محمد بن عبد الوهاب بنيان گذار وهابيت،در كتاب رسالة في الرد علي الرافضة در صفحه 46 إلي 49 مي نویسد:
و من قبائح هؤلاء الرافضة، أنهم يتخذون يوم موت الحسين مأتماً، فأما النياحة فمن أعظم منكرات الجاهلية، يترتب علي ما يفعلون من المنكرات و المحرمات كما لا يحصي و كل ذلك بدعة و منكر. كلهم مشاركون في البدعة، فاللازم علي كل مؤمن منع هؤلاء المبتدعه من هذه البدعة القبيحة.
يكي ازكارهاي قبيح شيعيان، اين است كه شهادت امام حسين (ع) را، ايام عزا اعلام مي كنند در حالی که نوحه كردن و عزاداري كردن از بزرگترين منكرات دوران جاهليت است. بر عزاداري آنان هم محرمات و هم منكرات مترتب است. اگر كسي عزاداري كند يا راضي به عزاداري باشد يا كمك به عزاداري كند يا اجير براي عزاداري شود، همه در بدعت شريكند و بر همه مؤمنين واجب است كه اين شيعيان را از آن بدعت قبيح، نهي از منكر كنند...
از بن باز، مفتي أعظم سابق عربستان سؤال كرده اند كه: بعضي از شيعيان، يا علي و يا حسين مي گويند؛ اين چه حكمي دارد؟
هيئت عالي إفتاء جواب داده:
يا علي و يا حسين گفتن، شرك است و شرك اكبر هم است؛
يخرج من ملة الإسلام و فلا يحل أن يزوجهم المسلمات و لا يحل لنا أن نتزوج من نسائهم
و كسي كه اين يا علي و يا حسين را بگويد وي از دين اسلام خارج و مرتد مي شود. بر شيعياني كه يا حسين مي گويند، بر ما وهابيت جايز نيست كه به آنان دختر بدهيم و بر ما هم جائز نيست كه با دختران شيعه ازدواج كنيم...
جالب اينكه از همين هيئت عالي افتاء سؤال شده كه:
آيا ما با يهود و نصاري مي توانيم تزويج و تزوج كنيم يا نه؟
جواب دادند:
يجوز للمسلم أن يتزوج كتابياً، يهودية أو نصرانية.
جائز است براي مسلمان كه از يهودي و نصراني دختر بگيرد.
يهود و نصاري كه قرآن صراحت دارد كه:
قالت اليهود عزير إبن الله و قالت النصاري المسيح إبن الله.
يهود عزير را فرزند خدا مي دانند و نصاري هم مسيح را فرزند خدا مي دانند. سوره توبه، آيه 30
آنانکه كه عزاداري براي امام حسين (ع) را بدعت مي شمارند گویا تاريخ اسلام را نخوانده اند. قضيه شهادت امام حسين (ع) و گريه كردن نبي مكرم (ص) براي امام حسين (ع) حتي قبل از ولادت امام حسين (ع) در كتاب هاي معتبر اهل سنت آمده است.ذهبي كه از او به إمام الجرح و التعديل ياد مي كنند، در كتاب سير أعلام النبلاء، ج3، ص291 آورده كه رأس الجالوت مي گويد:
وقتي ما از كربلاء عبور مي كرديم، اسب ما رم مي كرد و ما به زمين مي خورديم و احساس ناراحتي كرديم و از پدرم سوال كردم كه چرا اين چنين اتفاقي در عبور از كربلاء براي ما مي افتند؟
قال كنا نتحدث أن ولد نبي مقتول في ذلك المكان
پدران و بزرگان ما گفته اند كه فرزند يك پيغمبري در اين مكان كشته خواهد شد.
فلما قتل الحسين قلنا هذا الذي نتحدث
وقتي امام حسين (ع) شهيد شد، ما فهميديم خبري كه بزرگان و أنبياء گذشته به ما داده بودند، مراد امام حسين (ع) فرزند رسول اكرم (ص) بوده است.
سير أعلام النبلاء، ج3، ص291- تاريخ طبري، ج4، ص296- معجم كبير طبراني، ج3، ص111 - تاريخ دمشق إبن عساكر، ج14، ص200- تهذيب الكمال مزي، ج6، ص410 - تهذيب التهذيب إبن حجر، ج3، ص301 .
