نشانه زهد در سوره «حدید» آمده است:
«لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما اتکم» (1).
اگر کسی خواست بفهمد به مقام زهد رسیده و به قرارگاه آن بار یافته است یا نه، نشانه آن این است که نه هنگام آمدن متاع دنیا خوشحال و نه هنگام رخت بر بستن آن نگران خواهد شد.
گاهی انسان، در حقیقت، سوداگر است ولی خود را زاهد می پندارد و این روا نیست؛ یعنی چون طمع نعمتهای بهشت دارد، در دنیا زاهد است مانند مهمانی که کم بخورد تا در سفره مهمانی بتواند پرخوری کند که این، زهد نیست بلکه فرومایگی روح و یک سوداگری مذموم است؛ یعنی، گاهی کسی دنیا را برای دنیا یا ستایش مردم، ترک و خود را به این اوهام سرگرم می کند و او در این صورت، سوداگر و به تعبیرمحقق طوسی فرومایه است(2). ولی گاهی انسان ازمسائل دنیا می گذرد و زاهدانه زندگی می کندتادرآخرت به آتش جهنم نسوزدیابه بهشت برود (نه برای خوردن) . در این صورت نیز گرچه امید بهشت خوب است ولی درجه عالیه کمال انسانی نیست.
زهد راستین آن است که انسان نسبت به غیر خدا زاهد یعنی بی رغبت و نسبت به خدا راغب باشد و «ماسوی الله» را برای «الله» ترک کند؛ آن خدایی که همه چیز است و در اعماق هستی انسان، حضور و ظهور و بر آن، احاطه دارد و همه هستی انسان را لذیذ و کامیاب می کند؛ لذتی که قابل وصف نیست.
در باره امام سجاد (علیه السلام) نقل شده است که در دل شب می فرمود:
«این الزاهدون فی الدنیا این الراغبون فی الاخرة» (3)
یا فرشتگانی که زاهدان را ندا می دهند، ناظر به همین قسم از زهد است. البته در اوائل امر، سخن از
«و الاخرة خیر و ابقی» (4)
است، ولی در مراحل نهایی
«و الله خیر و ابقی» (5)
مطرح است.
پی نوشت ها:
1. سوره حدید، آیه 23.
منبع : پایگاه حوزه