فارسی
جمعه 02 آذر 1403 - الجمعة 19 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 4
75% این مطلب را پسندیده اند

در حالى كه چشم‏ها به خواب است‏


عبداللّه بن حسن مى‌گويد:
كنيزى رومى داشتم كه از حالات او تعجّب مى‌كردم، بعضى از شب‌ها نزديك من مى‌خوابيد، چون بيدار مى‌شدم او را نمى‌يافتم، به دنبالش مى‌گشتم، مى‌ديدم در جايى از خانه سر به سجده گذاشته و مى‌گويد: به محبّتى كه بر من دارى مرا بيامرز. به او گفتم: نگو به محبّتى كه بر من دارى، بگو به محبّتى كه بر تو دارم. گفت: نه، او بود كه به محبّتش مرا از شرك نجات داد، او بود كه به عشقش بر من ديده‌ام را در اين دل شب بيدار نگاه داشت، در حالى كه چشم‌ها به خواب است!!


منبع : پایگاه عرفان
  • عبادت
  • نماز شب
  • عبادت در شب
  • محبت خدا
  • 0
    75% (نفر 4)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    حکایت توبه «وحشى»
    بيست و چهار خزانه براى بيست و چهار ساعت
    تو را چگونه ببينم
    مواردى از تاريخ اسلام‏
    سه مسلمان تائب
    از عجايبى كه ديده‏اى برايم بازگو كن‏
    استغراق در حق‏
    پیامبر سه شبانه روز گریست
    حکایتی از بی ارزشی دنیا
    اى خليفه! راه تنگ نبود كه بر تو گشاد گردانم!

    بیشترین بازدید این مجموعه

    سه مسلمان تائب
    تو را چگونه ببينم
    بيست و چهار خزانه براى بيست و چهار ساعت
    گوشه‏اى از عبادت امام حسن عليه‏السلام
    خود را امتحان كنيم
    حکایت توبه «وحشى»
    حکایت خدمت به پدر و مادر
    حکایتی از بی ارزشی دنیا
    شهادت حق‏
    اى خليفه! راه تنگ نبود كه بر تو گشاد گردانم!

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^