دلایل امامت امامان علیه السلام به دو محور عمده زیر باز مى گردد:
الف ) شایستگان علمى و فضیلتهاى اخلاقى و معنوى برتر آن.
ب ) نصوص معتبر و تصریح از سوى پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله و اما پیشین به امامت ایشان .
البته محور سومى هم وجود دارد كه به نوبه خود شایان توجه است و آن را تحت عنوان كرامات و معجزات و نمودهاى خارق العاده مى توان بررسى كرد.
این سه محور هر گاه در مجموع مورد بررسى قرار گیرد و در زندگى فردى تحقق و تجسم بیابد، در پیشگاه عقل و منطق ، شرافت و فضیلت و امامت وى پذیرفته خواهد بود و انكار امامت او جز بر اساس هوى و هوس و تعصب و جهالت استوار نمى باشد.
تصریح پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله
جابربن عبدالله انصارى روایت كرده است : من در حضور رسول خدا (ص ) بودم در حالى كه حسین بن على علیه السلام در دامان آن حضرت نشسته بود و پیامبر صلى الله علیه وآله او را نوازش مى داد. در این میان پیامبر (ص ) رو به جانب من كرد و فرمود: اى جابر فرزندم حسین علیه السلام در آینده پسرى خواهد داشت كه نامش را على مى نهند و چون روز قیامت شود منادى حق از عرش ندا دهد: سید العابدین بپا خیزد! در این هنگام على بن الحسین وارد محشر مى شود.(78)
این روایت نیز از پیامبر صلى الله علیه وآله نقل شده است كه فرمود: اذا مضى الحسین قام بالامر ابنه علیه السلام و هو الحجة و الامام ...1 یعنى: پس از دوران امامت حسین - علیه السلام - فرزندش على بن الحسین زمام امامت را عهده دار خواهد بود و او حجت و امام است .
حدیث لوح
حدیث دیگرى نیز توسط جابرین عبدالله نقل شده است كه به عنوان حدیث لوح مشهور مى باشد. مضمون آن حدیث چنین است :
امام صادق علیه السلام مى فرماید پدرم حضرت باقر العلوم به جابربن عبدالله فرمود با تو كارى دارم و دوستدارم در جایى كه غریبه اى نباشد با تو سخن بگویم .
در پى امام باقر علیه السلام به جابر فرمود: مى خواهم چیزى درباره لوح بدانم ؛ آن لوحى كه در دست مادرم فاطمه علیها السلام دیده اى .
جابر گفت : به خدا سوگند خدمت فاطمه دختر رسول خدا!آنچه در دست دارید چیست ؟
فاطمه علیها السلام فرمود: این لوحى است كه از جانب خداوند به پدرم هدیه شده است و در آن نام پدر، شوهر و نام فرزندانم كه اوصیاى ایشانند یاد شده است .
من از آن بانوى بزرگوار خواستم تا لوح را به من بسپارد تا از آن نسخهاى بردارم و ایشان در خواست مرا پذیرفت و من هم نسخه اى از آن برداشتم.
امام باقر علیه السلام به جابر اظهار آمادگى كرد و به خانه رفت و آن نسخه را به همراه آورد. امام باقر (ع ) مى خواند و او را آزروى نوشته خودش خط مى برد. مطالب نوشته شده در آن لوح، چنین بود:
به نام خداوند رحمان و رحیم ، این كتابى است از خداوند عزیز و آگاه كه به وسیله جبرییل بر محمد صلى الله علیه وآله خاتم پیامبران نازل شده است ... اى محمد!من تو را بر همه انبیا برترین بخشیدم و اوصیا تو را بر همه اوصیا فضیلت دادم ، حسن را پس از سپرى شدن دوران پدرش على ابى طالب مخزن علم خویش قرار دادم و حسین بهترین اولاد نسلهاى نخستین و آخرین است و امامت درخاندان اوست . و پس از وى على ، زین العابدین خواهد بود و... .2
در این حدیث نام یكایك ائمه تا حضرت مهدى علیه السلام مورد تصریح قرار گرفته است .
شیخ مفید دلائل متعددى بر امامت سید الساجدین علیه السلام اقامه كرده است و على بن عیسى اربلى درباره ادله مفید گفته است : اگر او - مفید ره - ابتدا حدیث پیامبر را نقل مى كرد، نیازى به سایر ادله نبود و در این باب سخن پیامبر صلى الله علیه وآله كافى بود. 3
تصریح على بن ابى طالب علیه السلام
جابربن عبدالله نیز مى گوید: هنگامى كه دختر فرمانرواى ساسانى - شهر بانو - به همسرى حسین بن على علیه السلام در آمد، امیر المؤمنین علیه السلام به فرزندش حسین علیه السلام فرمود: از این بانو، فرزندى نصیب تو خواهد شد كه همانندش بر پهنه زمین نخواهد بود. آن گاه على بن الحسین علیه السلام از آن بانو تولد یافت. 4
تصریح حسین بن على (ع)
امام باقر علیه السلام مى فرماید: زمانى كه حسین بن على (ع ) در كوران مسائل عاشورا قرار گرفت ، دختر بزرگ خویش - فاطمه - را فرا خواند و نوشته پیچیده شده اى را به وى سپرد به گونه اى كه دیگر شاهد آن صحنه بودند - در این ساعت على بن الحسین آن چنان بیمار بود كه همگان او را محتضر مى پنداشتند - فاطمه پس از آن وقایع ، وصایاى پدر را به على بن الحسین علیه السلام رسانید. و آن نوشته اكنون نزد ماست.
راوى حدیث مى گوید: من از امام باقر - علیه السلام - پرسیدم در آن كتاب چه چیزى نوشته است؟
امام باقر - علیه السلام - فرمود: آنچه مردم به آن نیازمندند، سوگند به خدا در آن كتاب همه حدود و قوانین ثبت است ، حتى جریمه خراش وارد ساختن به دیگران!5
لازم به یاد آورى است كه چنین كتابى با چنین جامعیتى از چیزهایى است كه تنها نزد امامان وجود داشته است .
در روایتى دیگر چنین آمده است : امام صادق علیه السلام فرمود وقتى كه حسین بن على علیه السلام عازم عراق گردید، كتابها و وصیتهاى خویش را به ام سلمه سپرد و زمانى كه على بن الحسین (ع) بازگشت ، كتابها وصایا را به آن حضرت برگردانید. 6
البته میان این روایت و روایت پیشین تنافى نیست زیرا آنچه به ام سلمه داده شده است مى توان غیر از نوشته كتابى باشد كه به فاطمه بنت الحسین سپرده شده تا به امام سجاد علیه السلام برساند.
امام سجاد جمال نیایشگران/ احمد ترابى