فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0
تاریخ انتشار : 8 شهريور 1396 ساعت 10:32 صبح

استاد انصاریان: کسی که بهشت و جهنم پیشِ روی اوست، به هیچ‌چیز دیگری مشغول نیست  

استاد انصاریان: کسی که بهشت و جهنم پیشِ روی اوست، به هیچ‌چیز دیگری مشغول نیست   

قم - دارالعرفان/ محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی با بیان اینکه مردم در ظرفیت تفاوت دارند و هر کسی بهشت و دوزخ و جاده را با عینک یقین خود می‌بیند، گفت: کسی که بهشت و جهنم پیشِ روی اوست، به هیچ‌چیز دیگری مشغول نیست و تلاش می کند که خود را به بهشت برساند.

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در بیت حضرت آیت‌الله‌ العظمی بروجردی(ره)، اظهار کرد: جامع‌ترین تعبیری که از سخن، کلام و روایات اهل‌بیت(ع) شده، تعبیری است که از وجود مبارک حضرت هادی(ع) نقل شده است. تعبیر در زیارت بی‌نظیر جامعهٔ کبیره است که به زبان امروزی‌ها می‌توان گفت زیارت جامعه شناسنامهٔ عقل، روح، قلب، عمل و اخلاق ائمهٔ طاهرین(ع) و اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) است.

معرفت به اهل‌بیت(ع) حصار الهی است

وی ادامه داد: کاش در کتاب‌های درسی و آموزشی، کتاب‌های علوم انسانی و دانشگاهی، بخش‌هایی از زیارت جامعهٔ کبیره به‌عنوان درس شناخت اهل‌بیت(ع) قرار داده می‌شد؛ کاش متخصصین مسائل الهی در حوزه‌های علمیه، هفته‌ای دو یا سه‌بار جامعهٔ کبیره را درس می‌دادند؛ چراکه انسان با شناخت واقعی اهل‌بیت(ع) یقیناً از گمراهی مصون خواهد ماند و دزدان راه انسانیت به فرمودهٔ امام صادق(ع) - که یک گوشه‌ آن را شیخ اعظم در «رسائل» نقل کرده - شیعهٔ بدون معرفت را نمی‌دزدیدند. معرفت به اهل‌بیت(ع) حصار الهی است، چنانکه در روایت معروف آمده است: «ولایت علی ابن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی».

استاد انصاریان با بیان اینکه یک عذاب دنیا گمراهی و افتادن در فساد و گناهان کبیره هست که سبب عذاب آخرت است، گفت: پروردگار در این حدیث قدسی، ولایت امیرالمؤمنین(ع) را صریحاً اعلام فرموده که حصار من است و هیچ شیطانی، ابلیسی، ضالی، مظلی به درون این حصار راه ندارد و نمی‌تواند گوهرهای قرارگرفتهٔ در این حصار را - که شیعیان بامعرفت و اهل عمل هستند - بدزدد. وجود مبارک امام هادی(ع) مجموعهٔ فرمایشات اهل‌بیت(ع) را می‌فرمایند: «کلامکم نور». هیچ‌کسی در این دنیا شناختش نسبت به اهل‌بیت(ع) کامل‌تر از امام معصوم(ع) - که عقل کل و علم محض است - نیست. شما در فرمایشات امام موحدان و چراغ قلبِ عاشقانِ حقایق، وجود مبارک امیرمؤمنان(ع) می‌خوانید که دربارهٔ اهل‌بیت(ع) می‌فرمایند: «هم عیش العلم»، اهل‌بیت(ع) حیات علم هستند، یعنی بدون آنها هر علمی، علم مُرده، علم بدن و علم جسم است و خیلی که آن علمِ مُرده قدرت داشته باشد و برای شما هواپیمای هزارنفره، قطار با سرعت و... بسازد، باز هم ائمهٔ طاهرین(ع) حیات علم هستند. «عیش العلم و موت الجهل»، دانش ائمهٔ طاهرین(ع) ریشه‌کَن ‌کنندهٔ نادانی و جهل است، لذا امام صادق(ع) می‌فرمایند: هر علمی غیر از علم ما فضل است و علم نیست، به غلط اسم علم روی علوم غیر از علم ما نگذارید و بگویید فضل، یعنی یک امتیازی برای بشر بر حیوانات؛ علم در این خانواده است و این خانواده وقتی وارد علوم مادّی هم می‌شوند، عمق طبیعت را برای مردم شرح می‌دهند و شرح داده‌اند.

