از دعاهاى امام عليه السلام است هنگامى كه به هلال و ماه نو نگاه مى كرد
(گفته اند: هلال غره و اول قمر يا تا دو يا سه يا هفت شب و شب بيست و ششم و بيست و هفتم را گويند و در سائر شبها قمر ناميده مى شود، و وقت خواندن دعا هنگامى است كه آن را هلال مى نامند، و سزاوارتر آنست كه خواندن دعاء از شب اول به تاخير نيافتد چون اهل لغت و اصطلاح بر آن اتفاق دارند، و اگر خوانده نشد از شب دوم نگذرد، زيرا بيشتر اهل لغت تا شب دوم را هلال مى دانند، و اگر در شب دوم هم خوانده نشد از شب سوم تاخير نشود، چون بسيارى از اهل لغت شب سوم را آخر شبهاى هلال دانسته اند، و اطلاق هلال بر ماه تا شب هفتم از قبيل اطلاق آن به شب بيست و ششم و بيست و هفتم است كه اطلاق حقيقى نيست، و اينكه آن را هلال ناميده اند براى آنست كه هنگام ديدن آن مردم صداها بلند مى نمايند و هلال از اهلال گرفته شده و آن به معنى بلند نمودن صدا است، و اينكه پس از هلال را قمر مى نامند براى سفيدى آنست، و اقمر به معنى ابيض و سفيد است، و اينكه در شب چهاردهم آن را بدر مى گويند از جهت آنست كه گوئيا براى پنهان شدن خورشيد و طلوع و ظاهر شدن خود مبادرت و شتاب مى نمايد، و در صدد برآمدن براى ديدن هلال در شب سى ام ماه شعبان و شب سى ام ماه رمضان مستحب عينى «بر همه مستحب» و واجب كفائى است «چند نفر كه ديدند از ديگران كفايت مى كند» و خواندن دعا هنگام ديدن هلال به اجماع علماء مستحب است، و دعاهائى كه هنگام ديدن هلال خوانده مى شود بسيار است، و بعضى از آنها براى ديدن هلال هر ماهى است، و برخى اختصاص به ديدن هلال ماه رمضان دارد، و از جمله ى دعاهائى كه هنگام ديدن هلال هر ماهى خوانده مى شود دعائى است كه اميرالمومنين- عليه السلام- فرموده: هرگاه هلال را ديدى بجاى خود باش و بگو: اللهم انى اسالك خير هذا الشهر و فتحه و نوره و نصرته و بركته و طهوره و رزقه، و اسالك خير ما فيه و خير ما بعده، و اعوذبك من شر ما فيه و شر ما بعده، اللهم ادخله علينا بالامن و الايمان و السلامه و الاسلام و البركه و التوفيق لما تحب و ترضى يعنى بار خدايا من از تو نيكوئى اين ماه و فيروزى و روشنائى و يارى و بركت و فزونى و پاكى و روزى آن را درخواست مى نمايم، و از تو نيكوئى آنچه در آنست و آنچه پس از آنست را مى طلبم، و از بدى آنچه در آن است و بدى آنچه پس از آن است به تو پناه مى برم، بار خدايا آن را به ايمنى و ايمان و تندرستى و اسلام و بركت و فزونى و جورى اسباب كار براى آنچه تو دوست مى دارى و خشنود مى شوى بر ما وارد ساز. و از جمله ى دعاهائى كه هنگام ديدن ماه رمضان خوانده مى شود دعائى است كه امام جعفر صادق- عليه السلام- فرموده: هرگاه هلال ماه رمضان را ديدى به آن اشاره مكن و رو به قبله دو دستت به سوى خداى عزوجل بلند نما و به هلال خطاب كرده بگو: ربى و ربك الله رب العالمين، اللهم اهله علينا بالامن و الايمان و السلامه و الاسلام و المسارعه الى ما تحب و ترضى، اللهم بارك لنا فى شهرنا هذا، و ارزقنا عونه و خيره، و اصرف عنا ضره و شره و بلاءه و فتنته يعنى پروردگار من و پروردگار تو خدا است كه پروردگار جهانيان است، بار خدايا آن را به ايمنى و ايمان و تندرستى و اسلام و شتاب نمودن به سوى آنچه دوست مى دارى و راضى مى شوى بر ما آشكار ساز، بار خدايا در اين ماه ما براى ما بركت و نيكى قرار ده، و يارى و نيكوئى آن را روزى ما فرما، و زيان و بدى و گرفتارى و عذاب و سختى در آن را از ما دور نما. و بين خطاب و رو به قبله بودن در شهرهائى كه قبله ى آنها سمت مشرق است منافات ندارد، زيرا خطاب همان سخن گفتن با ديگرى است اگر چه روبرو نباشند، چون گاهى مى شود انسان خطاب مى كند و سخن مى گويد با كسى كه در پشت سر او است، و ممكن است بگوئيم در چنين شهرها جمله هائى كه خطاب به هلال را در بر دارد رو به هلال بخوانند و جمله هاى ديگر را رو به قبله، و مقصود از خطاب و سخن گفتن به هلال خطاب به الفاظى است كه به آن ربط دارد مانند ربى و ربك الله در دعاى بالا و مانند بيشتر الفاظ همين دعا كه اكنون به يارى خداى تعالى به ترجمه و شرح آن شروع مى نمائيم):
