوقار.»

شايسته است انسان عاقل از مستى ثروت، و مستى قدرت و مستى علم و دانش، و مستى ستايش و مدح و مستى جوانى بپرهيزد، زيرا هر كدام از اين مستى ها بادى پليد دارد كه عقل را مى ربايد و وقار را از ميان بر مى دارد.

هريك از اين مستى ها به تناسب خودش بين انسان و عقل حاحب و سد مى شود، و در نظام فكرى و روحى اختلال ايجاد مى كند و نمى گذارد آن چنان كه بايد انسان وارد حريم ملكوتى نماز شود، و آن نمازى كه شارع مقدس از انسان خواسته اقامه كند، و شرايط آن را به جاى آورد و عملى مقبول و قابل پذيرش به پيشگاه حق عرضه بدارد.

انسانى كه همه وجودش غرق ثروت خواهى است و شب و روزش مشغول تكاثر است، و اتصالى به قناعت ندارد، چنانچه اهل نماز باشد آيا با مستى نسبت به مال قدرت دارد نمازى كه خداوند با شرايط لازم از او خواسته به جاى آورد؟!

كسى كه بر تخت قدرت به هر نسبتى تكيه زده، و قلب و فكر و جانش مسحور آن است، و براى حفظ آن با همه وجود مى كوشد و در همه دقايق شب و روز نسبت به آن دغدغه دارد و آنى از آفات راحت نيست مى تواند مانند اهل نماز، اهل نماز باشد؟!

آن كه مغرور به علم است و در برابر توده مردم دچار خود تورّمى و كبر و غرور است و در نهايت دچار حجاب اكبر است كجا مى تواند نمازى با خلوص نيت، و توجه به حقايق آن، از خود ظهور دهد؟!

كسى كه به خاطر انجام بعضى از امور مثبت، و حتى براى كار انجام نداده، هر لحظه متوقع ستايش مردم و مدح گوئى آنان نسبت به خود است، و اگر از او ستايشى نشود به شدت ناراحت و اندوهگين است، مى تواند نمازى در خور مقام دوست ارائه دهد؟ اگر هم ارائه دهد با آغشته بودن به حال شيطانى ريا انجام مى دهد تا بخاطر نمازش مورد مدح و ثنا قرار گيرد و نهايتاً عملى باطل و غير قابل قبول انجام مى دهد.

جوانى كه غرق هيجانات شهوت است، و دچار زياده خواهى است و به اندام و زيبائى اش مى نازد و در مستى و سكر جوانى است كجا مى تواند وارد حريم نمازى كه مولا از او خواسته گردد و نمازى برابر با خواسته شارع اقامه كند؟!

ميبدى مى گويد: سكر مستى است و مستى بر تفاوت است و مستان مختلف اند يكى از شراب خمر مست است، يكى از شراب غفلت يكى از حبّ دنيا يكى از رعونت نفس و خويشتن دوستى، و اين از همه صعب تر است، كه خويشتن دوستى گبر مسلكى است، و تخم بيگانگى و پرده بيدولتى و اصل و ريشه همه تاريكى.

او كه از خمر مست است و در آن ترسان و از بيم عقوبت لرزان، غايت كار او حرقت است در آتش عقوبت گرش نيامرزد، و باشد كه خود بيامرزد كه فرموده است: إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً.

اما آن كسى كه مستى او از نخوت نفس است و كبر و خويشتن پرستى، كار او بر خطر است و مايه وى زيان و عمل وى بر وى تاوان، در خطر استدراج و مكر و بيم فرقت جاودان. «1» در پاره اى از روايات آمده كه منظور از سكر حالت خواب يا كسالت، يا چرت، يا خواب برخاسته از سنگينى معده بر اثر پرخورى است، در اين حالات نبايد قيام به نماز كرد، زيرا در اين حالات نماز به آن صورت كه شارع از انسان طلبيده نماز با نيت، با توجه، با حال، اثر گذار، تحقق پيدا نمى كند.

عياشى از زرارة از حضرت باقر (ع) روايت مى كند كه آن حضرت فرمود:

«لاتقم الى الصلاة متكاسلًا ولامتناعسا ولامتثاقلا فانها من خلال النفاق فان الله نهى المؤمنين ان يقوموا الى الصلاة و هم سكارى يعنى من النوم:»

در حال كسالت، چرت، سنگينى خوابآور براى نماز برنخيز زيرا چنين نمازى از خصلت هاى منافقانه است زيرا خداوند اهل ايمان را از اين كه در حال مستى به نماز روى آورند نهى كرده، و سكارى به معنى خواب است.

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

عاقبت اندیشی
غفلت عامل خود فراموشی
برپایی مجالس اهل بیت (ع)
اخلاق خدا را رعایت کنید
شیعه‌ مورد نظر ائمه
نزدیک شدن به خدا
مرگ بدكاران از نظر قرآن
سقوط پس از رفعت‏
امام مهربان
عفت وپاکدامنی

بیشترین بازدید این مجموعه

علت قبول نشدن توبه
قدر شناسان نعمت
شرايط اجراى حد
خانه‏اى در بهشت‏
ممارست و تحمل، راز موفقيت‏
غفلت عامل خود فراموشی
شیعه‌ مورد نظر ائمه
برپایی مجالس اهل بیت (ع)
عظمت مقام حضرت سیدالشهدا(ع)
دیدن امام حسین(ع)

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^