وی افزود: یک‌ گوشهٔ از نگاه به عالم طبیعت ائمهٔ طاهرین(ع) «توحید مفضل» است که هنوز هم حرف اول را می‌زند و با این‌همه پیشرفت علوم، نکته ای به فرمایشات امام صادق(ع) راجع‌به جنین، انسان، دریا و حیوانات اضافه نشده و چیزی هم باطل نشده است.

استاد انصاریان در پاسخ به اینکه علم در وجود اهل‌بیت(ع) به چه معناست؟ گفت: مرحوم علامهٔ مجلسی(ره)، این عالم کم‌نظیر و خدمت‌گزار بی‌نظیر روزگار خودش را که ببینیم، نسبت به علم در وجود اهل بیت(ع) شناخت پیدا می کنیم.

کلام اهل‌بیت(ع) همان کلام الهی است

وی با بیان اینکه کلام اهل بیت(ع)، «کلامکم نور» است، اظهار کرد: سدیر صیرفی می‌گوید: من در محضر وجود مبارک امام صادق(ع) بودم، حضرت دهان مبارکشان را باز کردند و شروع به سخن‌گفتن کردند، چنان من را غرق در اعجاب کرد که ناخودآگاه برگشتم و گفتم: «یابن الرسول الله! کلامک کالجوهر»، سخن شما مثل این سنگ‌های قیمتی (الماس، عقیق، فیروزه، بهترین سنگ مرمر) می‌ماند، حضرت با یک محبتی برگشتند و به من فرمودند: «سدیر و مالجوهر الا الحجر»، گوهر غیر از یک‌تکه سنگ چیزی نیست و نباید کلام ما به سنگ‌های قیمتی تشبیه شود. کلام اهل‌بیت(ع) همان کلام الهی است.  

کلام ائمهٔ طاهرین(ع) هم وزن قرآن و نور است

وی افزود: خداوند می فرماید: «انزلنا الیکم نوراً مبینا»، من قرآن را برای کل شما جامعهٔ بشری نور روشنگر فرستادم؛ وزن سخن این نور یعنی ائمهٔ طاهرین و اهل‌بیت(ع)، وزن قرآن است. در قرآن مجید نداریم «ما ینطق عن الهوا»، آنچه پیامبر(ص) در آن 23 سال برای مردم فرموده، وحی الهی بوده، ولی از زبان پیغمبر(ص) صادر شده و از گلوی مبارک ایشان صدای این وحی درآمده است. بعد می‌خوانیم که تمام علم پیغمبر(ص) به امیرالمؤمنین(ع) منتقل شد؛ و نیز می‌خوانیم که علم و عمل امیرالمؤمنین(ع) به امامان بعد منتقل شد. پس کلام ائمهٔ طاهرین(ع) هم وزن قرآن و نور است. این نور هم راه درست و هم مقصد را به مردم نشان می‌دهد؛ یعنی بالاترین کار را این نور می‌کند، کاری که میلیاردها خورشید، کتاب، سخن و عالم در جهان نمی تواند انجام دهد. روشنایی خورشید و ماه دائم می‌تابد، ولی نود درصد مردم گمراه هستند. این نور که کلام ائمهٔ طاهرین(ع) است، راه بین انسان و پروردگار را نشان می‌دهد و نشان هم می‌دهد که «ولا تتفرق بکم السبل»، هرچه جاده در این عالم در کنار این جاده باز کرده‌اند، انحرافی، خاکی، رو به ضلالت است و مقصد و نهایت آن هم دوزخ است. در حدیث سلسلة‌الذهب خوانده‌اید که امام هشتم(ع) در نیشابور، درحالی‌که می‌گویند صدهزار نفر در کنار محمل جمع شده بودند و از حضرت یادگاری می خواستند، حضرت پردهٔ محمل را کنار زدند و از پدران بزرگوارشان تا پیغمبر(ص) و از خدا نقل فرمودند: «کلمة لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی» یعنی توحید.

