فارسی
سه شنبه 06 شهريور 1403 - الثلاثاء 20 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 2
100% این مطلب را پسندیده اند

صاحب خانه‌ای که نگذاشت دزد منزلش دست خالی بیرون رود!

صاحب خانه‌ای که نگذاشت دزد منزلش دست خالی بیرون رود!

حکایت است که دزدى به خانه احمد خضرویه آمد، در خانه او چیز قابل توجهى براى سرقت نیافت ، خواست با دست خالى از خانه احمد بیرون رود، بزرگوارى و عطوفت احمد مانع شد که دزد با دست خالى از خانه بیرون رود ، ندا داد : اى دزد ! راضى نیستم با دست خالى از خانه ام بیرون روى ! دلوى از آب چاه برگیر و غسل توبه کن ، سپس وضو بساز و مشغول نماز و توبه و استغفار شو ، شاید وسیله اى فراهم گردد که با دست خالى از خانه من نروى . چون افق روشن صبح دمید ، بزرگى صد اشرفى به عنوان هدیه نزد شیخ آورد ، شیخ آن صد اشرفى را به دزد داد و گفت : این پاداش ظاهرى یک شب عبادت و اخلاص توست . دزد را حالتى دست داد که از همه گناهان توبه کرد و روى به خدا کرد .

 

شیخ را گفتا که من دزدى سقط *** کرده بودم از جهالت ره غلط

یک شبى کز بهر او کردم نماز *** رستم از دزدى و گشتم بى نیاز

تا بدانى تو که اندر دو جهان *** نیست کس را با خدا هرگز زیان


منبع : پایگاه عرفان
0
100% (نفر 2)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حکایت ثعلبة بن حاطب‏
داستانى شگفت از مبارزه با نفس‏
حكايتى عجيب از اوضاع و احوال دنيا
چه كسى را توانايى عبادت على است؟
حكايت ابراهيم ادهم‏
داستانى شگفت از انسانى شاكر
توبه مرد گناهکار
 بهره‏ هاى حج‏
عجب دندانهاى سفيدى!
ماجرای زن بدکاره ای که به زندان امام کاظم (ع) رفت

بیشترین بازدید این مجموعه

حكايت ابراهيم ادهم‏
داستانى شگفت از مبارزه با نفس‏
داستانى شگفت از انسانى شاكر
حکایت ثعلبة بن حاطب‏
چه كسى را توانايى عبادت على است؟
حكايتى عجيب از اوضاع و احوال دنيا

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^