از دعاهاى امام عليه السلام است در درود بر پيروان پيغمبران و ايمان آورندگان به ايشان:
― بار خدايا و پيروان پيغمبران و ايمان آورندگان به ايشان (و اتباع الرسل مبتداء است و خبر آن فاذكرهم منك است كه در جمله ى دوم ذكر مى شود) از اهل زمين كه از روى غيب و پنهانى (در دل) ايمان آوردند (نه به زبان تنها مانند منافقين و مردم دورو، و اينكه اهل زمين را اختصاص داده در صورتى كه اهل آسمان نيز ايمان آورده اند براى آنست كه پيش از اين درباره ى آنها دعاء فرموده است) در آن هنگام كه دشمنان به تكذيب و دروغ پنداشتن ايشان معارضه نموده روبرو شدند، و آن هنگام كه (ايمان آورندگان) به سبب حقائق ايمان به پيغمبران علاقه مند بودند
― در هر روزگار و زمانى كه در آن پيغمبرى فرستادى و براى اهل آن دليل و راهنمائى گماشتى از زمان آدم تا محمد صلى الله عليه و آله از پيشوايان هدايت و رستگارى و جلوداران اهل تقوى و پرهيزكارى كه بر همه ى آنها سلام و درود باد، آنان را از خود به آمرزش و خشنودى ياد فرما (تخصيص ده)
― بار خدايا و بخصوص اصحاب و ياران محمد (صلى الله عليه و آله) آنانكه همراه بودن (با آن حضرت) را نيكو به پايان بردند، و آنانكه براى يارى او در جنگ شجاعت و دلاورى برجسته اى آشكار ساختند، و او را يارى كردند، و به ايمان آوردن به او شتافتند، و به (پذيرفتن) دعوتش (از ديگران) پيشى گرفتند، و دعوت او را آن هنگام كه برهان رسالتها (پيغامها) ى خود را به گوششان رساند پذيرفتند
― و در راه آشكار ساختن دعوت او (به راه حق) از زنان و فرزندان دورى نمودند، و در استوار كردن پيغمبرى او با پدران و فرزندان (خودشان) جنگيدند، و به واسطه ى وجود (با بركت) آن حضرت پيروز گرديدند
― و آنانكه محبت و دوستى آن بزرگوار را در دل داشتند، و در دوستيش تجارت و بازرگانى (سعادت و نيكبختى) را آرزو داشتند كه هرگز كسادى در آن راه نمى يابد
― و آنانكه چون بعروه و دسته ى آن حضرت خود را آويختند (پيرو دين او گشتند) قبيله ها(شان) از آنها دورى گزيدند، و چون در سايه ى خويشى با او جاى گرفتند (فرمانبر او گرديدند) خويشان با آنان خود را بيگانه پنداشتند
― پس خدايا آنچه را كه براى تو و در راه تو از دست داده اند براى ايشان فراموش مكن (جزاء و پاداش بسيار به آنان عطا فرما) و براى آنكه مردم را بر (دين) تو گردآوردند، و براى (رضاى) تو با پيغمبرت (همراه بوده) دعوت كنندگان به سوى تو بودند ايشان را از خشنودى (رحمت) خود خشنود ساز
― و ايشان را در برابر آنكه در راه تو از شهرها و خويشاوندان دورى گزيده از زندگى فراخ به تنگى و سختى روآوردند (تا اينكه دين تو را گوشزد جهانيان نمودند) جزاء و پاداش ده، و (نيز) جزا ده آنها را كه در ارجمند ساختن دين خود مظلوم و ستم رسيده شان را فراوان گردانيدى
― بار خدايا بهترين پاداش خود را به تابعين و پيروان ايشان (پيروان صحابه ى پيغمبر از مهاجرين و انصار) كه نيكوكردارند برسان (اين جمله اشاره است به قول خداى تعالى «س 9 ى 100»: و السابقون الاولون من المهاجرين و الانصار و الذين اتبعوهم باحسان رضى الله عنهم و رضوا عنه يعنى و پيشى گيرندگان پيشينيان «در ايمان» از مهاجرين «كه از مكه به مدينه آمدند» و انصار «اهل مدينه كه به پيغمبر گرويدند» و آنانكه به نيكى «به ايمان و طاعت» ايشان را پيروى كردند خدا از آنها خشنود شد «طاعتشان را پذيرفت» و اينان هم از خدا خشنود گرديدند «به پاداش خود رسيدند») آنانكه مى گويند: پروردگارا ما و برادران (ايمانى) ما را كه به ايمان بر ما پيشى گرفتند بيامرز
― آن تابعين و پيروانى كه طريقه ى ايشان (صحابه) را قصد كردند و به آنجا كه آنان رو آوردند رو نمودند، و بر روش آنها رفتار كردند (در عقائد و گفتار و كردار پيرو آنها بودند)
― آنان را در بينائى (عقائد و ايمان) شان شكى برنگردانيد، و در پيروى آثار و اقتداء به نشانه هاى هدايت و رستگارى صحابه دودلى آنها را نگران نساخت
― در حاليكه يارى كننده و كمك دهنده ى ايشانند (به اينكه) دين آنان را پيروانند، و به راه آنها مى روند، و با ايشان يگانگى دارند (در بينشان) اختلاف نيست كه يكى درباره ى صحابه گفتارى بگويد و ديگرى خلاف آن را بيان نمايد) و در آنچه (اخبار و احكامى را) كه صحابه (از پيغمبر شنيده و) به آنها رسانده اند تهمت به ايشان نمى زنند (در راستى بيان آنها شك نمى نمايند)
― بار خدايا از امروز ما تا روز قيامت بر تابعين و زنان و فرزندانشان و بر هر كدام از ايشان تو را اطاعت نموده درود فرست (جمله ى و بر هر كدام از ايشان تو را اطاعت نموده، از قبيل عطف خاص است بر عام)
― چنان درودى كه به سبب آن ايشان را از نافرمانى خويش نگهدارى، و در باغهاى بهشت خود براى آنها فراخى دهى، و آنان را از مكر شيطان بازدارى، و بر هر كار نيكى كه از تو كمك خواستند آنها را يارى فرمائى، و آنان را از پيشامدهاى شب و روز جز پيشامدى كه نيكى در آن باشد حفظ نمائى
― و چنان درودى كه به سبب آن ايشان را بر اعتقاد به اميد نيكوى به تو و طمع و آز در آنچه نزد تو است (روزى كه براى آنها مقدر ساخته اى) و بر تهمت نزدن در آنچه (فراوانى نعمت) كه در دسترس بندگان است (نگويند چنين قسمت برخلاف عدل است) برانگيزى
― تا آنان را خواهان به سوى (عبادت و بندگى) خود و ترس از (كيفر) خويش (بر اثر تقصير در طاعات) بازگردانى، و در فراخى (زندگى) دنيا بى رغبت و پارساشان نمائى (به آن چشم ندوخته باشند كه از بندگى تو بازمانند) و عمل براى آخرت (خدمت به خلق) و آمادگى براى پس از مرگ (توبه از گناه و بندگى) را محبوب آنها گردانى
― و هر اندوهى را كه روز بيرون شدن جانها از تنها روى مى دهد بر آنها آسان كنى
― و از آنچه را كه آزمايشهاى ترسناك (بسيار سخت) به ميان مى آورد و از سختى آتش (دوزخ) و هميشه و جاويد ماندن در آن رهائيشان بخشى
― و (چنان درودى كه به سبب آن) ايشان را به جايگاه آسودگى (بهشت) كه آسايشگاه پرهيزكاران است روانه گردانى.