درگيرى يزيديان با ياران كربلا بر سر همين واقعيت بود. پيشنهاد امويان و يزيديان به اين هفتاد و دونفر اين بود كه از فرهنگ الهى جدا شويد و به فرهنگ اموى بپيونديد و الا عامل ديگرى براى شهادت اين هفتاد و دو نفر نبود. اينها نه اختلاف پولى داشتند، نه اقتصادى، نه سياسى. اصل اختلاف آنها، اختلاف فرهنگى بوده است.
تمام نامهها، خطبهها و گفتههاى ابى عبدالله عليه السلام و يارانشان، با حرفهاى دشمنان، نشانگر اين اختلاف است. آنها مىگفتند: يزيد، دنيا، حرام، ذلت، عبادت شيطان و هواى نفس، اما اينها مىگفتند: خدا، آخرت، حلال، عزت، عبادت خدا و تقوا. آنها در حقيقت به تعبير قرآن:
«يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ»
دعوت به دوزخ مىكردند، اما اينها مىگفتند: ما بهشتِ يافته را با دوزخ معامله نمىكنيم.
شخص بيدار و عاقل و هوشيار و بيناى قلبى را نمىشود خواب، غافل و كور كرد. مىشود بدنش را قطعه قطعه كرد، ولى عقل و نورى كه در او هست را نمىشود خاموش و غير فعال و بصيرت او را تاريك كرد. اين علامات، به آن معنايى كه خدا در قرآن مىفرمايد، علامات اهل انديشه است.
اما گاهى كسى مىآيد، عمرى در خاك انديشه مىكند تا بفهمد كدام گياه در اين خاك بهتر رشد مىكند كه شكم مرا بهتر پر كند. نتيجه اين انديشه را حيوانات، بدون انديشه دارند. يا گاهى مىآيد فكر مىكند كه محصول زمين را با چه نقشهاى به ده برابر تبديل كنم، يا هر رأس گاو را با چه نقشهاى به ده گاو تبديل كنم، يا با چه تدبيرى هر كارخانهاى را به ده كارخانه تبديل كنم و عمرى را در لا به لاى اين افكار و ابزار صرف كنم، كه محصول آن ميلياردها تومان پول شود كه چه؟ اين بدن لاغر و مريض شده، كم كم دارد در خاك گور مىرود كه بپوسد.
خداى متعال در قرآن مىفرمايد:
تبديل شدن به شجره طيبه و منبعى كه تا حد امكان، منفعت واقعى به دست بياورد و به آخرت آباد انتقال دهد در سايه تدبير و انديشه در توحيد، آفرينش، نبوت، وحى، امامت و انسانيت ميسّر است.
منبع: ارزش عمر و راه هزينه آن،
منبع : پایگاه عرفان