به آيهاى در سوره مباركه يونس توجه كنيد، چقدر اين آيه عالى است. محبوب ازل و ابد دارد حرف مىزند. آن كسى كه نگاه تربيتى به كل عالم دارد و به ما بيشتر، او دارد حرف مىزند. مىخواهيد يا نمىخواهيد؟ باز هم از هر ده نفر مرد و زن امروز جهان، هشت نفر مىگويند نمىخواهيم. اى كاش فقط نمىخواستند، پيغمبر صلى الله عليه و آله را مسخره نيز مىكنند، كاريكاتور ايشان را مىكشند. ميلياردها تومان به كشور آنها ضرر مىخورد، بعد از ضرر مىآيند مىگويند: اين كاريكاتورها را امسال در كتاب درسى چاپ مىكنيم. يعنى ما را نابود هم بكنيد، ما بايد با پيغمبران بجنگيم. جنس ما را يك ميليارد مسلمان نخريدند نخرند، نهايت اين است كه ما نابود مىشويم، براى ما بهتر است، بگذار ما نابود شويم، اما به پيغمبر صلى الله عليه و آله فحش بدهيم. اين جنس دو پا است.
خدا حرف مىزند، اما گوشى مىخواهد كه اين حرفها را مانند حضرت موسى عليه السلام بگيرد. من دلم مىخواست كه تك تك مردم ايران قرآن را مىفهميدند.
اوايل سوره طه را نگاه كنيد! «1» وقتى خدا با حضرت موسى عليه السلام حرف مىزند، شما ببينيد او با شنيدن كلام خدا چه حالى شده است. كسى مىتواند حال حضرت موسى عليه السلام را درك كند؟
به حضرت سيد الشهداء عليه السلام عرض كرد:
من غصه بزرگى دارم. امام عليه السلام فرمودند: آن غصه چيست؟ گفت: نماز شبم كه تمام مىشود و فجر صادق مىدمد و مؤذن «الله اكبر» اذان صبح را مىگويد، من مىخواهم دق كنم. قلبم مىخواهد بايستد. يابن رسول الله! چرا من اين گونه هستم؟
حضرت مىفرمايد:
جلسه خصوصى هر كسى با محبوبش تمام شود، همين حال را دارد. تو را چون راه مىدهند كه وقتى مجلس تمام مىشود، اين حال به تو دست مىدهد. «2» آفرين به سعدى كه زيبا مىسرايد:
اگر لذت ترك لذت بدانى دگر شهوت نفس لذت نخوانى
«يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ» *
اين «كُمْ» يعنى تك تك شما، يعنى با همه دارد حرف مىزند. گاهى مىفرمايد:
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ» اينجا با يك نفر دارد حرف مىزند. اما در اين آيه با تك تك مردم تا روز قيامت حرف مىزند؛ يعنى كل مردم جهان.
من چنين نگاهى به شما دارم، كه با دوا دادن به شما، براى درمان دردهاى درونى، با راهنمايى كردن به جادهاى كه آخرش بهشت است، با نصيب كردن رحمت ويژهام، اين نگاه را به شما دارم، آيا مىخواهيد؟ از ده نفر، هشت نفر مىگويند نمىخواهيم، ما جزء آن دو نفر بوديم، در اين دو نفر نيز يكى عليل و بيمار است و يكى خوبى را مىخواهد. خوش به حال كسانى كه كل خوبى را مىخواهند. آنها اين خواستن را به عبادت و خدمت تبديل مىكنند و خدا از نظر پاداش، با اينها چه مىكند.
منبع : پایگاه عرفان