فارسی
چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 28 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

در دور ساختن مكر و فریب دشمنان و بازگردانیدن سختى ایشان

از دعاهاى امام عليه السلام است در دور ساختن مكر و فريب دشمنان و بازگردانيدن سختى ايشان


•    بار خدايا، هدايتم كردى غفلت كردم و به بيهودگى پرداختم؛ پند دادى سخت دلى پيشه كردم؛ نيكى نمودى نافرمانى كردم؛ سپس از آنچه درباره گناهانم بيان داشتى و آگاهانيدى آگاه شدم. پس از آن استغفار كردم و تو پذيرفتى. دوباره به گناه آلودم و تو ناديده گرفتى. خدايم، ستايش تنها تو را سزد.

•    من خود را به ورطه هلاكت افكندم، و به پرتگاه تباهى درافتادم و در آن وادى با قهر و غضبت روبه رو شده و با سقوط در آن با كيفرت مواجه گشتم.

•    دست مايه ام به رحمتت اين است كه تنها تو را مى پرستم و دستاويزم اين است كه هرگز به ذات اقدست شرك نورزيدم و در برابرت خدايى ديگر برنگرفتم. اينك با تمام وجود به سويت شتابان آمده ام كه گناهكار را تنها تو پناهگاهى و آن كه بهره خود را تباه سازد تنها تواش پشت و پناهى.

•    چه بسا دشمنى كه بر من شمشير دشمنى آهيخت، و دم تيغش را بران ساخت، دم برنده اش را بپرداخت و زهرهاى كشنده برايم با آب بياميخت، تيرهاى كارى و رسايش را به سويم نشانه رفت و چشم هرگز از كمين من نخفت، سوداى گزند رساندن مرا در دل بسى پخت و ريختن زهر تلخ را در كامم خواست.

•    و خدايا آن گاه ديدى كه چسان از تحمل رنج هاى گران ناتوانم و در انتقام از جنگ افروزان عاجزم، در برابر بدانديشان بى شمارم تنهايم، و در مقابل آنان كه برايم دامى گسترده اند و من انديشه آن نداشتم بى كسم.

•    تو اى خداى، خود يارى ام آغازيدى و پشتم به نيرويت استوار بخشيدى، و برانى دشمنم را كند كردى، و يارانش را از اطرافش پراكنده ساختى و تنهايش نمودى و مرا بر او چيرگى دادى، و هر چه به سويم نشانه رفته بود به خودش بازگرداندى، او را بدون اين كه آتش خشمش شفا دهد و جوشش كينه اش فرونشيند، انگشت به دندان و عقب نشسته و بى يار و ياور كردى و بازش گرداندى.

•    خدايا، چه بسيار ستمگرى كه با حيلت و مكرش به من ستم نمود و دام هاى گرفتارى ام بگسترد و جاسوس هاى خود را در پى من گماشت، و به سان درنده اى كه به انتظار شكارش كمين نموده، در كمينم بنشست تا فرصت حمله اش به دست آيد؛ با آن كه او به ظاهر روى خوش برايم نشان مى داد، و در دل آتش كينه بسى در دل داشت.

•    پس اى خدايم كه بزرگى و بس والايى، آن گاه پليدى نهادش و زشتى انديشه اش ديدى، او را با مغز سر در گودالى كه خود كنده بود سرنگون كردى، و در آن چاهى كه رفته بود درافكندى، و او پس از سركشى ها و گردن فرازى ها با خوارى در همان دامى كه گمان مى كرد برايم گسترده درافتاد و گرفتار آمد. در حالى كه اگر رحمتت نبود نزديك بود آنچه دچارش شد به سر من آيد.

•    خدايا، بسا حسودى كه از كينه من عقده گلويش گرفت و خشم چون استخوانى در گلويش نشست، و با نيش زبانش مرا آزرد و هر عيبى كه خود داشت به من تهمت آن نهاد، و آبروى مرا آماج تيرهاى خود ساخت، و خوى ناپسند خود را چون گردن بندى به گردن من انداخت، با نيرنگش مرا به خشم آورد، و با حيله اش آهنگ يورش بر من كرد.

•    و من خدايا تنها تو را خواندم و به تو پناه آوردم و دلگرم اجابت بى درنگ تو بودم و مى دانست كه هر كس به زير سايه پناه تو آيد پايمال ستم نشود و آن كه به پناهگاه تو روى آورد هرگز نهراسد؛ از اين روى مرا با قدرتت از قهر و غضبش ايمن داشتى.

•    خدايا، چه بسيار ابرهاى تيره بلا كه از من دور ساختى، و ابرهاى نعمت كه بر من باراندى، و جوى هاى رحمت كه به سويم روان كردى، و چه فراوان جامه عافيتى كه بر من پوشاندى و چشم هاى حوادث ناگوار كه كور كردى و پرده هاى غمى كه از دلم زدودى.

•    خدايا چه بسا اميدم كه برآوردى و بينوايى ام كه چاره كردى و فروافتادن كه فرازم داشتى، و درماندگى ام كه بر ديگر سو راندى.

•    اين همه از فضل و كرم توست، و من هم چنان در ورطه گناه فروافتاده و غوطه ورم. اما نه گناهانم تو را از تمام نعمت بازداشت و نه احسانت مرا از ارتكاب آنچه تو را به خشم آورد به يكسو گذاشت تو هرگز از آنچه كنى پرسش نشوى.

•    سوگند مى خورم كه هر چه از تو درخواست شود بدهى، و ناخواسته ها نيز عطا كنى و چون لطف تو آرزو شود دريغ نورزى. آقاى من، از هر چه روى برتابى از احسان و دهش و فضل و بخشش رو برنمى تابى ولى من از هر چه رو برتابم از سقوط در ورطه گناهان، در گذشتن از دينت و غفلت از كيفر و تهديدت روى برنمى تابم. پس خداى من ستايش تو را سزد كه پرتوانى و شكست نخورى، و مهلت دهى و شتاب نكنى.

•    اينجا كسى ايستاد كه به بى شمارى نعمت هايت اقرار دارد و آن را با كوتاهى پاسخ گفته و به تباهى ستم به نفس خويش گواهى دهد.

•    بار خدايا، به مقام رفيع محمد صلى الله عليه و آله و سلم و ولايت تابناك على عليه السلام به سويت تقرب مى جويم و با توسل به آن دو به سويت روى آورم تا مرا از شر اين و آن پناه دهى، كه اين بر تو در برابر نيرو و قدرتت گران نباشد و در قبال عظمتت تو را به رنج و دشوارى نيندازد كه تو بر همه چيز توانايى.

•    خدايا، بهره اى از رحمت و توفيق پيوسته ات عطايم نما آن سان كه نردبانش كنم و به سوى جايگاه خشنودى ات بالا روم و خويش را از كيفرت در امان دارم، اى مهربان ترين مهربانان.

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

دعای امام سجاد(ع) درباره رحمت و مهربانى
در دور ساختن مكر و فریب دشمنان و بازگردانیدن سختى ...
ابتدا حمد و ثناى خداوند عزوجل را نمود
درخواست «از خدا» در دور گردانیدن اندوهها
در خضوع و فروتنى براى خداى توانا و بزرگ
در اصرار به (درخواست از) خداى تعالى
در تضرع و زارى و خضوع و فروتنى
در ترس (از خداى تعالى)
در روز اضحى (عید قربان كه دهم ماه ذى الحجه است) و ...
در روز عرفه (نهم ماه ذى الحجه)

بیشترین بازدید این مجموعه


 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^