― اى آفريده شده ى فرمانبردار، اى هميشه در رفتار شتاب كننده (چون ماه در بيست و هشت شبانه روز به دور فلك مى گردد و سائر كواكب كه تندروترين آنها زهره و عطارد و خورشيد است نزديك به يك سال مى گردند) اى آمد و شدكننده ى در منزلها و جاهائى كه (براى آن به مقدار مخصوص و راه مخصوص كه حكمت اقتضاء مى كند) قرار داده شده (اشاره به قول خداى تعالى «س 36 ى 39»: و القمر قدرناه منازل حتى عاد كالعرجون القديم يعنى و گردش ماه را در منزلهائى قرار داديم تا اينكه مانند شاخه ى خرماى خشك شده ى كج گشته ى ديرينه «زرد و لاغر، به منزل اول» بازگردد) اى تصرف كننده ى در فلك و چرخى كه جاى تدبير و نظم (امور) است
― ايمان آوردم به كسى (خدائى) كه به وسيله ى تو تاريكيها را روشن كرد، و به سبب تو مشكلات امور را آشكار ساخت، و تو را نشانه اى از نشانه هاى پادشاهى (استيلاء و غلبه ى) خود و نشانه اى از نشانه هاى قدرت و توانائيش (بر همه چيز) قرار داد، و تو را خدمتگزار و فرمانبردار كرد با فزونى (نور و روشنائى مانند شب چهاردهم ماه) و به كاستن (آن مانند شب يكم ماه) و به طلوع و هويدا شدن (در بالاى افق) و به غروب و پنهان گشتن (در زير كرانه ى آسمان) و به روشن گرديدن (از خورشيد، يا روشن نمودن) و تيرگى (بر اثر حائل شدن زمين ميان ماه و خورشيد، يا تيره ساختن كه آن بر اثر حائل شدن جرم ماه است ميان ما و جرم خورشيد، ولى درستتر آنست كه گفته شود: و به روشن شدن و تيرگى) در همه ى آن حالات و چگونگيها تو او را فرمانبردار و به سوى اراده و خواسته اش شتاب كننده اى
― منزه و پاك (از نقائص) است او (شگفتا) چه شگفت است آنچه (برحسب اراده اش) در آفرينش تو مقدر نموده! و چه دقيق و باريك است آنچه درباره ى تو انجام داده! تو را كليد ماهى نو براى كارى نو (كه چگونگى آن براى ما هويدا نيست) قرار داده
― از خدائى كه پروردگار من و پروردگار تو و آفريننده ى من و آفريننده ى تو و تقديركننده ى من و تقديركننده ى تو و صورت بخشنده ى من و صورت بخشنده ى تو است درخواست مى نمايم كه بر محمد و آل او رحمت و درود فرستد، و تو را ماه بركت و نيكى گرداند كه روزها آن بركت را از ميان نبرد (بلكه هر روزى بر اثر بجا آوردن كارهاى شايسته از روز ديگر نيكوتر باشد) و ماه با طهارت و پاكى كه گناهان، آن را چركين نسازد (چنان ماهى كه از اعضاء و اندام كارهاى ناشايسته سر نزند)
― ماه ايمنى از آفتها و تباهيها و سلامتى و بى گزندى از بديها (: كبر، حسد، حرص، غرور، حب مال و مانند آنها) ماه سعادت و نيكبختى كه نحوست و بداخترى در آن راه نيابد، و ماه بركت كه سختى در زندگى با آن نباشد، و ماه آسانى كه دشوارى با آن ممزوج و در هم نشود، و ماه خير و نيكى كه بدى با آن آميخته نگردد، ماه ايمنى (از شيطان و هواى نفس) و ايمان (گرويدن به خدا و رسول و اوصياء آن حضرت- عليهم السلام-) و نعمت و احسان و سلامتى و اسلام (فرمانبرى از آنچه دستور داده اند)
― بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و ما را از خشنودترين كسانى كه هلال بر آنها طلوع نموده قرار ده، و از پاكيزه ترين كسانى (از اوصاف نكوهيده) كه به سوى آن نگاه كرده اند، و از نيكبختترين كسانى كه تو را در آن ماه پرستش مى كنند، و ما را در آن براى توبه و بازگشت (از گفتار و كردار ناشايسته) توفيق ده، و از گناه حفظ فرما، و از بجا آوردن معصيت و نافرمانيت نگاهدار
― و سپاسگزارى از نعمت و بخشش خود را در آن در دل ما انداز، و پوششهاى عافيت (آنچه كه مانع و جلوگير از زيان و بدى است) را به ما بپوشان، و به وسيله ى كامل كردن طاعت و فرمانبريت در آن، نعمت (خود) را بر ما كامل ساز (بيش از پيش گردان) زيرا تو بسيار نعمت دهنده و ستوده شده اى و خدا درود فرستد بر محمد و آل او كه (از هر گناهى) پاكيزه و (از اوصاف ناپسنديده) پاك هستند.