فارسی
دوشنبه 03 دى 1403 - الاثنين 20 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

پیامبر اسلام، خاتم نبوت و رسالت

حسینعلی نوری، معروف به بهاء الله، ادعاهای پوچ زیادی داشت؛ من جمله اینکه خود را پیامبر خدا می‌دانست و برای ادعاهای خود دلایلی بی‌پایه و اساس آورده است. طبق آیات قرآن، محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله) خاتم انبیا و رسولان است و بعد از وی پیامبری مبعوث نخواهد شد. خداوند متعال می‌فرماید: « محمد... فرستاده‌ی خدا و خاتم پيامبران است...

 

خداوند متعال، خاتمیت نبی مکرم اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم) را با صراحت در قرآن کریم اعلام داشته است.
میرزا حسینعلی نوری، معروف به بهاء الله، با توجه به سند معتبری مانند کلام خداوند متعال، ادعایش در خاتمیت پیامبر (صلوات الله علیه و آله) را مقبول نمی‌دید، به پیروان خود هشدار داده و می‌گوید: «ایاکم ان یمنعکم ذکر النبی عن هذا انباء الاعظم،[۲] بپرهیزید از اینکه بیان (نبی) در آیات قرآن شما را از این خبر بزرگ باز دارد». و آن خبر بزرگ، ظهور و بروز پیامبری خودش بوده است!


از این رو بهائیان برای منحرف کردن ذهن پیروان خود، به توجیهات سست و برداشت‌هایی بر خلاف ظاهر آیه پرداخته، تا ادعای خود را مطابق آیات الهی جلوه دهند. برای ادعای خود توجیه آورده و استدلال کرده‌اند که در آیه‌ی: «خاتم النبین...» سخن از اتمام نبوت به میان آورده است، نه اتمام رسالت و میرزا حسینعلی نوری، رسول بهائیان است. خداوند در قرآن آن حضرت را رسول خدا و خاتم انبیا معرفی نموده، نه خاتم رسولان تا دلیل بر عدم بعثت بعد از آن حضرت باشد.[۳]
تفاوتی که بهائیان برای رسول و نبی قائلند، این است که رسول دارای کتاب و شریعت مستقلی است بر خلاف نبی: «رسول کسی است که دارای شریعت مستقله و کتاب تازه باشد، به خلاف نبی که مقام ترویج و تبیین دارد».[۴]


بهائیان با نسبت عموم و خصوص من وجهی که بین رسول و نبی بیان می‌کنند، اینگونه نتیجه می‌گیرند که: «ممکن است شخصی نه رسول و نه نبی باشد و ممکن است رسول باشد و نبی نباشد و ممکن است نبی باشد و رسول نباشد».[۵]
پس ختم نبوت، ختم رسالت را به دنبال ندارد و آنچه در قرآن بیان شده، ختم نبوت است نه رسالت.


در جواب باید عنوان کنیم که: درست است که بین رسول و نبی تفاوت وجود دارد؛ ولی آنچه در تفاوت نبی و رسول در روایات اهل بیت (علیهم السلام) وارد شده این است که نبی آنچه را که به او وحی می‌شود در خواب می بیند و رسول کسی است که ملک را می‌بیند و با او سخن می‌گوید. خود بهائیان نیز به این نکته معترفند که تفاوت نبی در دریافت وحی به صورت مستقیم از جانب خداوند است: «نبی کسی است که ملهم به الهامات الهیه بوده و از آینده غیب سخن بگوید... ولی رسول، پیغمبران مستقل را نامند که مستقیماً به وسیله‌ی امواج روحانی و اشعه‌ی رحمانی با ذات منیع لایدرک الهی ارتباط داشته و دارای کتاب جدید و شرع جدید می‌باشد. احکام قبلی را منسوخ کرده و تعالیم جدیدی وضع می‌کنند».[۶]


پس در نتیجه به این مطلب می‌رسیم که در رسول اموری هستند که در نبی معتبر نیست، مانند:
الف: مأمور است به اینکه آنچه بر وی وحی شده را برای مردم یا گروهی تبلیغ نماید.
ب: دارای کتاب آسمانی باشد.
ج: دارای شریعت جدا‌گانه باشد.[۷]


با کنار هم گذاشتن ادله و بررسی آنها روشن شد که نبی اعم از رسول است و هرکس که رسول باشد، حتماً نبی هم خواهد بود و ممکن است کسی نبی باشد و رسول نباشد؛ پس بین رسول و نبی عموم و خصوص مطلق است نه عموم خصوص من وجه که بهائیان ادعا کرده‌اند؛ لذا هر رسولی نبی هست ولی هر نبی‌ای رسول نیست و با پایان پذیرفتن نبوت که اعم است، رسالت که اخص است به طور قطع پایان می‌یابد؛ چرا که طبق قاعده‌ی عقلی ثابت شده است که: «ارتفاع اعم مستلزم ارتفاع اخص است».[۸]


حال آنکه بعد از نبی مکرم اسلام (صلوات الله علیه و آله) رسولی نخواهد آمد؛ بلکه نبی‌ای هم از سوی خداوند بلند مرتبه مبعوث نخواهد شد و به تعبیر دقیق‌تر، لازمه‌ی خاتم انبیاء بودن پیامبر آن است که رسالت از خبرهای غیبی برداشته شود، پس هنگامی‌که این خبر قطع شود، رسالت هم قطع می‌شود و از این جا خاتم النبیین بودن پیامبر آشکار می‌گردد که مستلزم این است که پیامبر، خاتم رسل هم باشد».[۹]
عقل سلیم درک می‌کند که ادعای پوچ بهائیان درباره پایان یافتن نبوت و ادامه رسالت، نادرست است و باید با قبول خاتمیت در نبوت، خاتمیت رسالت را نیز بپذیریم.

 

پی‌نوشت ها:

------------------------------------------------------

[۱]. مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا [احزاب/۴۰] محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست؛ ولى فرستاده‌ی خدا و خاتم پيامبران است و خدا همواره بر هر چيزى داناست.
[۲]. میرزا حسینعلی نوری، اقدس، ص ۱۵۸.
[۳]. روحی روشنی، خاتمیت، تهران: نشر آثار امری، ص ۷.
[۴]. همان، ص 8.
[۵]. همان، ص 10.
[۶]. همان، ص 21.
[۷]. رضا استادی، خاتمیت از نظر قرآن و حدیث و عقل، قم: مرکز پژوهشی دائرة المعارف علوم عقلی اسلامی، ص ۲۸-۲۷.
[۸]. سید محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۲، ص ۱۵۰.
[۹]. همان، ج ۱۶، ص ۳۲۵.

 


منبع : adyannet.com
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

جایگاه دشمنان حسینعلی نوری در قیامت!
دعوت به تحری حقیقت از ادعا تا واقعیت  
آیا بهائیان در تحصیلات کودک خود تعصب دارند؟!
اصول بهائیت
احکام جدید برای قرن جدید !!!!!
احکام جدید برای قرن جدید(2)
ایام ماه صیام در بهائیت | شهر العلاء بهائی
مروری بر آنچه دین بهائیت گفته می شود !
احکام علی محمد باب در کتاب بیان
معاد و قیامت و بهشت و دوزخ در بهائیت  

بیشترین بازدید این مجموعه

جایگاه دشمنان حسینعلی نوری در قیامت!

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^