او در پاسخ به اینکه توحید را از کجا باید گرفت؟ گفت: این توحید که بنی‌امیه، بنی‌عباس و یک‌ میلیارد مسلمان در حال حاضر اقرار داشته و دارند، یک توحید ناقص و باطل است. در یکی از کتاب‌های مهم اهل سنت می‌دیدم که در قیامت خدا به دوزخ می‌گوید: «هل امتلأت»، این‌همه بشر از زمان آدم تا برپاشدن قیامت در تو ریخته‌ام، شکمت سیر شد؟ «قال: هل من مزید»، جهنم به پروردگار می‌گوید اضافه‌تر بریز، کم است! «و ان الآخره لهی الحیوان»، هیچ نیازی به تأویل این آیه نیست، هرچه در آخرت است، زنده است و جهنم علنی با خدا حرف می‌زند، خدا با جهنم حرف می‌زند، جهنم می‌شنود و می‌فهمد و به پروردگار پاسخ می‌دهد. این دانشمند سنی یک روایتی را از کتب معتبرهٔ خودشان، «صحاح سته» آورده است، وقتی دوزخ می‌گوید: «هل من مزید»، اگر اضافه‌تر داری، در من بریز و من سیری ندارم! پروردگار عالم درجا دو پای او را به‌طرف جهنم دراز می‌کند و پا را حرکت می‌دهد، جهنم آرام می‌شود. توحید آنها توحید مجسمه ‌بودن پروردگار است، کتاب مستقلی دارند که این کتاب را من دیده‌ام و مطالعه کرده‌ام.

 وی ادامه داد: قرآن می‌فرماید: «لیس کمثله شیء»، هیچ‌چیزی شبیه خدا نیست، اما خدا را شبیه موجودات جاندار معرفی کرده‌اند. این توحید، خداوند یگانه در عالم است که این خدا اعضا و جوارح دارد. امام هشتم(ع) وقتی در پایان روایت سلسلة الذهب می‌خواهند بگویند برای فهم توحید از چه دری باید وارد شوید، می‌فرمایند: «به شروطها»، فهم توحید شرط، قید و مسئله دارد، «و انا من شروطها»، توحید را باید از امام معصوم(ع) بگیرید که ما نور هستیم، کلام ما در زمین نور است و این نور، هم جادهٔ واقعی و هم مقصد و راه را نشان می‌دهد که شما سالک این جاده باشید و مقصد را نشان می‌دهد که مقصد لقاءالله، رضایت‌الله و جنت‌الله است و از غیر این جاده، یک‌نفر نه به لقاء‌الله می‌رسد، نه به جنت‌الله و نه به رضوان‌الله؛ این توحید است، ولی معلم می‌خواهد.