دوم. خوارزمي در مقتل الحسين و طبري در ذخائر العقبي آورده اند :
وقتي امام حسين (ع) بدنيا آمد، رسول اكرم (ص) وقتي بر قنداقه امام حسين (ع) آمد، نگاهي كرد و قطرات اشكش جاري شد؛ خواهر أسماء بنت عميس عرض كرد: يا رسول الله چرا گريه مي كني؟ رسول اكرم (ص) فرمود: اين فرزندم را تقتله الفئة الباغية من أمتي، گروه ستمكار و ياغي از أمتم خواهند كشت او را، و لا أنالهم الله شفاعتي. خداوند شفاعت من را به اينها قسمت نكند.
مقتل الحسين خوارزمي، ج1، ص88 - ذخائر العقبي طبري، ص119.
سوم. أم الفضل بنت حارث نقل مي كند وقتي امام حسين (ع) يك ساله بود روزي نبي مكرم(ص) وارد شد و امام حسين (ع) را روي زانوانش نشاند و ديدم از چشمانش قطرات اشك جاري شد و عرض كردم:
يا نبي الله بأبي أنت و أمي ما لك؟ قال أتاني جبرئيل عليه الصلاة و السلام فأخبرني إن أمتي ستقتل إبني هذا، فقلت هذا؟ فقال نعم و أتاني بتربة من تربته حمراء.
پدر و مادرم فداي تو باد، تو را چه شده است؟ فرمود جبرئيل آمد و به من خبر داد كه: امت تو درآينده اين فرزندت را خواهند كشت و بعد يك تكه از تربت قرمز كربلاء را هم جبرئيل براي من آورد.
اين روايت را حاكم نيشابوري نقل مي كند و مي گويد: هذا حديث صحيح علي شرط الشيخين. اين روايت بر مبناي صحيح مسلم و صحيح بخاري، صحيح است.
مستدرك الصحيحين، ج3، ص176.
جالب اينكه عايشه قضيه اي را مشابه اين نقل مي كند كه رسول اكرم (ص) امام حسين (ع) را بغل كرد و گريه کرد من عرض كردم يا رسول الله چرا گريه مي كنيد؟ همين قضيه را مطرح كرد و فرمود:
و إن أمتي ستفتن بعدي.
أمت من بعد از من گرفتار امتحان خواهند شد.
و بعد جبرئيل مي گويد:
إن إبني الحسين يقتل بعدي بأرض الطف.
در سرزمين طف، حسين تو را مي كشند.
مجمع الزوائد هيثمي، ج9، ص188 – معجم كبير طبراني، ج3، ص107
علماء و بزرگان أهل سنت ، غير از وهابيت، در طول تاريخ براي امام حسين (ع) عزاداري كرده اند. إبن كثير دمشقي سلفي در كتاب البداية و النهاية، ج13، ص207، در حوادث سال 654 هجري قمري مي گويد:
روز عاشوراء بود، علماء بزرگ أهل سنت از سبط إبن جوزي خواستند روز عاشوراء در رابطه با امام حسين (ع) براي مردم سخن بگويد، إبن جوزي بالاي منبر رفت پس از يك سكوت طولاني دستمال خويش را بر صورت نهاد در حاليكه مي گريست اين شعر را مي خواند:
ويل لمن شفعاؤه خصماؤه و الصور في نشر الخلائق ينفخ
لا بد عن ترد القيامة فاطم و قميصها بدم الحسين ملطخ
واي بر حال كساني كه شفيعشان دشمنشان باشد، يعني آنهايي كه اميد شفاعت رسول اكرم (ص) را داشتند، بخاطر شهادت فرزندش، همان رسول اكرم (ص) كه بايد شفيع آنها باشد، خصيم آنها خواهد بود. در قيامت، فاطمه زهراء (س) وارد محشر خواهد شد، در حاليكه پيراهن به خون آغشته حسين(ع) را در بر دارد.
البداية و النهاية،ج13، ص227.
آیا إبن جوزي را هم بدعت گذار مي دانند؟
ذهبي در تاريخ الإسلام دارد كه خود إبن جوزي مي گويد:
در بغداد، مردم شيعه و سني در ايام عزاداري امام حسين (ع) دكان ها را مي بستند، پارچه هاي سياه آويزان مي كردند، به خيابان ها مي ريختند، به سر و صورت مي زدند و به برپائي مراسم سوگواري آقا امام حسين (ع) مي پرداختند.
في اليوم العاشر من المحرم أغلقت الأسواق ببغداد، عطل البيع ... و نصبت القباب في الأسواق، علقت عليها المسموح، و خرجت النساء منتشرات الشعور يلطمن في الأسواق و أقيمت النائحة علي الحسين عليه السلام... .المنتظم، ج4، ص208.
منبع : sonnat.net