اما علم دیگر که دانستنش ضروری است، این که این نعمتها را که از جانب اوست کجا باید خرج کنیم؟ پس در مجموع، سه مسأله اصلی وجود دارد: نعمتها چیست؟ نعمتها از کیست؟ و در کجا باید آنها را خرج کنیم؟ این سه علم را که پیدا کنیم دیندار واقعی شدهایم.
این کره زمین با این عظمت و حجمش، به هیچ جا تکیه ندارد و در هر بیست و چهار ساعت یکبار برای پدید آمدن شب و روز دور خودش میگردد و سالی یکبار هم برای پدید آمدن چهار فصل باید دور خورشید بگردد. این گردش عظیم از دقیقترین ساعتهایی که در جهان میسازند منظمتر کار میکند. نظم عالم به گونهای است که تمام منجمین شرقی و غربی در تقویم خود مینویسند که مثلا سیصد و شصت و پنج شبانه روز دیگر، ساعت نه و دوازده دقیقه و هشت ثانیه و یک بیستم ثانیه، خسوف در ماه شروع میشود و بدون کم و زیاد همانگونه نیز میشود. پاستور میگوید چه کسی این کار را میکند؟! آیا مرده میتواند چنین نظمی به عالم بدهد؟! آنقدر مسأله روشن است که دانشمندان لائیک و بیدین هم دیدهاند، چرا منِ مسلمان نبینم؟ من که نزدیکترم و در کنار این قرآن و این پیامبرم چرا نبینم؟ آنها که دائم یاد خدا بودهاند این گونه بودهاند و هر چه را دیدهاند از خدا دیدهاند. آنان هیچ چیز را با نگاه استقلالی نمیبینند.
امیرمؤمنان(س) که میفرماید من دائم خدا را میبینم، اینگونه میدیده است. وقتی انسان خدابین شود و تمام نعمتها را از سوی خدا ببیند به اندازه پوست جوی نعمتهای خدا را از بین نمیبرد. او چون این نظام حیرت انگیز و دستگاه دقیقتر از ساعت را میبیند آن وقت نمیتواند به خودش بهقبولاند که بینظم باشد و در نتیجه او هم رنگ خدا را میگیرد. پس، به خود میگوید: همانگونه که خدا ناظم، عادل و حکیم است و جهان او هم بر مبنای نظم و عدل و حکمت است، من هم باید همان راه را طی کنم.
بنابراین، این یک علم است که بدانیم چه کسی نعمتها را داده است: )الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُم
قرآن مجید میفرماید: این مجموعه عظیم از نعمتها که زمین آنها را میرویاند با رنگها، مزهها و شکلهای مختلف، تمامشان محصول خاک و آب است. این خاک و آب در اختیار شماست، اگر میتوانید شما هم آنها را مخلوط کنید و یکی از چیزهایی را که من ساختم بسازید. اکنون که نمیتوانید پس به این نقطه برسید که فقط محبوب عالم باید بگوید که آنچه را که ما دادیم کجا باید هزینه کنید. حداقل آن این است که ای بندگان خدا مال خدا را برندارید و در کوره آتش تبدیل به خنجر کنید و با آن علیه خود او شروع به دریدن و جنگیدن کنید. البته این حداقل رعایت است و حد نهاییاش آن است که باید به گونهای تسلیم شد که خود را ندید و فقط خدا را باید دید. یعنی باید بگوییم ما اصلا چشم نداریم که غیر تو را ببینیم، گوش نداریم که صدای غیر تو را بشنویم، پا نداریم که به طرف غیر تو برویم، دست نداریم که با غیر تو بیعت بکنیم و زبان نداریم که غیر تو را بخوانیم. بنابراین، هم نعمتها را بشناسیم و هم بدانیم که همه چیز از اوست.
منبع : پایگاه عرفان