استاد انصاریان با بیان اینکه توحید دلیل و راهنما می‌خواهد، گفت: «کلامکم نور»، یعنی سخن شما جادهٔ واقعی و اصلی را -که صراط مستقیم الهی است - نشان می‌دهد و در همین دنیا چشمتان را باز می‌کند تا مقصد را هم ببینید؛ چنانکه در جلد دوم اصول کافی آمده که بعد از نماز صبح چشم زید بن‌ حارثه را پروردگار باز کرد. پیغمبر(ص) یک روز صبح از زید سؤال کرد که حالت چطور است؟ گفت: یا رسول‌الله! انگار سرم از گنبد عالم بیرون قرار می‌گیرد و دارم ماورای این گنبد مینا را می‌بینم؛ صدای خوشی اهل بهشت و صدای نالهٔ اهل دوزخ به گوشم می‌خورد، من وضعم به اینجا رسیده است. بعد حضرت فرمودند: چیزی از من بخواه ای مردی که ایمانت یقینی شده است. گفت: دعا کنید که من در جنگ بعد - اگر جنگی اتفاق افتاد - به شرف شهادت نائل شوم. رسول خدا(ص) دعا کردند، زید در جنگ بعد شهید شد. یعنی هم مقصد و هم جاده را نشان می‌دهد.

کسی که بهشت و جهنم پیشِ روی اوست، به هیچ‌چیز دیگری مشغول نیست

وی اظهار کرد: امیرالمؤمنین(ع) در «نهج‌البلاغه» می‌فرمایند: «شغل من الجنة و النار امامه»، کسی که بهشت و دوزخ را پیشِ‌ رو می‌بیند، با یقین خود یا با چشمی که در باطن او وجود دارد، مشاهده می کند؛ بالاخره مردم در ظرفیت تفاوت دارند و هر کسی بهشت و دوزخ و جاده را با عینک یقین خود می‌بیند. کسی که بهشت و جهنم پیشِ روی اوست، به هیچ‌چیز دیگری مشغول نیست و تلاش می کند که خود را به بهشت برساند؛ برای رسیدن به بهشت کاسبی می‌کند، ازدواج می‌کند و حرف می‌زند. این شخص خود را از همه مسایل کنار نمی کشد و یک‌گوشهٔ خلوتی می رود که به بهشت برسد؛ او زندگی طبیعی را دارد، اما تمام شئون زندگی را به نیرو و قدرت برای رسیدن به بهشت تبدیل می‌کند.

استاد انصاریان ادامه داد: این افراد همه‌چیز را برای پروردگار مهربان عالم می‌خواهند. سالک راه اهل‌بیت(ع) هستند که نور، کلام شان، مقصد جاده را نشان داده، حال این مقصد که بهشت است، یا پرده بنابر ظرفیت مؤمن به کنار می‌رود و می‌بیند یا با عینک ایمانش می‌بیند.

10 ویژگی اهل تقوا از نگاه امام علی(ع)

استاد انصاریان به 10 ویژگی اهل تقوا در اندیشه امام علی(ع) اشاره و خاطرنشان کرد: ما در خطبهٔ متقین دربارهٔ اهل تقوا می‌خوانیم؛ امیرالمؤمنین(ع) 110 ویژگی به تناسب عدد اسم خود برای اهل تقوا بیان کرده که یکی‌ از آنها این است: «و هم و الجنة کمن رآها»، کسانی هستند که بهشت را با چشم سر در همین دنیا می‌بینند. روایت معراجیه می گوید، رسول خدا(ص) در معراج، بهشت را کامل با چشم دید «و هم و الجنة کمن رآها»، پس «کمن رآها» در عالم وجود دارد، «و هم و النار کمن رآها»، دوزخ را مانند کسانی که با چشم می‌بینند، مشاهده می‌کنند و این کار کلام اهل‌بیت(ع) است.

