مولايم و سرورم،و چه بسا بنده اى كه به شامگاه و صبحگاه درآمد درحالى كه به مرگ نزديك شده،و فرشته مرگ در ميان يارانش او را محاصره كرده است،در جستجوى درمانى براى سختيهاى جان دادن و گردابهاى آن است،چشمانش به راست و چپ مى چرخد،به محبوبان و دوستان و ياران صميمى اش مى نگرد،از گفتار بازداشته،و از خطاب محروم گشته و از روى حسرت بر خود مى نگرد،بر دفع زيان و جلب سودى توان ندارد،و من از همه اينها به جود و كرمت در آرامش هستم،پس معبودى جز تو نيست،پاكى تو كه تواناى شكست ناپذير و بردبارى كه شتاب نورزى،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و مرا بر نعمتهايت از شاكران و در برابر عطاهايت از ذاكران قرار بده،و به حق مهرت بر من مهر ورز اى مهربان ترين مهربانان.
منبع : پایگاه عرفان