با توجه به اختلافاتى كه براى مردم پيش مىآيد، و براى حل آن نياز به قضاوت و قاضى است، اگر كسى واجد شرايط باشد و اين منصب را قبول ننمايد، نه تنها مشكلى به مشكلات جامعه اسلامى افزوده؛ بلكه سد راه حل مشكلات شده است، و اين خود خيانتى آشكار و غير قابل عفو در اسلام است.
آرى! نپذيرفتن مسئوليتى كه از طريق خدا متوجه انسان است، ظلم به اسلام و مسلمين است، كه در اين زمينه لازم است انسان واجد شرايط از وسوسههاى شيطانى و احتياطهاى بيجا جداً بپرهيزد.
عدم قبول منصب قضا، براى كسى كه اهليت دارد، دهن كجى به حكم اللَّه است و كمك به از كار انداختن چرخ اسلام!!
وقتى از ائمه براى حل اختلافات سئوال مىكنند و آن بزرگواران مردم را به آگاهان و پاكان ارجاع مىدهند، دليل بر اين است كه واجدين شرايط بايد اين منصب را بپذيرند و از اين راه به كمك اسلام و مسلمين برخيزند، و نيز دليل بر اين است كه ائمه طاهرين قبول اين منصب را از طرف واجدين شرايط امضاء كرده و حتى با بودن خودشان، افرادى را براى اين امر مهم نصب مىفرمودند!!
در روايت بسيار مهمى از قول امام ششم آمده است:
ايّاكُمْ انْ يُحاكِمَ بُعضُكُمْ بَعْضاً الى اهْلِ الْجَوْرِ وَلكِنِ انْظُرُوا الى رَجُلٍ مِنْكُمْ يَعْلَمُ شَيْئاً مِنْ قَضائنا فَاجْعَلُوهُ بَيْنَكُمْ فَانّى قَدْ جَعَلْتُهُ قاضِياً فَتَحاكَمُوا الَيْهِ .
«از اين كه در حل مشكل خود به قاضيان ظالم رجوع كنيد، سخت بپرهيزيد، در اين زمينه به دنبال كسى برويد كه تا اندازهاى به مكتب ما آگاه است، من او را قاضى بين شما قرار دادم، حكم او قابل قبول است و شما هم محاكمه خود را به او واگذاريد».
و در روايتى از «ابى خديجه» آمده است:
بَعَثَنى ابُو عَبْدِاللَّهِ عليه السلام الى اصْحابِنا فَقالَ: قُلْ لَهُمْ ايَّاكَمْ اذا وَقَعَتْ بَيْنَكُمْ خُصُومَةٌ أوْ تَدارى فى شَىءٍ مِنَ الْاخْذِ وَالْعَطاءِ انْ تَحاكَمُوا الى احَدٍ مِنْ هؤُلاءِ الْفُسّاقِ، اجْعَلُوا بَيْنَكُمْ رَجُلًا قَدْ عَرَفَ حَلالَنا وَحَرامَنا قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ قاضِياً وَايَّاكُمْ انْ يُخاصِمَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً الَى السُّلطانِ الْجائِرِ .
«امام ششم مرا نزد شيعيان فرستاد وفرمود: به آنان بگو هرگاه بين شما نزاعى واقع شد، يا در امر مالى اختلافى روى داد، براى حل دعوا به اين قاضيان دست نشانده فاسق مراجعه نكنيد، رجوع شما به كسى باشد كه به حلال و حرام ما آگاه است، من او را قاضى قرار دادم، مواظب باشيد نزد حاكم ستمگر به دادخواهى نرويد».
و در توقيع امام زمان آمده است:
امَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعُوا فيها الى رُواةِ احاديِثنا فَانَّهُمْ حُجَّتى عَلَيْكُمْ وَانَا حُجَّةُ اللَّهِ .
«در پيش آمدها به راويان حديث مراجعه كنيد كه آنان بر شما حجتاند و من حجت خدايم».
منبع : پایگاه عرفان