فارسی
جمعه 02 آذر 1403 - الجمعة 19 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 3
100% این مطلب را پسندیده اند

گناه نا امیدی

هشام بن سالم گوید: امام سجاد (علیه السلام) در مكه مشغول طواف بود، ناگهان در یك ناحیه مسجد جمعیتی را دید، پرسید این جمعیت برای چه در آنجا جمع شده اند؟ عرض كردند: محمد بن شهاب زهری عقلش را از دست داده و با هیچ كس سخن نمی گوید، بستگانش او را از خانه بیرون آوردند تا شاید مردم را دید سخن بگوید، وقتی كه طواف امام سجاد (علیه السلام) تمام شد نزد زهری آمد و فرمود: چرا چنین هستی ؟ زهری عرض كرد: فرماندار شدم و در خون (فردی) شركت نموده ام ، اینك از خوف خدا به این حال كه می بینی افتاده ام . امام فرمود: من در مورد تو از اینكه ناامید از رحمت خدا شده ای ، بیشتر از آنچه انجام داده ای ترس دارم . سپس فرمود: برو دیه (و خونبهای) فردی را كه در قتل او دست داشتی بپرداز. زهری عرض كرد: این كار را كردم ولی اولیاء مقتول نمی پذیرند. امام فرمود دیه را در میان كیسه ای بگذار و ببند، و منتظر بمان تا وقت نماز، و در آن هنگام آن را به خانه اولیاء مقتول بیفكن .

0
100% (نفر 3)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ضمانت آهو
توصیه امام سجاد(علیه السلام) در لحظات آخر عمر
پاسخ كوبنده امام سجاد(ع )به یزید
حضور قلب در نماز
قاتل امام سجاد(علیه السلام) كه بود؟
پناهندگى آهو به امام سجاد (ع )
چرا زین العابدین؟
استجابت دعا در هلاكت دشمن
تخریب كعبه و پیدایش مار
نمونه اى از شجاعت امام سجاد (ع )

بیشترین بازدید این مجموعه

استجابت دعا در هلاكت دشمن

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^