حضرت رقیه با آن دستان کوچک سر را برداشت و بر سینه گرفت. مرتب می گفت: پدر! چه کسی رگ هایت را بریده است؟
حضرت رقیه با آن دستان کوچک سر را برداشت و بر سینه گرفت. مرتب می گفت: پدر! چه کسی رگ هایت را بریده است؟ چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ چه کسی به فریاد یتیمان برسد؟ چه کسی از این غصه دارها پرستاری کند؟
برگرفته از کتاب مروری بر مقتل سید الشهدا(ع) صفحه 118؛ اثر استاد حسین انصاریان
منبع : پایگاه عرفان