قدیمیها به ما سفارش کردهاند به قم که میروید، دو قبر را زیارت کنید: حضرت معصومه(س) و حاج میرزاجواد آقای ملکی تبریزی. مرحوم حاج میرزاجواد آقای ملکی تبریزی چه کسی بوده و چه بوده است! حالا روزی پای درس بوده یا جلسهٔ مهمانی بوده، یکنفر بدون اینکه ملاحظهٔ حاج میرزاجواد آقا را بکند، میخواست از کسی غیبت بکند؛ همین که خواست غیبت بکند، نه اینکه غیبت کرد و حاج میرزاجواد آقا حالش به هم خورد، خواست غیبت بکند و حاج میرزاجواد آقا حس کرد که او میخواهد وارد غیبت بشود، با گریه به او گفت سخنت را قطع کن و دهانت را ببند.
همین مقدمهٔ غیبت کردنت، هنوز که راجعبه آن شخص نگفتهای و اسم آن شخص را نبردهای، اما من حس کردم میخواهی وارد غیبت بشوی و همین ورود ابتداییات، مرا چهل روز از پروردگار دور کرد! چه جانی باید بِکَنَم تا دوباره سر جای اولم بیایم.
عارف به پروردگار و عظمت پروردگار، همیشه جلوی دهانش را گرفته است؛ میخواهد حرف بزند، دو کلمه حق میگوید و سکوت میکند، یک امربهمعروف میکند و سکوت میکند که آن حرف حق زدن و امربهمعروف کردنش هم خیلی بامحبت است و در امربهمعروفش، هیچ دلی را نمیسوزاند.
منبع : پایگاه عرفان