فارسی
شنبه 01 دى 1403 - السبت 18 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حكايت تواضع ملا طاهر قزوينى‏

 

ملا طاهر قزوينى، در شهر قزوين، كتابى از ملا محسن فيض به دستش رسيد و اين علم پيچيده فيض را متوجه نشد. گفت: نويسنده اين كتاب، كافر است. فيض انسان كوچكى نبود. چهارصد سال است كه مردم و علما سر سفره فيض كاشانى هستند. سه ماه بعد دريافت كه اشتباه كرده است. با پاى برهنه، حدود صد و چند كيلومتر، از قزوين و بويين زهرا و جاده ساوه به قم آمد و نود كيلومتر هم تا كاشان آمد و درِ خانه فيض را زد. فيض گفت: كيست؟ با گريه گفت:

«يا محسن قد أتاك المسى ء»

گفت من در حق تو اشتباه كردم. اين هم پاهاى تاول زده ام. آمده ام بگويم: اشتباه كرده ام. من طاقت عذاب خدا را ندارم.

آتش عشق از من ديوانه پرس

 

كوكبه شمع ز پروانه پرس

ما كه در اين آتش سوزنده ايم

 

كشته عشقيم و به او زنده ايم


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حکایتی از ضايع كردن نماز
حكايت فروش نخلستان و انفاق آن‏
تعبیر خواب ابن سیرین
حکایت آسيه و معبود واقعى‏
حكايت تواضع ملا طاهر قزوينى‏
چگونه جسارت كنم ؟
جلوگيرى از حج
اين همه بلا و مصيبت
صداى قلب مادر
گذشت از خود

بیشترین بازدید این مجموعه

از تأخير در اجابت نترسيد
تدارك خدا
حكايت سبكتكين با آهو
حكايت ابراهيم ادهم‏
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
داستان عجيب سليمان اعمش‏
داستان شگفت انگيز سعد بن معاذ
حکایت خدمت به پدر و مادر
جابر بن عبداللَّه انصارى‏
صداى قلب مادر

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^