وی روایتی ناب از امام باقر(ع) را بیان کرد و گفت: حضرت می‌فرمایند: خداوند، انبیاء و ائمه طاهرین(ع) در سه مورد مطلقاً به ما اجازهٔ تخلف نداده‌اند، اول رعایت حق پدر و مادر، «برّین او کافرین»، پدر و مادر باید حقشان رعایت شود، می‌خواهد پدر و مادر مؤمن و نیکوکار یا پدر و مادر کافری باشند. شما حق ندارید کفر پدر و مادر را برای تعطیل‌کردن حقوقشان عَلَم کنید. در تفسیر منهج نقل شده که وقتی خدا در کوه طور به موسی(ع) فرمود: «قولا له قولاً لینا»، با فرعون نرم، با محبت و عاطفی حرف بزنید، موسی(ع) گفت: خدایا این آدمکُش، قاتل، فاسد و مفسد است و انسان هنگام حرف زدن در مقابل او از کوره در می‌رود؛ خطاب رسید: تو حق از کوره‌ در رفتن نداری، چون او از وقتی تو را از آن جعبهٔ چوبی گرفت، تا بیست‌سالگی زحمت تو را کشیده و بوی حق پدری بر تو می‌دهد، نمی‌توانی بلند با او صحبت کنی؛ موسی(ع) اجازهٔ شمشیر کشیدن هم نداشت، انبیای دیگر جنگ کردند، الّا موسی، این یک مورد بود.

دوم اینکه امانتی که پیش شما گذاشته‌اند، می‌خواهد امانت‌گذار فرد بسیار خوب یا آدم بی‌دین و بدی باشد، امانت را رد کنید و اجازه ندارید امانت کافر را بخورید و ملک خودتان کنید.

 سوم که ابداً به ما رخصت نداده‌اند که تخلف کنیم، وعده‌ های مثبتی که به نیکوکار یا به بدکار، به مؤمن یا به کافر می‌دهید را عمل کنید. این کلامی است که راه تربیت، راه برخورد با کافر و مؤمن، راه مستقیم و مقصد را که رضایت‌الله و جنت‌الله است، را به ما نشان می‌دهد.

انتهای پیام/


منبع : پایگاه عرفان
  • استاد حسین انصاریان
  • ذی الحجه 1438
  • سخنرانی روز اول بیت آیت الله العظمی بروجردی(ره)
  • کسی که بهشت و جهنم پیشِ روی اوست، به هیچ‌چیز دیگری مشغول نیست
  • معرفت به اهل‌بیت(ع) حصار الهی است
  • کلام اهل‌بیت(ع) همان کلام الهی است
  • کلام ائمهٔ طاهرین(ع) هم وزن قرآن و نور است
  • 10 ویژگی اهل تقوا از نگاه امام علی(ع)
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    گزارش تصویری از نشست اساتید و مدیران مجمع ...
    گزارش تفصیلی از مراسم پاسداشت خدمات علمی و ...
    گزارش تصویری مراسم پاسداشت خدمات علمی و فرهنگی ...
    مراسم پاسداشت خدمات علمی و فرهنگی استاد انصاریان
    دیدار استاد انصاریان با دکتر محمد مهدی احمدی ...
    پیام استاد انصاریان در پی شهادت سیدحسن نصرالله
    گزارش تصویری آیین افتتاح کتابخانه عمومی امام ...
    افتتاحیه کتابخانه عمومی امام سجاد(ع)
    پيام تسليت استاد انصاريان به ملت فلسطين
    پیام تسلیت استاد انصاریان در پی حادثه پاراچنار

    بیشترین بازدید این مجموعه

    بی حرمتی نسبت به مقدسات اسلامی و عدم عذر خواهی پاپ
    كويت ميزبان همايش ارزش‌ ميانه‌روی در فرهنگ ...
    برگزاری نشست گفت‌وگوی اسلام و يهوديت در پاريس
    مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا(س) در حرم رضوی
    آمار سالانه گرایش آمریکایی‏ها به دین اسلام
    در سالگرد تخریب بقیع برگزار شد/ تظاهرات شیعیان در ...
    گزارش تصویری/ قطار عاشورا در "چمنزار" اروپا
    عکس خبری/ ادامه پروژه توسعه مقام صاحب الزمان(عج) ...
    استاد انصاریان: فرزندان امانت الهی هستند/ ...
    ارائه کاملترین مفاتیح الجنان صوتی در سایت استاد ...

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^