بدن برخى از حيوانات داراى قوه برق است، آن هم در حدى كه اگر به دشمن بزند او را خشك مىكند، ولى اين حيوانات در تمام برخوردها از اين قوه استفاده نمىكنند، تنها وقتى به دشمن خود برخورد مىكنند، آن هم وقتى كه حس كنند كه دشمن قصد سويى دارد، به مقدار لازم از بدن خويش برق بيرون مىدهند و از چند قدمى با فرستادن الكتريسته به سوى دشمن، كار دشمن را ساخته و او را از پاى در مىآورند.
اينان چرا همه را دشمن خود نمىدانند؟ دشمن را از كجا مىشناسند؟ از قصد دشمن چه گونه خبر مىشوند؟ به چه صورت به اندازهاى كه دشمن نابود شود برق از بدن خود بيرون مىفرستند؟ مولد و كارخانه اين برق در كجاى بدن آنهاست؟ بدن آنها كه همانند ساير حيوانات، گوشت و پوست و خون و استخوان و رگ و پى است! شما از وضع اين نوع حيوانات جز كارگردانى عالمى مدبر، حكيمى آگاه، قادرى توانا، چيز ديگرى مىفهميد؟ آيا اسم اين برنامه و حركت را جز هدايت الهى چيز ديگرى مىگذاريد؟!!
بعضى از حيوانات كه در دريا زندگى مىكنند، در مقابله با دشمن از خود رنگ پخش مىكنند، در حالت عادى در آب مىگردند، همين كه از دور، چشمشان به دشمن مىافتد و حس مىكنند كه دشمن به سوى آنها هدفگيرى كرده در اطراف خود رنگ سياه پخش مىكنند و خويش را در لابهلاى رنگ از دسترس دشمن دور نگاه داشته و از منطقه دور مىشوند!
اينان از كجا دشمن را مىشناسند؟ در حالى كه در اطراف آنان هزاران هزار جانور زندگى مىكنند و براى هيچيك رنگ پخش نمىكنند.
كارخانه رنگ سازى در كجاى بدن آنهاست؟ اين همه معلومات را از كجا آموختهاند؟
آيا مسئلهاى جز هدايت الهى در اين نوع از حيوانات و ماهيان دريا چيز ديگرى هست؟!
برخى از ماهيان دريا كه در اعماق آب در آنجايى كه نور خورشيد نمىرسد زندگى مىكنند، اينان براى يافتن طعمه از پس گردن خود توليد روشنايى مىكنند، به اين معنى كه وقتى نيازمند به غذا مىشوند، به اندازه كمى گردن خود را پايين مىاندازند، اطراف آنان از نورى كه از پس گردنشان مىدرخشد روشن مىشود؛ در سايه اين روشنايى شروع به صيد مىكنند، چون دشمن را ببينند، سر خود را به سرعت بالا برده و اطراف خود را تاريك كرده و در تاريكى فرار مىكنند.
كارخانه مولد نور در كجاى بدن آنهاست؟ از كجا به اين نور پى بردهاند و از كجا فهميدهاند كه وقتى سر خود را به طرف بالا ببرند، اتصالى حاصل شده و نور مىدرخشد؟
و از كجا دانستهاند كه با بالا بردن سر، اتصال قطع مىشود و چراغ خاموش مىگردد؟
دوست و دشمن را از كجا به اين خوبى تشخيص مىدهند؟ آيا جز هدايت الهى منبع ديگرى براى فهم اين همه مسائل براى آنها هست؟!
منبع: عرفان اسلامى، ج13
منبع : پایگاه عرفان