شيطان براى فريب انسان داراى اعوان و انصارى است كه اعوان و انصارش اعم از جماد و حيوان و انسان است.
او از هر طريقى كه بتواند به فريب انسان اقدام كرده و آدمى را به ظواهر زندگى مغرور نموده و از راه خداى بزرگ باز مى دارد.
پيامبر عزيز اسلام صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
شيطان پس از هبوط از مقام عزت و نورانيت براى فريب انسان متوسل به وسائلى شد از جمله:
1- حمام هاى عمومى «كنايه از اين كه گاهى افراد آنجا را براى معصيت انتخاب مى كنند».
2- محل كسب و كار «جهت پر كردن جيب مردم از حرام».
3- طعامى كه بر آن نام خدا برده نشده.
4- كليه مسكرات.
5- موسيقى.
6- اشعار بيهوده و باطل از قبيل تصنيف هاى مجالس لهو.
7- كتب ضلال.
8- دروغ گويى.
9- سحر و شعبده و جادو و ساحران.
10- خطرناك ترين دام او زنان طناز و عشوه گرند كه هر قدرتمندى را كه در برابر شهوت ضعيف است به زانو درآورد .
قرآن مجيد درباره اقوامى كه هلاك شدند مى فرمايد:
[وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ كانُوا مُسْتَبْصِرِينَ ] .
و شيطان عمل هاى [زشت ] آنان را برايشان آراست، در نتيجه آنان را از راه [خدا] باز داشت در حالى كه [براى تشخيص حق از باطل ] بصيرت داشتند.
بياييد به هشدارهاى حضرت حق كه محب و عاشق و دوستدار واقعى ماست توجه كنيم، بياييد سخن خداى خود را باور كنيم، بياييد به دلسوزى هاى حضرت او ارج نهيم، فريب دشمنان خدا را نخورده و از صراط مستقيم حضرت اللّه منحرف نشويم، مدت عمر كوتاه و مرگ هم چون سايه به دنبال ماست، سعى كنيم در تمام لحظات بيدار باشيم، تا بيدار بميريم، اگر در غفلت بسر بريم، ممكن است به طور ناگهانى و بى خبر مرگ ما فرا رسد و دست ما از همه برنامه هاى حق كوتاه باشد!
وقت كوچ است الرحيل اى دل از اين جاى خراب |
تا زحضرت سوى جانت ارجعى آيد خطاب |
|
بال و پر ده مرغ جان را تا ميان اين قفس |
بر دلت پيدا شود در يك نفس صد فتح باب |
|
عقل را و نقل را هم چون ترازو راست دار |
جهد كن تا در ميان نه سيخ سوزد نه كباب |
|
چون زعقل و نقل ذوق عشق حاصل شد تو را |
از دل پر عشق خود آتش زن اندر نان و آب |
|
گر چه عالم مى نمايد ديگران را آب خضر |
تو چنان گردى كه گردد پيش تو هم چون سراب |
|
گر چنان گردى جدا از خود كه بايد شد جدا |
ذره اى گردد به پيش نور جانت آفتاب |
|
گر صواب كار خواهى اندرين وادى صعب |
از خطاى نفس خود تا چند بينى اضطراب |
|
آخر اى شهوت پرست بى خبر گر عاقلى |
يك دمى لذت كجا ارزد به صد ساله عذاب «1» |
|
منبع : پایگاه عرفان