«هنتر» كه خود غربى است درباره مسلمان دوره گذشته «هند» مىگويد:
«مسلمانان پايينتر و عقب افتادهتر از هندوها نبودند؛ بلكه اين حكومت انگليس بود كه آنها را چنين سركوب كرد».
قدرت حاكم و سلطه نيرومند غرب مىكوشيد كه حتى رابطه مردم را با سنن و نظامات، و آداب و فرهنگشان قطع كند و مردم را به اقتباس فرهنگ تازه غرب وادار نمايد.
مسلمانان خود داراى ايدئولوژى؛ يعنى: طرز تفكر و تاريخ و فرهنگ اختصاصى مىباشند، ولى كوشش و تلاش استعمار براى اين كه فرهنگ غرب را در مغز مردم مسلمان فرو كند، شكافى در جامعه اسلامى ايجاد كرد، اين شكاف از طرف قدرت حاكمه، به صورت تصادم و اختلاف دامنهدارى درآمد، به اين ترتيب كه: آنهايى كه بر ضدّ سنتها و نظامات عالى خود قيام كردند، متجدد و مترقى ناميده شدند، و كسانى كه از تسليم شدن در برابر يورش فرهنگى پليد غرب امتناع ورزيدند، محافظه كار، مرتجع، كهنه پرست و عقبافتاده لقب گرفتند .
آرى! وقتى گهنكاران حرفهاى، لا ابالىهاى هرزه، قماربازان و شرابخواران، جوجه فكلىهاى خود باخته، شبنشينهاى مست، آنان كه از هر گونه برنامه غير انسانى نسبت به خود و ناموس خود روىگردان نيستند، و آنان كه وقتى مصدر برنامه مهمى شدند، از دزديدن مليونها تومان مال مردم ضعيف و ناتون دريغ ندارند؛ متجدد و متمدن ناميده شدند، اما كسانى از وضع پريشان و نابسامان امت اسلامى رنج مىبرند، و تا آخرين لحظه عمر دستشان به هيچ خيانتى آلوده نمىشود، و در پنج وقت با كمال خشوع و تواضع در پيشگاه الهى صورت به خاك مىسايند و امانات مردم را به مردم بازمىگردانند، و در تمام برنامههاى عامالمنفعه شركت مىجويند، و از جانبازى و فداكارى در راه حق مضايقه نمىكنند، و براى عظمت و سربلندى ملت اسلام از تمام دارايى خود مىگذرند، محافظهكار و عقب افتاده لقب بگيرند، معلوم مىشود كه استعمار تا چه اندازه در نقشههاى خود موفق بوده كه همچون خون در تمام برنامههاى عقلى و فرهنگى بيشتر ملتهاى اسلامى جريان دارد!!
منبع : پایگاه عرفان