لطفا منتظر باشید

مجادله نقاشان رومى و چينى‏

  • تاریخ انتشار:   4 شهريور 1394
  • تعداد بازدید:   430


قصه پندآموز مجادله نقاشان رومى و چينى را نشنيده‏ايد كه هر دسته مدعى شدند كه ما هنرمندتريم.
امير مملكت براى امتحان به هر دسته اطاقى داد كه نقاشى كنند، تا از روى كار آن‏ها قضاوت شود.
اين دو اطاق مقابل و رو به روى يكديگر بودند، دو دسته مزبور مشغول كار شدند.
نقاشان چينى هر روز انواع و اقسام رنگ‏ها، از امير مى‏گرفتند و نقاشى مى‏كردند، ولى نقاشان رومى در به روى خود بسته بودند و به هيچ رنگى توسل نجستند و فقط ديوار را صيقل مى‏زدند. چون روز موعود و زمان امتحان فرا رسيد، امير حاضر شد. نقاشى چينى‏ها را ديد، ولى بهتر از آن عكس‏هاى تصاويرى بود كه روميها بر ديوارهاى صيقل خورده و صاف شده پديدار ساخته بودند.
مولانا در اين زمينه مى‏گويد:
روميان آن عارفانند اى پسر نى ز تكرار و كتاب و نى هنر
ليك صيقل كرده‏اند آن سينه‏ها پاك از آز و حرص و بخل و كينه‏ها
اهل صيقل رسته‏انداز بوى و رنگ دمى بينند خوبى بى‏درنگ‏
نقش و قشر و علم را بگذاشتند رايت عين اليقين افراشتند

منبع :
نظرات کاربران (0)
ارسال دیدگاه